پیشنهاد‌های مازیار ایرانی (١٣١)

بازدید
٢٨٢
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

رهنمود کردن بهترین برابرنهاد هست برای ارجاع کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زیبنده ترین برابر گمانیک و اهستیک میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در پارسی و پهلوی برابر واژگان ولیکن و اما واژه اینیا مییاشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

شانه بسر برابر پارسی هدهد هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

برابر پارسی خیار بالنگ هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پدان برابر پارسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

برابر دولت در پارسی کابینه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

برابر پارسی سند گات میباشد ک از گواه پارسی گرفته شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اردو در زبان پارسی برابر همان اتراق و بیتوته کردن در تازی هست دوستان گرامی به امید پایداری زبان پارسی خودمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اردو زدن همان اتراق کردن هست در زبان شیرین پارسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برابر این واژه پله میباشد ک بدینگونه کژکاری پیشین خود را ویرایش و ویرسته میکنم باشد ک همگان بویژه ایرانیان میهن پرست از ما خشنود باشند ایرانی باشیم و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بهترین واژه و جایگزین برای واژه موقتی ک در شاهنامه نیز گفته شده است واژه سپنجی میباشد ک امیدواریم دوباره همگان این واژه را بکار ببرند امیدوارم همیشه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

این واژه جانشین خوبی برای واژه فسخ در عربی میباشد بویژه در واژگان حقوقی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

در کتاب لغت فرس واژه دستینه بجای امضا امده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

میشه و میشود و چم و چمار واژگان زیبنده ای برای این واژه هستند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

برابر شرط گرا و گرو و شرط بندی میشه گروبندی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

زبانزد پراوازه و به نام پارسی که میگوید کالای بد بیخ ریش خاوندش ک تازی شده اش مال بد بیخ ریش صاحبش میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه تازی میباشد و برابر پارسی ان چفت کردن و سفت کردن و استوار کردن میباشد ک بسی بهتر از محکم تازی میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

واژه رویا اربی هست پارسی ان گوشاسب میباشد در کتاب لغت فرس واژگان پارسی به کار بریم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

در واژگان کهن ایرانی واژه غند کردن غنودن و همچنین سروش نیز ک از هم خانواده های سامان هست ب چم و مانای نظم میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

یکه هم میتواند برابرنهاد خوبی باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برابر اتهام واژگان انگ و سپزگی میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژگان دستوری و فرمایش و فرمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بی هیچ نیز یکی از واژگان بجای پارسی برای بدون هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

واژگان انجمن و همپرسی و انجمن همپرسی برابر زیبنده ای هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

زیبنده ترین جایگزین واژه خرافات واژه اوستایی میتخت میباشد ک یونانیان واژه میتولوژی را از ان گرفته اند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

شاید زیبنده ترین واژه جایگزین برای بدون واژه بی هیچ باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

تس همان باد وبوی بس گزنذه و زننده میباشد ک مردمان را به گریز وامیدارد و هرکس به سویی گریزان میشود بی انکه بداند انگیزه این گریز چیست و برابرش باد دل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

واژه پارسی و جایی هست و ابزاری هست ک در ان مینویسند و درج میکنند و همچنانکه پیداست واژه دفتر از ریشه درج کردن هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه یا نمارش و پرخیدن زیبنده ترین برابرها میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

بیگانه و انیرانی و فرنگی بجاترین میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بجاترین و بایسته ترین برابر همان نوید میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کیفر خود پارسی هست و سزادهی و پادافره نیز شایسته و درخور هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

برابرش میشود ناروا و نهشته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان سیستانی به حصار گاش گفته میشود و همچنین پرچین یا پاچین نیز گفته میشود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

برابر فرش در پهلوی پوپ و همچنین واژه شال در گذشته به مانای فرش بوده است و همچنین واژه قالی و گلیم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژگان برمانده و مرده ریگ و همچنین واهشته و نامبرانه میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

برابر وارث در زبان پهلوی نامبردار یا نامبر میباشد کسی که نام دیگری را میبرد و پیرو بردن نامش دارایی وی را نیز ک همان ارث یا برمانده اش میباشد را نیز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

شاید زیباترین واژه جانسپار یا هما جانگواه باشد همچنین جانباز و جانباخته نیز به همین چمار باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در فرهنگ زیبای پارسی واژه بسیار زیبای خاوند به چم ارباب و صاحب میباشد و همچنین واژه خدیو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در زبان سیستانی ک شاخه ای از پهلوی هست زدن به مانای تپ و تپ زدن و کوبه و کوفتن و زدش و زده و زدگ و همچنین واژه زدنی و تلنگ یا تلنگر یا کوفتن میباشد و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

در گذشته در پارسی به تمساح نهنگ میگفته اند و به نهنگ نیز گاماسی میگفته اند ولی شوربختانه اکنون این نامها را برمیگزینند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

این واژه و همچنین اذن دادن عربی و تازی هست و بهترین جایگزینها برایش در فارسی واژه دستوری دادن و هلیدن و هشتن پروانه دادن میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

برابر جمع واژه گرد و گروه و گله و همچنین گردان میباشد برای نمونه گرداوری کردن همان جمع اوری کردن هست.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این واژه عربیزه از واژه ی هوای پارسی هست و برابر ان در پهلوی ورن میباشد همچنین ورنا میشه هوسباز و ورنباز و همچنین گرایش نیز برابر دیگر ان میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

برابر این واژه واژه های جاگر و بنگر و نگرنده و دیده بان میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خوراک و خورش و پزا بهترین جایگزین هست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

این واژه از زبان اربی و تازیست و برابر نهاد پارسی ان واژه ویچر میباشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

زییاترین و زیبنده ترین واژه برای خطر تازی واژه زیبا و بجای گزند میباشد و برابر خطرناک واژه گزندناک میباشد، ، ،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

برابر پارسی وفادار واژه اوستیکان میباشد