پیشنهادهای رضا مدیاتک (٩٠٦)
عبدالرضا نامی عربی به معنای بنده و نوکر رضا می باشد .
لرزه واژه ای فارسی برگرفته از فعل �لرزیدن� به معنای جنبیدن می باشد .
کبش واژه ای عربی به معنای بره می باشد . این واژه با واژه های آرامی �kewsh � و عبری �کبش� و آکدی �kabsu� هم ریشه می باشد . واژه �چپیش� به معنای بزغا ...
خر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �xarag� یا �xar� در فارسی میانه به معنای جانوری بارکش می باشد. حمال واژه ای عربی به معنای باربری می باشد .
چنار واژه ای فارسی بوده که در زبان فارسی میانه نیز به همان شکل وجود داشته است.
قرمزی واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �کرمیز� در فارسی میانه به معنایکرمی که رنگ سرخ می داده می باشد . واژه CRIMSON برگرفته از این واژه فارسی است .
آبخوان فارسی و از دو واژه فارسی �آب� و �خوان� ساخته شده و به معنای سفره آب زیرزمینی می باشد : 1 - آب واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �āp� در فارسی می ...
آلوچه واژه ای فارسی است که از واژه �آلوگ� در فارسی میانه گرفته شده است .
نام واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �نام� در فارسی میانه می باشد . این واژه در اوستایی با ریخت �نامان� وجود داشته است . این واژه با واژه های انگلیس ...
دشنام واژه ای فارسی و برگرفته از دو واژه فارسی میانه نخست واژه �دش یا دژ� به معنای بد و زشت و دیگری واژه �نام� می باشد . این پیشوند کاربرد فراوانی د ...
دژخیم واژه ای فارسی و برگرفته از دو واژه در فارسی میانه یکی �دژ� به معنای ناشایست و بد و دیگری �خیم� به معنای خوی و سرشت می باشد .
کلاه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �کولاف� در فارسی میانه و به معنای پوشش سر و تاج می باشد این واژه با واژه �کولوا� در زبان آرامی هم ریشه است .
بالابان خوانش ترکی از واژه فارسی پهلوان می باشد .
پهلوان واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �pahlavīk�در فارسی میانه و به معنای دلاور پارتی می باشد . پهلوانی منسوب به پهلوان .
نشادر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �آنوشادور� در فارسی میانه به معنای آتش نامیرا و ابدی می باشد .
نوشادر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �آنوشادور� در فارسی میانه به معنای آتش نامیرا و ابدی می باشد .
قصر واژه ای عربی و برگرفته از واژه آرامی �کسترا� می باشد که آن نیز برگرفته از واژه یونانی �کاسترون� می باشد که آن نیز برگرفته از واژه لاتین � castrum ...
پوته واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �پوتک� در فارسی میانه به معنای ظرفی برای ذوب کردن فلزات و دیگ می باشد . واژه �پیت� با این واژه هم ریشه است . و ...
پلنگ واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �palang� در فارسی میانه می باشد که با واژه �piṅga� در زبان سانسکریت هم ریشه می باشد . ترکها نام پارس را به پلنگ ...
عروس ریخت عربی واژه فارسی �arūs یا arōs� در فارسی میانه و به معنای دختر تازه ازدواج کردهمی باشد که آن نیز برگرفته از واژه �aruš� در فارسی باستان به م ...
SPINACH برگرفته از واژه فارسی اسپناخ می باشد . برخی واژه های فارسی در زبانهای اروپایی : dark ( تاریک ) - crimson ( از قرمز ) - terror ( از ترس ) - b ...
گل واژه ای فارسی و برگرفته از �گول� در فارسی میانه می باشد همچنین در زبان اوستایی به شکل �وردا� آمده است که از آنجا وارد زبان عربی شده است . واژه رز ...
جلّ واژه ای عربی و به معنای پوشش ستوران می باشد . این واژه با واژه آرامی �گولبا� هم ریشه می باشد .
تسمه واژه ای مغولی به معنای نوار باریک و برگرفته از ریشه �tasu� به معنای بریدن و شکافتن می باشد . در زبان ترکی از واژه عربی� شریط� به جای این واژه ب ...
آلزایمر برگرفته از نام روان پزشک آلمانی آلویس آلتس هایمر �Alois Alzheimer� می باشد وی به دلیل شناسایی نخستین مورد از �زوال عقل پیش از پیری� شناخته م ...
مردم واژه فارسی و برگرفته از واژه �martōm� در فارسی میانه به معنای انسانها می باشد .
