پیشنهادهای Abbas akbari (٩٠)
تو فرق میزاری - تفاوت ( تمایز ) قائل میشی
یه اصطلاح عامیانه به معنی "من اهل خودستایی و تعریف از خود نیستم - من کسی نیستم که خوبی هامو تو بوق و کرنا کنم و جار بزنم - . . . "
Brush cutter=علف تراش Dual brush cutter = علف تراش دوتایی - توجه کنید که منظور اینه که دوتا علف تراش رو بهم متصل کرده و دوتایی شده با یک دسته . .
حرص ( کسی را ) در آوردن I wanna ( want to ) get rise out of you =می خوام حرص تورو در بیارم .
Get rise out of. . حرص ( کسی را ) در آوردن I wanna get rise out of you =می خوام حرص تورو در بیارم
یک فرزال ورب در بخش جامه و لباس است به این معنی که "ژاکت را بدون اینکه بازوها یا دست های خودمان رو از آستین ها رد کنیم روی دوش خود بیاندازیم ( بپوشیم ...
این عبارت یک اصطلاح نیست بلکه یه فرزال ورب است به معنی "بالا زدن یا تا کردن آستین های پیراهن یا ژاکت برای راحتی بازوها و دست" توجه کنید که معنی بالا ...
Pop into=به فکر خطور کردن - ناگهان به ذهن رسیدن - به ذهن رسیدن What's the first thing that pops into your mind? اولین چیزی که به ذهنت خطور می کنه چی ...
یعنی دونگی حساب کردن - هر کس دونگ یا یهم خود را حساب کردن. . معدل اصطلاح عامیانه و پرکاربرد Go dutch
کلمه ی bodge کلمه ای است که در فرهنگ لغات ترجمه نشده اما تمام معانی کلمه ی botch رو داره . کلمه ی bodge در زبان غیر رسمی انگلیس ( بریتیش ) استفاده می ...
یک اصطلاح عامیانه در بریتیش هست به معنی :من خیلی راضی ( خوشنود و خوشحال ) هستم معادل همین جمله در امریکن ( عامیانه ) به صورت زیر است :i'm very pleas ...
جمع کلمه alias می باشد به معنای :اسامی مستعار - نام های دیگر - اسامی ساختگی و . . . .
التماس می کنم - بهت التماس می کنم
اصلاح بی خیالش میشم - قیدشو می زنم . .
یعنی کسی که راز نگه دار نیست یا به طور عامیانه دهن لقه . . I'm a big mouth =i can't keep a secret
یه اصلاح به معنی "من یه آدم معاشرتی ( مردمی - اجتماعی و . . ) هستم . I'm outgoing=i'm a people person
یه اصطلاح به معنی "من آدم بی عرضه یا ضعیف النفس ( ضعیف ) هستم . . Ilock confidence=i''m a wimp
اشتباه کردم I made a mistake = l slipped up
( لطفا ) مزاحم نشو Please refrain= don't disturb
خوب ( با دقت ) فکر کنید Think carefully=reflect deeply
To come up with an excuse=بهانه آوردن My friend was trying to come up wih an excuse to stay there longer=دوستم داشت تااش می کرد یه بهانه ای بیاره تا ...
Nephew=پسر خواهر - پسر برادر Niece=دختر خواهر - دختر برادر Nephew niece=niblings برادر زاده ها و خواهر زاده ها ( چه پسر چه دختر )
یه اصطلاح در فیلم ها ست و در واقع غیر رسمیه: یه تخته ش کمه . . دیوونه ست . .
وقتی کسی " catchs heat" میشه یعنی بخاطر کاری که انجام نداده مورد تنبیه یا انتقاد یا نکوهش قرار می گیره. مثال: If you don't finish your homework , you ...
در متن های انگلسی به دو مورد بر خوردم :give birth و due Due معانی مختلف و زیادی داره اما یکی از معانیش "به دنیا آوردن یا زایمان کردن "می باشد. مثال: ...
همان طور که در معادل های انگلیسی به انگلیسی آبادیس آمده ، یکی از معانی مهم و کاربردی i beg you یعنی" خواهش می کنم " یا "خواهشمندم " یا "لطفا " می باش ...
یکی از معانی اصلی و مهم فرزال ورب drop back "به دیگران نرسیدن یا از دیگران جا ماندن در موفقیت یا پیشرفت یا تحصیلات و غیره" می باشد و متضاد فرزال ورب ...
کسی را مسخره و تحقیر کردن - کسی را کوچک شمردن Look down to#look up to
Follow on from= to happen after something as a result of it عملی یا چیزی که به عنوان نتیجه ی چیزی بعد از اون اتفاق می افته.
Hold out on=زیر بار نرفتن
( Phrasal verb ) hold out on =زیر بار نرفتن
A brown noser=someone who pleases an important or powerful person in order to get a benefit. پاچه خوار - کاسه لیس مثال:John is a brown noser to his ...
وقت ( زمان ) مطالعه ست . . این عبارت رو نیتیو ها استفاده می کنند و معادل ساده و بیسیک آن می شود: It's time to study=time to hit the books
خواب موندم درست است همونطور که دوستان گفتن . . این عبارت رو نیتیو ها می گن و معادل بیسیک i fell asleep است.
Animal loving = حیوان دوست - دوست دار حیوانات Animal lover=عاشق حیوانات - دوست دار حیوانات
To start off with
فضولات ماهی
اصطلاح یه کمک کوچیکی ( ارفاقی ) بهم بکن
هم مسیر شدن - همراه شدن - همرنگ شدن Let's all get on the same page= ( بیایید ) همگی هم مسیر شویم.
jog along=ادامه دادن کاری با چیزی با تغییرات و پیشرفت بسیار کم Their lives in prison jogged along without much excitement from one day to another=زند ...
بجز معانی که دوستان گفتند یه معنی مهم دیگه هم داره:رفتن به جایی بدون برنامه ریزی قبلی Go along=to go somewhere without previous planning
احساس شرمندگی کردن - احساس بدبختی و بیچارگی کردن - احساس ناخوشی و افسردگی کردن - . . .
مربی - مربی ورزش=coach
جا نزن - کم نیار
در شاَن ما نیست
او می دونه ما داریم چیکار می کنیم ( او از ما باخبره ) در اینجا onto به معنی آگاه بودن و باخبر بودن است .
یه اصطلاحه به معنی : انتخاب بین بد و بدتر
In my experience=با توجه به تجربه من
جزء شعور - جزء تعقل - جزئی از عقل - بخشی از شعور - بخشی از علت - . . . در یکی از مثال های آبادیس داریم: Understanding is the necessary moment of rea ...
بجز معانی که دوستان گفتند : به پایان رسیدن - تمام شدن - سپری شدن