تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برنا= جوان دانا و توانا توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود - فردوسی -

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گردان سپهر= آسمان گردنده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان عربی به معنای دارنده ی فخر و افتخار، زیرا بر وزن فعیل است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه ی پسرفت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی بسته به جمله= فرو کردن، فرو بردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در رشت، محله ای بنام چله خانه است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حافظ، چقدر شیرین فرمودند: دلم ز صومعه بگرفت و خرقه ی سالوس کجاست دِیر مغان و شراب ناب کجا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پدیده ای برای تفهیم حیات

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک بار ننگ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ای است که معرب آن، صلیب است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زَرَثوشترَه، ریخت کهن تر واژه ی زرثشت یا زردشت یا زرتشت است که یا زَرَثوشترَه می توان نوشت یا زَرَثوشترَ.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سِپاس کلمه ای از ریخت قدیمی تر سپاس spas با س ساکن است و به هیچ عنوان معنی سه تا پاس نمی دهد. واژگانی مانند سپنج و سپاس و سپر و. . . نیز به هیچ عنوان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت اللفظی= قربانِ جانت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

من خودم نظر علامه دهخدا را بسیار بیشتر می پذیرم و قبول دارم.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

مرحوم علامه دهخدا درباره ی پارسی سره و ناب گفته اند: هر کس بگوید زبان فارسی باید خالص باشد، اول در قیافه ی او تفرس و نظر باید کرد. اگر آثار حُمق و گو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف چون این است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلی دیرُم خریدار محبت کز او گرم است بازار محبت لباسی دوختم بر قامت دل ز پود محنت و تار محبت ( باباطاهر همدانی ) دیرُم= دارم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با عرض پوزش، مکن را نکن نوشتم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو چو فردا نامه خوانان نامه خوانند تو وینی نامه ی خود ننگت آیو ( باباطاهر همدانی ) آیو=آید تو وی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصدر گیلکی به معنای گرفتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصدر گیلکی به معنای نِشستن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تی جانَ قربان= در گیلکی به معنای قربانت جانت. از جملات عاطفانه است. کنایه از اینکه قربان جانت بشوم.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصدر گیلکی به معنای فرو بردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصدر گیلکی به معنای فهمیدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غواص اگر اندیشه کند کام نهنگ هرگز نکند درّ گرانمایه به چنگ ( استاد سعدی )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیت مثال: او خدو انداخت بر روی علی افتخار هر نبی و هر ولی ( مولوی بزرگ )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سیگار نکش خود که چهلگار بوی دَهگار کند کم که تو را این سیگار شاعر: ناشناس

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بماند که یهودند، جهودند درین عالَم پرعِلم، جهولند شاعر: ناشناس

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصدر گیلکی به معنای برداشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشیش، باری ننگ بر دوش قاره ی اروپا است که سوء و سَیِّئات او اثبات شده است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال نقض: مثالی که باعث نقض یک اثبات یا یک استدلال می شود که تا اکنون تصور می شد درست بوده است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. . . یعنی شاه شهان، فخر ایران زمین، کوروش و داریوش، یعنی نگاهبان کشور از نیروی بد. کسی است که ایران را از گزند دور بدارد و هر کسی شایستگی گرفتن این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسیچ = آمادن و ساختن، آمادگی و ساختگی. معرب آن بسیج است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صراط، معرب سرات است. سرات به راه های مادی و معنوی می گویند. معنویت و مادیت سرات ربطی به قرآن ندارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حبیب= دوست معنی تحت اللفظ: دوستی منر، دوستی دار

پیشنهاد
٠

ابداع گر و مبدا این جمله، آقای محمدجواد خیابانی است. معنی= این جا آب دریا است، ولی جزوی از میهن ما است. خاک کنایه از میهن و آب کنایه از آب دریا دار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نصرین، در نام سابق خانوادگی یکی از دوستانم بوده. نصرین= یاری صفت، از جنس یاری. کسی که از صفت های او یاری و یاری دادن است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گپ در نقش دستوری نام است و برابر با بن مضارع گو و بن ماضی گفت است. پس: گپ = گفت و گو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به مانند پرنده، آرام صحبت کردن یا زمزمه کردن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناس=همژادی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نظر من، بهترین برابر پارسی برای سطح، واژه ی ور است. برای نمونه وقتی می گوییم آن ورِ مکعب، در واقع داریم می گوییم آن سطحِ مکعب. البته یک ور دیگر ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با عرض پوزش؛ چون اشتباهی واژه ی مخبر را معبر نوشتم.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بسیار زیبا گفت استاد فردوسی بزرگ یکی از ارج های بانوان را: منیژه منم دخت افراسیاپ برهنه ندیده تنم آفتاپ

پیشنهاد
٠

یعنی اینکه با بالای منبر نشستن و پول در آوردن، گذران زندگی، آسان است؛ ولی از راه های انسانی و انسانیت مانند کارگری، معدن چی بودن و . . . کلا کاری که ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه ی آقازاده در اصطلاحات مردمی، به فرزند مسئولین مرد جمهوری اسلامی اطلاق می شود و بیشتر، بار معنایی تحقیرآمیز دارد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معبر در اصطلاحات مردمی ایران، واژه ای است با بار معنایی منفی که معنی کسی را می دهد که به جاهایی مانند وزارت اطلاعات، خبرچینی می کند و به طور کلی معنی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر بخش شاهنامه، شگفت دارد و شگفتی می آورد. به ویژه برای نمونه این بیت در ستایش سلطان محمود: چو کودک لب از شیر مادر بشست ز گهواره محمود گوید نخست این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چه زیبا و گرانمایه گفت فردوسی بزرگ درباره ی سپاس: نخست آفرینش خرد را شناس نگهبان جان است و آن سپاس سپاس تو چشمست و گوش و زبان کزین سه بود نیک و بد بی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهترین برابر پارسی برای معنی، مینو است. زیرا برابر پارسی معنوی نیز مینوی است و مینو با مینوی همخانواده است و معنی با معنوی.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

فردوس، معرب شده ی پَرَدَیس است که واژه ی پَرَدَیس نیز دگرگون شده ی این واژه به ریخت پارسی دری است.

١