تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارتی محاوره ای در مکالمات روزمره است Don't crowd me==نچسب بهم - مزاحمم نشو - پاپی من نشو - اذیتم نکن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه عبارت است که معمولا نیتیو ها در مکالمات محاوره ای و روزمره استفاده می کنند، به معنی "هر کسی مزاج ( سلیقه یا چشایی ) متفاوتی دارد". Each to their ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه عبارت تقریبا محاوره ای است که معمولا در انگلیسی بریتیش استفاده میشه I wouldn't go that far=I wouldn't go as far as == I ( politely ) disagree با ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این جمله در عبارات روزمره Gen z ( نسل زد ) استفاده می شود و معادل جمله ی نرمال "you are looking handsome " می باشد . . تو خوشتیپ به نظر می رسی . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

I'm not fussed شکل محاوره ای و پیشرفته ی عبارت بیسیک "I don't care " می باشد . . یعنی من اهمیت نمی دم یا برام مهم نیست . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این جمله شکل پیشرفته ی عبارت بیسیک زیر است : I agree with you ==I'm on board with that

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگیدن - مبارزه کردن - . . . Go up against==fight

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

یعنی "من نمی تونم اونجا بیام ( باشم ) ( حضور داشته باشم ) " و شکل غیر رسمی، عبارت رسمی زیر است : I am unable to attend

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وسیله ی برای احیاء سازی طراوتو درخشش لکه ها ( پیسی های ) پوست ( به ویژه پوست صورت ) A:yoir skin doesn't age, you still look 20 B:thanks, I use Rewin ...

پیشنهاد
٠

Be through thick and thin==to have difficult times and some good times together عبارتی در مورد relationships می باشد به معنی "لحظات یا زمان های سخت و ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Check up =to cause to go slowly or stop دلیل آهسته رفتن یا متوقف شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Check by=to go a place and make sure everything is ok. رفتن به جایی ( مکانی ) و مطمئن شدن از اینکه همه چیز درست است. ( رفتن و بررسی کردن به منظور ای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت کلمه ی compliment هست که می تونه معانی زیر رو داشته باشه: مورد تمجید و تحسین - تمجید و تحسین شده - مورد تکریم و تعریف - تکریم و تعریف شده - مورد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پخش کردن ( منتشر کردن ) شایعات دروغ ( کذب )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کُفرِ من در نیار =Don't test me

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در فیلم ها و انگلیسی زبان ها دیدم که به معنی "پدر کسی رو در آوردن " است . مثال: Sometimes life kicks the shit out of you=گاهی وقت ها زندگی پدرت رو در ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Warp up یک phrasal verb در مبحث clothes است به معنی "پوشیدن یا پوشاندن لباس های گرم "است. Warpup=to wear warm clothing with lots of layers

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت معادل فرزال ورب "run out of"و عبارت have none left می باشد . یعنی تمام شدن چیزی - تمام شدن ذخیره یا موجودی - و. . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Jump at برای شخص و چیز به کار میره بنابراین دوتا فرزال ورب برای jump at داریم : Jump at something =پذیرفتن یک فرصت یا پیشنهاد یا غیره با شور و ذوق و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Give a side eye=to look at someone with suspicion نگاه کردن به کسی با شک یا تردید یا . . . I gave her a side eye when she lied

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو فرق میزاری - تفاوت ( تمایز ) قائل میشی

پیشنهاد
٠

یه اصطلاح عامیانه به معنی "من اهل خودستایی و تعریف از خود نیستم - من کسی نیستم که خوبی هامو تو بوق و کرنا کنم و جار بزنم - . . . "

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Brush cutter=علف تراش Dual brush cutter = علف تراش دوتایی - توجه کنید که منظور اینه که دوتا علف تراش رو بهم متصل کرده و دوتایی شده با یک دسته . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرص ( کسی را ) در آوردن I wanna ( want to ) get rise out of you =می خوام حرص تورو در بیارم .

