پیشنهاد‌های مریم مولازاده (٣٢)

بازدید
٧٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرهم کردن قطعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیراهن لنگی؛ پیراهنی که در قسمت جلو دو لایه از چپ و راست روی هم همپوشانی دارند و در قسمت کمر از پشت یا پهلو گره می خورد. معمولا یقه حالت یقه هفت باز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

نامتعارف، خارج از عرف جامعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دفتین یا شانه: وسیله ای در نساجی که با استفاده از آن پودها مرتب تر و فشرده تر میشوند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غنیمت جنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

=code of rules مجموعه قوانین؛ مجموعه قوانینی که اعضای یک سازمان یا افراد دارای شغل یا موقعیت خاص باید از آنها پیروی کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

=code of laws مجموعه قوانین؛ مجموعه قوانینی که اعضای یک سازمان یا افراد دارای شغل یا موقعیت خاص باید از آنها پیروی کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدلکاری، نوعی نمایش با نقاب و لباس مبدل اجرا می شود. در قرون وسطی نمایش های فولکلور فصلی سرگرم کننده اجرا می شد که یکی از آنها به جشن سنتی زمستانی م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پانتومیم، نوعی نمایش پانتومیم که در آن بازیگران نقاب میزنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازیگر پانتومیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نمایش پانتومیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - ست لباس: لباس هایی که با هم پوشیده می شوند، مخصوصاً برای یک موقعیت یا هدف خاص. 2 - گروهی از مردم که یک فعالیت خاص را با هم انجام می دهند، به ویژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی کلاه مخروطی شکل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساق پوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به فرانسوی: outre - mer، به معنی �خارج از دریا� چهار ایالت فئودالی که پس از اولین جنگ صلیبی در شام در حدود سال 1100 تأسیس شدند که از شمال به جنوب شهر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شرجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پارچه کشباف دورو Plaited Fabric or double cloth or double weave

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکه دوزی شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زیر پیراهنی یا زیردامنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لایه دوزی شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طراز نوعی پارچه به نام طراز طراز اصطلاحی است که از عبارت فارسی�طرازیدن� به معنای �رودوزی کردن� مشتق شده است. طراز به حاشیه ای که شامل خط و کتابت عربی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

reversible fabric = reversible garment \پارچه دورو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

sabaton = solleret ساباتون یا سولرت بخشی از زره شوالیه است که پا را می پوشاند. پا زره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محصولی ساخته شده با اندازه متناسب با یک فرد یا فضای خاص.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

button loop= button cord loop بندینک، حلقه ای از قیطان در لبۀ لباس یا پارچه جهت بستن دکمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

poulaines= Crakow ( پولین یا کراکوف ) : نوعی کفش که بین دهه 1300 تا اواخر دهه 1460 رایج بود. این کفشها به دو نام پولین و کراکوف معروف هستند و دلیل آن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

لَخت [در لباس و پارچه ]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشان هاو نمادهای سلطنتی که در مورد لباس و اکسسوری استفاده می شد؛ شامل شنل، حلقه، عصا، گوی، شمشیر، دستبند، دستکش و مهمتر از همه، تاج.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشیاء سلطنتی مجموعه ای از نشان ها، نمادها یا لوازمی که نشان دهنده موقعیت سلطنتی، حقوق و امتیازاتی است که یک حاکم، صرف نظر از عنوان، از آن برخوردار اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دُشْکی یا فَرموک چوبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیب رو به پایین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

"سبک زندگی مبتنی بر محصولات گیاهی"، "مصرف کننده طرفدار حقوق حیوانات"، "مصرف کننده محصولات گیاهی" ( فعلا این ترجمه به ذهنم می رسد ) وگان به رویکردی د ...