تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Give no quarter ( اصطلاح ) =ملاحضه ی کسی را نکردن - به کسی رحم نکردن It was a fight to the death, with no quarter given آن جنگی ( مبارزه ایی ) بود ...

پیشنهاد
٠

زدن کسی را خرد و خمیر کردن If you do that again , Iwill beat you black and blue =اگر آن کار را دوباره انجام بدی، می زنم خرد و خمیرت می کنم .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حتی بدتر. . . - حتی بدتری . . . - بدتری - بدتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از شدت تنفر - از شدت انزجار - با تنفر شدید - از شدت اشمئزاز - با بیزاری شدید - با بی میلی - بخاطر دلزدگی زیاد - بخاطر بیزاری شدید - . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدمه ( آسیب ) دیدن یا زدن ناقص کردن یا شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طور غریبی - به طور وسواسی - هوس بازانه - به طور هوس آلودی - به طور غیر قبال پیش بینی - به طور هوس آلودی - . . در واقع قید کلمه ی whimsical می باش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشته فعل outgrow با معانی :از دست داد - زودتر رشد کرد - چیره شد - بزرگتر شد . . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فریب خوردن - گول خوردن Who else got tricked for a second? دیگه کی ( چه کسی ) برای یه ثانیه گول ( فریب ) خورد؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از جلو راه برو کنار وگرنه صدمه میبینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

با کسی راه آمدن با کسی خوب تا کردن The bank clerk went so easy on me کارمند بانک خیلی باهم راه اومد ( خیلی باهام خوب تا کرد )