پیشنهاد‌های همایون فرهیخته (١٨)

دستورِ کار

زمینه ساز - بسترساز - . . . زمینه ، میدان یا بسترِ چیزی/کاری را فراهم کردن

دوبه دو جفتی جفت جفت دوتایی زوجی مانندِ �pairwise comparisons� که می شه= مقایساتِ دوبه دو//مقایساتِ جفتی //مقایساتِ جفت جفت //مقایساتِ دوتایی // مقا ...

اَرکان = ایرکان =اَرجان = اَرغان = اَرگان = اَرَگان = آریاگان، نام شهر �بهبهان� در دوره ساسانی هم است.

نوپا

Assisted Reproductive Technology = ART فناوری های کمک باروری ( ART )

خراج معرب �khragh� برگرفته از زبان پهلوی و به معنای مالیات بر اراضی بوده است که در عصر ساسانیان از کشاورزان گرفته می شده است و سابقه ی اخذ این نوع ما ...

روشمند / روش مند

1 ) فراخواندن به خدمت سربازی احضار شدن به خدمت سربازی مشمول خدمت در نظام وظیفه شدن 2 ) به خدمت دولت درآوردن به کارگرفتن برای دولت به سود دولت به ک ...

glorious = فربد

اگر بخوایم مطابق تقسیمات کشوری خودمون، معنی کنیم، یک سطح کوچکتر از شهر در ایران می شه �دهستان�. پس �town� رو باید �دهستان� ترجمه کنیم ولی در اون صورت ...

مردم گزین

از نظر اخلاقی، متعهد ( /مقید/ملزم/. . . ) مقید به شرافت متعهد به اخلاقیات

*سپاس از �فرتاش� برای واکاوی درباره برابرِ واژه منطق یا لاجیک* منطق = LOGIC = چیم گواگیه ( =علت گویایی= علت نشان ) چمگویایی/چمگویاییک/ چمگویی/چمگو ...

خواه ناخواه به طور گریزناپذیری

. . . in their parlance به اصطلاحِ آن ها در قالب ادبیات نوشتاری آن ها به زبانِ آن ها از دیدگاهِ آنان مطابقِ بیان آنان همانگونه که آنان گفته اند/نوشته ...

نافرجام

به جز، نزدیکترین و بلافصل و . . . معانی ای از این دست، به باور من می تونیم برابرهای زیر رو هم بیاریم: نخستین چیزی که به ذهن خطور می کنه نمودین نمودگ ...