جادوگر واژه فارسی بوده و از دو بخش ساخته شده است : 1 - جادو واژه ای فارسی برگرفته از واژه �یاتوگ یا جاتوگ� در فارسی میانه به معنای افسون می باشد ای ...
جوش واژه فارسی و به معنای غلیان و فوران و به بلوغ رسیدن می باشد این واژه در اوستا به شکل �یاوشتی� وجود داشته است . واژه های young انگلیسی - jeun فرا ...
جوشان واژه فارسی و به معنای غلیان کننده و فوران کننده و به بلوغ رسیدن می باشد این واژه در اوستا به شکل �یاوشتی� وجود داشته است . واژه های young انگل ...
دستار خوان فارسی بوده از دو واژه �دستار� و �خوان � ساخته شده است : دستار واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �dastar� در فارسی میانه و به معنای پارچه ای ...
خوان واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �xvān� در فارسی میانه و به معنای جای خوراک خوردن می باشد .
دستار واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �dastar� در فارسی میانه و به معنای پارچه ای که به سر می بندند می باشد .
دست واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �دست� در فارسی کهن می باشد که با واژه �زستا� در زبان اوستایی ( زند ) هم ریشه است . واژه �دستک� به معنای یاری و � ...
کف واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �kap� در فارسی میانه و به معنای پوشش یا سطح می باشد از همین معنا، وقتی حباب ها و فوم روی مایع جمع می شدند، به آن ه ...
نامه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �nāmāg� در فارسی میانه ( از ریشه نام ) و به معنای آ نچه نام دارد� یا آنچه نوشته شده می باشد . نامه ها جمع این و ...
نامه بر واژه ای فارسی است نامه واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �nāmāg� در فارسی میانه ( از ریشه نام ) و به معنای آ نچه نام دارد� یا آنچه نوشته شده م ...
اوج واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �abāz� در فارسی میانه به معنای بلندی و فرازی می باشد . در فارسی نوین، �اوج� از طریق تحول آوایی از abāz به awj ( ...
بلندی واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �buland� در فارسی میانه و به معنای بالا و مرتفع می باشد این واژه با واژه های � barəzant� و �barəz� در اوستایی و ...
بلندا واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �buland� در فارسی میانه و به معنای بالا و مرتفع می باشد این واژه با واژه های � barəzant� و �barəz� در اوستایی و ...
نور واژه ای عربی و به معنای روشنایی می باشد و با واژه های آرامی �nūrā� به معنای آتش و آکدی �nūru� به معنای روشنایی هم ریشه می باشد .
کاکوتی واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �کاکوت� در فارسی میانه به معنای سعتر وحشی می باشد این واژه با واژه � kukuṭa� در سانسکریت هم ریشه است .
خر واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �xarag� یا �xar� در فارسی میانه به معنای جانوری بارکش می باشد . وحشی واژه ای است معرب ( به معنای بیابان و جای غیر ...
باجه واژه فارسی و برگرفته از واژه �بادجا� به معنای روزنه ای که از آن باد گذر می نماید می باشد. تلفن واژه ای برگرفته از واژه های با ریشه یونانی �tele ...
کونفه واژه ای عربی و برگرفته از ریشه �کنف� و به معنای رشته ختایی می باشد . نوعی شیرینی عربی می باشد.
COFFEE برگرفته از ریشه عربی �قهی� به معنای بی اشتهایی می باشد چون نوشیدنی حاصل از دانه های درخت این محصول باعث کاهش اشتها می شد بنابراین نام �قهوه� ...
DEEP برگرفته از ریشه هندو اروپایی �dheub� و به معنای ژرف و عمیق می باشد . دیب در ترکی برگرفته از این واژه است.
قاشق خوانش عربی واژه فارسی �کفچگ� و برگرفته از فارسی میانه می باشد . ایرانیان از دوره هخامنشیان به قاشق و چنگال دسترسی داشته اند . پسوند ک برای کوچ ...
مردار واژه ای فارسی و برگرفته از فعل �مردن� و به معنای لاشه جانور می باشد این واژه فارسی با خوانش ترکی �موندار� به معنای نجس در زبان ترکی کاربرد دار ...
داغ واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �dāg� در فارسی میانه به معنای نشان سوختگی می باشد این واژه از ریشه هند و اروپایی ��dheg� و به معنای سوختن و گرم ...
داغ واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �dāg� در فارسی میانه به معنای نشان سوختگی می باشد این واژه از ریشه هند و اروپایی ��dheg� و به معنای سوختن و گرم ...