پیشنهادهای فراد.ک (١٥٨)
واژهٔ ترجمه در اصل صورتِ معرَّبِ واژهٔ فارسیِ تَرگُمه و ترگُمان است. این احتمال مطرح است که ریشهٔ آن از عبارت تِرِه گُمه ( به معنای �تو را می گویم� ی ...
یک نام ایرانی
حاکم واژه ای معرب است در زبان فارسی و عربی که در معنای فرمان رو، داور یا صاحب قدرت به کار می رود. ریشهٔ این واژه از فعل طبری هاکن ( در فارسی امروز: ب ...
میزان
اوشان و یوش، ریشه در واژه اوستایی اوشهین دارند.
از واژه اوستای اوشهین دو شهر موجود است: یوش و اوشان.
رمضان معرب رمه گان است. رمه به معنای گله دام و گان پسوند فارسی.
نام رامسر در شکل کنونی خود، صورت تحول یافته ای از رمه سر یا رَمِه سَر دانسته می شود. در زبان فارسی میانه و گویش های طبری، رمه به معنای گله و دام است ...
نام رَمَک از ریشهٔ رَم / رمه به معنای گله و دام گرفته شده است. در گویش های ایرانی، به ویژه در نواحی شمالی، پسوند ـَک یا ـِک برای نسبت سازی یا اشاره ...
نام رمج محله از دو بخش رم ج محله تشکیل شده است. رم ( هم ریشه با رمه ) در فارسی به معنی گله یا دام است. پسوند ـِج در گویش های مازندرانی و ایرانی شما ...
در سنت های شمال ایران و در زبان های محلی گیلان و مازندران، عنوان کیا ( صورت تحول یافتهٔ �کی� ) رواج یافت و به عنوان لقب حاکمان و بزرگان محلی به کار ر ...
اصل واژه هیرکانی در فرگرد یکم وندیداد به صورت وهرکانه آمده است. وهرکانه نهمین سرزمینی است که اهورا مزدا آفرید. این کلمه در یونانی به هیرکانیا تلفظ شد ...
زمانی که سام بن نوح را ۵۹۰ سال بود، تاریخ دور زحل بود و آفرینش و عمر و سیرت خلاف این روزگار بوده است. ذکر فرزندارن سام: کتاب تاریخ مازندران: تمامی ...
زمانی که سام بن نوح را ۵۹۰ سال بود، تاریخ دور زحل بود و آفرینش و عمر و سیرت خلاف این روزگار بوده است. ذکر فرزندارن سام: کتاب تاریخ مازندران: تمامی ...
واژهٔ �شمال� در اصل همان مفهوم کهن �خراسان� است. در منابع فارسی، �خراسان� معمولاً به عنوان �جای برآمدن خورشید� تعبیر شده، اما از دید زبان شناسی تطبیق ...
در ( برهان قاطع، تصحیح محمد معین، ص۷۱۰، مدخل �خاور� و �خاوران� ) آمده است که در شعر رودکی، �باختر� به عنوان شرق و �خاور� به عنوان غرب به کار رفته است ...
چهارسوی در زبان فارسی: خوراسان یا خراسان در اصل شمال و سرزمین سردسیر خوروران همان خاوران یا مشرق اباختر یا باختر به معنای مغرب نیمروز جنوب و ناحیهٔ گ ...
میان دو عنوانِ اسپه بد و پادوسپان شباهتی معکوس وجود دارد. واژهٔ پادوسپان از ترکیب �پاد� ( از پتی به معنی سرور ) و �اسپان� ( از اسپه بان به معنی فرمان ...
نام پادوسپان از دو بخش �پاد� و �اسپان� تشکیل شده است. �پاد� از واژهٔ اوستایی و پارسی باستان pati به معنای �سرور� یا �فرمانروا� گرفته شده که در واژهٔ ...
پتی خشای گر یا پادشاه گر یا پادشاه کننده.
واژهٔ خرس قطبی در فارسی از ریشه ای کهن در زبان های هندواروپایی منشأ گرفته است. در فارسی میانه، صورت این واژه به احتمال *hursa - * یا *xursa - * بوده ...
نام �روسیه� از واژهٔ �روس� گرفته شده است که نام قومی و سیاسی در قرون وسطی در شرق اروپا بود. در فرهنگ غربی، روسیه به �سرزمین خرس ها� مشهور شده، زیرا خ ...
نام �روسیه� از واژهٔ �روس� گرفته شده است که نام قومی و سیاسی در قرون وسطی در شرق اروپا بود. در فرهنگ غربی، روسیه به �سرزمین خرس ها� مشهور شده، زیرا خ ...
قدیمی ترین شکل نوشتاری از لاریجان، �لارز� بوده است. ابن فقیه این منطقه را یکی از کوره های طبرستان دانسته و از آن با نام �لارز� یاد کرده است. �لارز� ی ...
واژهٔ '''خرس''' در فارسی از ریشه ای کهن در زبان های ایرانی و هندو - اروپایی منشأ گرفته است. در فارسی میانه و ایرانی باستان، صورت این واژه به احتمال ...
دربارهٔ ریشهٔ نام '''خراسان''' ( صورت کهنِ {{خرسان}} ) دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. یکی از دیدگاه های زبان شناختی آن را برگرفته از واژهٔ '''{خرس}}' ...
نام کهنِ '''خرسان''' ( صورت قدیم خراسان ) با واژهٔ �خرس� از نظر واجی و نمادین هم ریشه دانسته شده است، چرا که در فرهنگ های باستانی �خرس� همواره نماد ج ...
