دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
سر کسی دنگ دنگ می کند برای کاری ( خصوصاً دعوا ) : دنبال آن کار ( دعوا ) است، منتظر دعوا و مرافعه است، از دعوا استقبال می کند.
غیَه کشیدن: داد کشیدن
فوتور یا فوتول: زبر و زرنگ، زبل و شیطون مخصوصاً به بچّه ها می گویند.
بهش رو بدی آسترش رو هم می خواد: کاری نکن روش زیاد بشه ( پُرروش نکن ) . تو خوبی کردن زیاده روی نکن وگرنه پرتوقّع می شه.
تَسویف، کار امروز را به فردا افکندن
جدیدترین ترجمهها
او همچنان در غم از دست دادن همسرش سوگواری می کند یا هنوز سوگوار مرگ همسرش است.
دیشب پدر و مادرم دوباره داشتند سر پول بگو مگو می کردند.
درگیری در بار شروع شد و سپس به خیابان کشیده شد.
اسب برنده کوچک بود امّا دل و جرأت زیادی داشت.
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
با سلام بَرین: برتر، اعلی بِرین: قاچ مُعتنی: اعتناکننده، اهتمامگر خونیان: قاتلان، جنگندگان مُفیق: هوشیار، بیدار صَحو: بازگشت از مستی به هوشیاری
. .. تو شد نشان آن کشش بر تو بی کاری بود چون جان کنش ✏ مولانا
سلام و عرض ادب گزینه سوم✔️ تقریباً گزینهها هممعنا هستند ولی فقط تاسه، وزن مناسبی میدهد و مهمتر اینکه شاعر از این واژه استفاده کرده.
سلام و عرض ادب افتقاد: جستن گمشده/ دلجویی صحّه نوش: طبیب و نیز صحّت و گوارا باشد واصف: توصیفگر اطباق: طبقها، طبقهها نَشّاب: تیرانداز، تیرساز
هر رطبی کز سر این خوان بُوَد آن نه سخن پارهای از جان بُوَد ✏ «نظامی»
با سلام گزینه دوم✔️ همینطور که گفتهاند: «پرده رازی که سخنپروریست سایهای از پرده پیغمبریست» پس شاعران، پیرو راه پیمبرانند و میوهی شیرینِ سخنی که در سفره الهیِ خود دارند، از دل و جانشان روییده و کام مخاطب را شیرین کرده.
سلام گزینه دوم✔️ Altercation: بحث، مجادله، دعوا Preoccupied: گرفتار، مشغول (از نظر فکری و ذهنی) Clandestine پنهانی Antithesis : تضاد، نقطهمقابل