پیشنهادهای رهگذر (١٠,٣٣٨)
سفارش کسی را کردن
دیدگاه یا موضع درباره چیزی داشتن
بودجه کم داشتن
مغزم سوت کشید
یعنی به نظرت . . . یعنی . . .
تراکم یا ازدحام ترافیک هوایی
فرود اضطراری انجام دادن
دست و بالم تنگه
از جون و دل مایه گذاشتن
درگیر یا در جریان موضوع نبودن حضور نداشتن
مورد انتقاد و مخالفت زیادی قرار میگیری
کارت عالی بود منو تحت تاثیر قرار دادی
خیلی مشکوکه
خیلی سیریش و پیله ست
یه نقشه ای تو سرته
گریه کردن فایده ای نداره
حواست به دور و ورت باشه
رابطه بدون تعهد رابطه بدون قید و شرط رابطه بدون دلبستگی
رابطه کوتاه مدت و بدون هدف جدی
قرار گذاشتن معمولی
رابطه بدون تعهد رابطه فاقد تعهد
رابطه پنهانی و یواشکی
خداحافظ رفیق
دید دقیق داشتن توانایی تشخیص جزییات
شرکت کردن حضور یافتن
غذای محلی یک منطقه
غذای بومی و اصیل یک قوم یا فرهنگ
پوشیدن لباس مبدل
این وقت صبح بیرون هستم
آدم خاکی و منطقی آدم واقع بین آدم بی ادعا
معلومه که آره نه پس! این چه سوالیه ؟!
من تو رو لو ندادم
شانس باهام یاره رو دور شانسم
میشه سگت رو نوازش کنم؟ میشه سگت رو ناز کنم؟
احساس مسئولیت میکنم
هم قد و قواره خودت پیدا کن
تقلب کردن خیانت کردن
احساس پوچی می کنم
مزاحم نشو، بذار کارمو بکنم بذار نشون بدم چی بلدم بذار خلاق باشم بذار بدرخشم
آدم تنبل و تن لش
سلیطه بازی درآوردن آبروریزی کردن
اینقدر سلیطه بازی در نیار اینقدر آبروریزی نکن قشقرق به پا نکن
سلیطه
لطفا پولم رو بدین
بد عُنق
یکجا سر کشیدن
یک قطره آب
یه قُلپ آب بزرگ
یه قُلپ آب یه جرعه آب
لاف زدن