دوزندگی از ریشه مصدر دوختن یک معرب است. ریشه آن به دوجندگی بازمی گردد. دوج هنوز در زبان طبری کاربرد دارد.
مصدر دوختن یک معرب است. ریشه آن به دوجیدن بازمی گردد. دوج هنوز در زبان طبری کاربرد دارد.
دوخت و دوز واژگانی معرب هستند. ریشه این ها به دوج و دوجیدن بازمی گردد. دوج هنوز در زبان طبری کاربرد دارد.
در گذشته به کسی که دنبال رو پادشاه بود "پادو" می گفتند. پادو امروزه در مفهوم کلی تر به معنای "فرمان بر" است.
نام '''تورج''' در زبان شناختی ایرانی از دو بخش تشکیل شده است: '''تور''' '''ج'''. بخش نخست '''�تور�''' در اوستا به صورت ''Tūra'' یا ''Tūriia'' آمده ...
شهر '''رینه''' در گذشته با نام '''ورنه''' شناخته می شد. در فرگرد یکم وندیداد از ورنهٔ چهارگوش و سرزمین چهاردهم به عنوان یکی از بهترین سرزمین ها و محل ...
'''ری''' ( در اوستایی: ''رَغا'' ''raqā'' ) ، در زبان پهلوی به صورت ''رغ'' ( ''raq'' ) یا ''راگ'' و سپس ''ری'' ( ''rey'' ) آمده است. این واژه در زبان ...
'''ری''' ( در اوستایی: ''رَغا'' ''raqā'' ) ، در زبان پهلوی به صورت ''رغ'' ( ''raq'' ) یا ''راگ'' و سپس ''ری'' ( ''rey'' ) آمده است. این واژه در زبان ...
نام '''ایرج''' از دو بخش تشکیل شده است: '''ایر''' پسوند '''ج'''. * بخش نخست '''�ایر�''' ( ʾēr ) ریشه در واژهٔ کهن ایرانی '''آریا''' ( *Airya* ) دار ...
واژهٔ '''العرش''' که در متون اسلامی به معنای '''تخت''' و '''جایگاه بلند''' خداوند آمده است، در اصل ریشه ای کهن تر و هندواروپایی دارد و با واژهٔ فارسی ...
'''اورنگ''' واژه ای کهن و چندوجهی در زبان و فرهنگ ایرانی است. در زبان فارسی میانه و اوستایی، ریشهٔ آن از �اُرَنگ� یا �اورَنگ� گرفته شده و به معنای '' ...
'''اورنگ''' واژه ای کهن و چندوجهی در زبان و فرهنگ ایرانی است. در زبان فارسی میانه و اوستایی، ریشهٔ آن از �اُرَنگ� یا �اورَنگ� گرفته شده و به معنای '' ...
- ج ( یا ـِج، ـیج ) یک پسوند کهن است که برای ساخت نام مکان ها و نام خانوادگی های در استان مازندران به ویژه در مناطق غرب مازندران ( مانند کجور، کلاردش ...
قدیمی ترین نام �لاریجان�، �لارج� بوده است که به گفتهٔ ابن فقیه همدانی در قرن چهارم هجری قمری همان �لارز� است. ابن فقیه این منطقه را به عنوان یکی از ک ...
قدیمی ترین نام �لاریجان�، �لارج� بوده است که به گفتهٔ ابن فقیه همدانی در قرن چهارم هجری قمری همان �لارز� است. ابن فقیه این منطقه را به عنوان یکی از ک ...
با توجه به پیشینه، شباهت آوایی و ریشه شناختی �رویان� با صورت های کهن �ایران�، یعنی �ایران ویج� ( اوستایی: اَئیریَنَ وَئِجَهْ، پارتی: آرِیان ویجَن ) ا ...
دربارهٔ نام کرج دیدگاه های گوناگونی وجود دارد، اما از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، ترکیب واژه از دو بخش تشکیل شده است: �کر/کَر� �ـج�. بخش نخست �کَر� در ...
**۱. �شَهر یوش� ( ترکیب جغرافیایی ) :** در این برداشت، جزءِ نخستِ واژه �شهر� در معنیِ �آبادی، ولایت، قلمرو� آمده و جزءِ دوم �یوش� اشاره به روستای تار ...
شهرنوش نام یک اسپهبد طبرستان است. در منابع تاریخی از مناطقی با نام های نوشه ده و نوشهر در محدودهٔ رویان و رستمدار ( مرکز قدرتِ پادوسپانیان ) یاد شده ...
**۱. �اَنوشَه روان / انوشه روان� ( تعبیرِ سنتی ) :** در منابعِ فارسی و پهلوی، �انوشه روان� معمولاً از ترکیبِ �اَنوشَه� ( به معنای جاوید، بی مرگ، خوشب ...
۱. ریشه در واژهٔ �رَست� ( به معنای رستیدن و رستگاری ) : در این برداشت، جزء نخستِ واژه �رست� از ریشهٔ �رستن� به معنای روییدن، برآمدن یا رستگار شدن گرف ...
ریشهٔ واژهٔ �کی / Kay� را معمولاً به اوستایی *kauui* یا *kavi* نسبت می دهند که در اوستا معنایی نزدیک به �شاعر�، �سرودگر مقدس� یا �کاهن سراینده� داشته ...
خسرو واژه ای ایرانی است که در اوستا به صورت هوُ - سْرَوَه ( hu - sravah ) آمده و به معنای �نیک سروده�، �نیک نام� یا �مشهور� است. در سانسکریت، صورت مش ...