ابچ

لغت نامه دهخدا

( آبچ ) آبچ. [ ب َ ] ( اِ ) آبج.

فرهنگ فارسی

( آبچ ) ( اسم ) ۱ - نشان. کمان گروهه. ۲ - آلتی در زراعت .
آبج

پیشنهاد کاربران

درود. در گیلکی، آبچ با ب ساکن، به معنای بی مزه است و این معنی به این علت است:
این واژه پسوند چ دارد که می شود آب مانند و معنی آن را از روی ویژگی آن مصطلح کرده اند.

بپرس