پیشنهادهای مازیار ایرانی (١٣١)
پیشنهاد بنده واژه زیبای خاوند و خدیو و همچنین داشتار میباشد ک از واژگان بسیار زیبا و البته فراموش شده پارسی سره میباشد و بویژه واژه خاوند
برابر این واژه خستی خستیکان و ویستاخی و استیکان و استیوان میباشد
این واژه تازیست و ایرانیش واژگان ماندن ماندگاری و مانش و زندگانی هم میباشد
برابر واژه قرار واژه های ارام و ارامش و همچنین گذاردن و نهادن و نهش و نهشتن میباشد
واژه زیبای گذاردن بجای قرار دادن و همچنین نهادن و نهشت و کسی ک چیزی را جای قرار میدهد گذارنده میباشد
بهترین جایگزین برای مخالفت ک از ریشه ستیز میباشد واژگان ستیزنده و یا ستیهنده میباشد وهمچنین ستیزگر نیز گزینه ای زیبنده است
بهترین واژه واژه پاد میباشد و مانند ضدیت ک میشود پادوندی پادمندی یا پادمند و پادوند ک بسیار بهتر از واژه تازی ضد هست
بهترین واژه برای حرکت بر پایه شاهنامه واژه رویشن یا همان روشن از رفتن میباشد
واژه دریوزگی بهترین جایگزین هست
شاید بهترین جایگزین واژه بن کردن ک در انگلیسی و پارسی یکی هست و درپارسی بند کردن میباشد بهترین باشد یادمه پدرم همیشه وقتی میگفت دهن بچه رو ببند میگفت ...
شاید هیچکداممان نشنیده باشیم ک واژه پهلوی پین کردن ک واژه پینه کردن نیز از ان گرفته شده است بهترین جایگزین برای واژه وصل کردن باشد پین کن همان وصل ک ...
در ادب و فرهنگ زبان پهلوی واژه دستوریح یا همان دستوری یا پروانه میباشد
بهترین واژه و جایگزین برای واژه حق تازی واژه زیبای اوستایی اشه میباشد در فرهنگ راستین ایزانزمین اشه مانای حق میدهد و واژه اشومند و اشوند به مانای حقد ...
همچنانکه پیداست این واژه از ریشه و پایه پارسی بوده است و اربان همان تازیان این واژه را از پارسی و ایین زرتشت به اربی و اسلام برده اند و ما باید واژه ...
پیشنهاد بنده یار و دلدار و در گویش سیستانی به معشوقه لونده میگویند.
برابر درجه تازی واژه پهلوی نمرگ یا همون نمره هست در زبان سیستانی هنوز شنیدم میگن نمرشو بالا و پایین بردن ک همون درجه مرادشونه
بهترین برابر برای نسل واژگان دوتک دودمان زادمان و در گویش سیستانی رد و رند رانیز به جای نسل بکار میبرند پارسی شایسته ما ایرانیان هست نه تازی
به نگرش بنده زیبنده ترین واژه برای وظیفه واژه های کاریا و خویشکاری میباشد
تا جاییکه من میدانم بهترین برابر واژه طرف واژگان سو سون و سونت میباشد که ریشه همه از واژه سوی میباشد برای نمونه در سیستانی بجای از طرف تو میگویند از ...
ازگار و پروند و سرراست و پاروند اسپار
پیشنهاد بنده پالوده و پالایش و پالایه البته پیراسته کردن هم به همین چمار و معنا هست پارسی بگوییم و پاس بداریم ما ایرانی هستیم و شایسته و درخور ماست ک ...
به نگرش بنده واژه باستان واژه ای نیکو و درخور و شایسته هست ک بجای تاریخ بکاربرده شود
تا جایی ک من از بزرگترها شنیدم در گذشته بجای واژه تازی اسهال از ریخت و رخت بهره میبردند
پیشنهاد بنده برای واژه تازی عم واژه پهلوی نیاکی یا نیای کوچک میباشد و البته در برخی زبانهای ایرانی و دری واژه ماما و کاکا را نیز برای عمو بکار میبرند
برابر واژه تازی عیب واژه پهلوی هیت ، هیتا میباشد همانگونه ک واژه زیبای اناهیتا به چمار بانوی بی عیب میباشد . به امید روزیکه ما ایرانیان این واژگان زی ...
همانگونه ک دوستان ما نیز گفته اند بهترین و بجاترین واژه برای واژه غلط همان واژه میت در پهلوی هست واژگانی همانند هیت ک به چمار عیب میباشد همچو واژه ان ...
همانگونه ک پیداست بهترین و زیبنده ترین جایگزین و برابر برای بخاطر همان بهر و از بهر میباشد و امیدوارم همه ایرانیان تلاش خود را در راستای بکاربری این ...
بر پایه کتاب و نسک پهلوی ماتیکان هزارداتستان ک در زمان ساسانیان نوشته شده برابر وکیل در سامانه حقوقی یا داتستانی دادگو میباشد کسی ک دادگویی میکند دیگ ...
برابر و همتای واژه عوض کردن الیش کردن میباشد ک هنوز هم در پاره ای شهرهای ایران بکاربرده میشود
پیشنهاد بنده واژه زیبای خاوند و خدیو میباشد ک از واژگان بسیار زیبا و البته فراموش شده پارسی سره میباشد و ارزوی بندست ک روزی همه ما ایرانیان بجای واژه ...
ما در زبان سیستانی ک هنوز هم واژگان پهلوی دران هست به تجزیه کردن چندپاره و یا چمپاره و چماره میگوییم ک ب نگرش من بسیار بهتر و شایسته و بجا میباشد