پیشنهادهای هریکان دارنیک وند (٣١٥)
واژه شراب کاملا ایرانی است و به عربی رفته معادل ان در ایلامی و اوستایی چیراَو ( chir av ) میباشد که همچنان در لری همین گونه تلفظ میشود در پهلوی چَرا ...
در لری بختیاری ماه ها را بر اساس مشاهدات طبیعی و با توجه به افسانه ها و باور های این فرهنگ نام گذاری میکردند این تقویم با تقویم فیلی از یک ریشه اند و ...
ماه ها در تقویم لری بختیاری نُو روو ما. فروردین گُلبار ما. اردیبهشت جُورَش ما. خرداد ما میوَ رَسُو. تیر ما گَرمَ. مرداد شِنیارُو ما. شهریور مالکَنُو ...
بهمن اسمی لریست از دو ترکیب به ( بهتر، بهترین ) و مَن ( فکر ، اندیشه ) میباشد که هر دو واژه لری اند
در تقویم لری بختیاری ما لَر کُشُو، بَرف امبار:بهمن ماه
در تقویم لری بختیاری ما جُل کَنُو:اسفندماه
در تقویم لری بختیاری ما چِلَma chela:دی ماه
در تقویم لری بختیاری اَپُو، اَو سرد کُنُو ما apov, av sard konov ma:آبان ماه
در تقویم لری بختیاری اَو رِچِکناav rechekna:آذر ماه
در تقویم لری بختیاری مال کَنُو ماmal kanov ma:مهر ماه
در تقویم لری بختیاری شِنیارُو ماsheniarov ma:ماه شهریور
در تقویم لری بختیاری اَمِردادیا، ما گَرمَ:مرداد ماه
در تقویم لری بختیاری میوَ رَسُو ما ( miva rasov ma ) :تیر ماه
در تقویم لری بختیاری جُورَش ما ( jov rash ma ) :ماه خرداد
در تقویم لری بختیاری گُلبار ما:ماه اردیبهشت
در تقویم لری بختیاری نُو روو ما ( nov rou ma ) :ماه فروردین
لری بختیاری لَو، واتیگ، چِژیوَر:علت
لری بختیاری رِی، اُوِندِریکا:برکت طبق نظریه ای واژه اندیکا شاید از کلمه ایلامی اُوِندِریکا به معنای برکت گرفته شده باشد
لری بختیاری وُرشُو، جیلا، جُمُجیلا، بِر:حرکت
لری بختیاری دارِدِشنُو، دِشنُو، کَترَ:ناسزا، فحش
لری بختیاری پاسِخ، جَواو، بوپاژ:جواب، پاسخ
لری بختیاری دُرُ:دروغ
لری بختیاری چُن، جاگه، مُناتیژ:مکان، جا
لری بختیاری اُور ( ovr ) :ابر اُورِلا:ابر بارانی، ابر باران زا اُور مَبار:ابر ی که باران ندارد
لری بختیاری بُرگ:ابرو بُرگَک:چشمک
لری بختیاری آسِمُو، آستِمُو ( asemov, astemov )
لری بختیاری باه اَوشِن، ریشَ وُر گِل، دار:درخت
لری بختیاری بَرد. راک:سنگ بَردین:سنگی
لری بختیاری بُک، پیارَو، شُوارتیر:پهلوان
لری بختیاری پیارَو، شُوارتیر، چِگیف دار، خیژویتاگ، گَوتینِدُز، اِلاساژ، کُهرومُو:قهرمان
لری بختیاری تُلِ، باها، گاینید:قیمت، بها
لری بختیاری منت بارُم، سَپایوِساگ، وِچیل:ممنون، تشکر
لری بختیاری هَوش:حیاط
لری بختیاری شاب، گاریژ، وُنِیدُگ، رَوُندِرَو:طویله
هزار اسپیان سلسله ای بزرگ و قدرتمند که شاهان ان لرتبار بودند سرزمین فرمانروایی انان در سرزمین بختیاری بود و شاهان این سلسله همه و همه لر بودند و فقط ...
لری بختیاری کِتِن، سِقِّر، بَند، واژیگ، تُواماس، نُوِیراخ:اتصال کُمِ:محل اتصال
لری بختیاری ژَویگ، وِلی:اما، ولی
لری بختیاری پِسین، دیندا:بعد، بعدا
در پاسخ به بهنام شما مردم ترک همه تون یه عادت گندی که دارین اینه که همه ی تاریخ و میخواین به نام خودتون بزنین لرای بویراحمد از همون اول حتی قبل از هخ ...
لری بختیاری تَوگَ، ویشلای، تونُگ:قانع ویشلایستن:قانع شدن ویشلاینیدن:قانع کردن ویشلای:قانع ویشلا:قانع کننده برگرفته شده از ویشنیدون ایلامی
لری بختیاری دلبجا، وارزیگ، تَوگَ:راضی
لری بختیاری سردیار، اشنهده، انگس کش، به نم، زِویژاگ:مشهور
قندهار ایینه ایست که دلاوری لر هارا نشان میدهد
لری بختیاری سِهو هاکی:سیب زمینی
لری بختیاری سَردِ، شُمی، کمبو:هندونه
بهادر یک اسم کاملا مغولیست ان را پارسی سازی نکنید
در زبان لری بختیاری هِریک به معنای خنده و هِریکُو به معنای خندان، کسی که لبخند دارد و در لهجه ی فارسی به هریکان تبدیل شده دارنیک نیز یعنی درخت پاک کن ...
لری بختیاری تَونا، هیر، خوورشیت:خورشید مه، ماگ:ماه
لری بختیاری واگَ، بوستُو:باغ واگ تیلَ، بوستُوَک:باغ کوچک گَپ واگ، بوستُو گَپُو:باغ بزرگ
لری بختیاری هِرُو گری، سال چلیت، گَشن، ایدای:عید هرو گریل، سال چیلتُو، گَشنَل، ایدایل:اعیاد گشنت هِرُو:عیدت مبارک گشن نو، نوو روو ، رَواژبِه:عید نورو ...