پیشنهادهای تارا امیدی (٣٨)
١٢٢
٣ روز پیش
٠
راحت کردن از بیماری، درد،
٦ روز پیش
٠
مسابقات اتومبیل رانی
٢ ماه پیش
١
رو به ضعف نهادن، رو به نقصان نهادن، کاهش یافتن
٣ ماه پیش
٠
مومیایی شده
٤ ماه پیش
٢
کارنامه
٩ ماه پیش
٣
به معنی تاکسی و در اندونزی رایج است.
١١ ماه پیش
٥
پاسی از شب
١١ ماه پیش
٣
آب در حال جزر
١١ ماه پیش
٣
نحیف
١ سال پیش
٢
بدون جهتی مشخص
١ سال پیش
٢
یک لحظه
١ سال پیش
٢
( سینما و عکاسی ) دستگاه بزرگ ساز عکس، آگراندیسور
١ سال پیش
١
ناراحت نشدن
١ سال پیش
١
فضا یا جای ایمن در کمد لباس برای نگه داشتن وسایل
١ سال پیش
٠
به شدت زخمی شده
١ سال پیش
٣
( راز، مشکل ) بازگو کردن، گفتن
١ سال پیش
٧
کسب وکارهای بزرگ
١ سال پیش
٩
هم اون موقع هم حالا
١ سال پیش
١٢
بریده بریده
١ سال پیش
٨
نسبت نزدیکی داشتن
١ سال پیش
٤
شرکت وام و پس انداز
١ سال پیش
٤
اون بالا
١ سال پیش
٢
شاخ و برگ زیادی پیدا کردن
١ سال پیش
٣
دریایی از
١ سال پیش
١
بی جان
١ سال پیش
٢
در جریانم
١ سال پیش
٤
آب دار
١ سال پیش
٢
اجرای عدالت
١ سال پیش
٢
بیشتر از عمر مفید زنده بودن
١ سال پیش
٢
همین هم خوبه.
١ سال پیش
٣
داغ داغ از چاپخانه بیرون آمده
١ سال پیش
٢
لب ورچیدن
١ سال پیش
١
به خود نگرفتن
١ سال پیش
٠
آینده
١ سال پیش
١
آینده
١ سال پیش
-١
از جای خود تکان نخوردن
١ سال پیش
٠
کت کت وشلوار