پیشنهاد
٠

Get rise out of. . حرص ( کسی را ) در آوردن I wanna get rise out of you =می خوام حرص تورو در بیارم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک فرزال ورب در بخش جامه و لباس است به این معنی که "ژاکت را بدون اینکه بازوها یا دست های خودمان رو از آستین ها رد کنیم روی دوش خود بیاندازیم ( بپوشیم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

این عبارت یک اصطلاح نیست بلکه یه فرزال ورب است به معنی "بالا زدن یا تا کردن آستین های پیراهن یا ژاکت برای راحتی بازوها و دست" توجه کنید که معنی بالا ...

پیشنهاد
١

Pop into=به فکر خطور کردن - ناگهان به ذهن رسیدن - به ذهن رسیدن What's the first thing that pops into your mind? اولین چیزی که به ذهنت خطور می کنه چی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی دونگی حساب کردن - هر کس دونگ یا یهم خود را حساب کردن. . معدل اصطلاح عامیانه و پرکاربرد Go dutch

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی bodge کلمه ای است که در فرهنگ لغات ترجمه نشده اما تمام معانی کلمه ی botch رو داره . کلمه ی bodge در زبان غیر رسمی انگلیس ( بریتیش ) استفاده می ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح عامیانه در بریتیش هست به معنی :من خیلی راضی ( خوشنود و خوشحال ) هستم معادل همین جمله در امریکن ( عامیانه ) به صورت زیر است :i'm very pleas ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

جمع کلمه alias می باشد به معنای :اسامی مستعار - نام های دیگر - اسامی ساختگی و . . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

التماس می کنم - بهت التماس می کنم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلاح بی خیالش میشم - قیدشو می زنم . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی کسی که راز نگه دار نیست یا به طور عامیانه دهن لقه . . I'm a big mouth =i can't keep a secret

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه اصلاح به معنی "من یه آدم معاشرتی ( مردمی - اجتماعی و . . ) هستم . I'm outgoing=i'm a people person

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه اصطلاح به معنی "من آدم بی عرضه یا ضعیف النفس ( ضعیف ) هستم . . Ilock confidence=i''m a wimp

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه کردم I made a mistake = l slipped up

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( لطفا ) مزاحم نشو Please refrain= don't disturb

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوب ( با دقت ) فکر کنید Think carefully=reflect deeply

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To come up with an excuse=بهانه آوردن My friend was trying to come up wih an excuse to stay there longer=دوستم داشت تااش می کرد یه بهانه ای بیاره تا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Nephew=پسر خواهر - پسر برادر Niece=دختر خواهر - دختر برادر Nephew niece=niblings برادر زاده ها و خواهر زاده ها ( چه پسر چه دختر )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه اصطلاح در فیلم ها ست و در واقع غیر رسمیه: یه تخته ش کمه . . دیوونه ست . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی کسی " catchs heat" میشه یعنی بخاطر کاری که انجام نداده مورد تنبیه یا انتقاد یا نکوهش قرار می گیره. مثال: If you don't finish your homework , you ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در متن های انگلسی به دو مورد بر خوردم :give birth و due Due معانی مختلف و زیادی داره اما یکی از معانیش "به دنیا آوردن یا زایمان کردن "می باشد. مثال: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همان طور که در معادل های انگلیسی به انگلیسی آبادیس آمده ، یکی از معانی مهم و کاربردی i beg you یعنی" خواهش می کنم " یا "خواهشمندم " یا "لطفا " می باش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی اصلی و مهم فرزال ورب drop back "به دیگران نرسیدن یا از دیگران جا ماندن در موفقیت یا پیشرفت یا تحصیلات و غیره" می باشد و متضاد فرزال ورب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی را مسخره و تحقیر کردن - کسی را کوچک شمردن Look down to#look up to

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Follow on from= to happen after something as a result of it عملی یا چیزی که به عنوان نتیجه ی چیزی بعد از اون اتفاق می افته.

پیشنهاد
٠

Hold out on=زیر بار نرفتن