پیشنهادهای سیدسیناطیبی (٢٣)
به معنای در حضورِ He’s a bit awkward around new people او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است
به معنی در حضورِ He’s a bit awkward around new people او در حضور افراد جدید کمی دستپاچه یا معذب است
تکامل
از لحاظ سلسله مراتب
از وحشت
وثیقه گذاشتن
مسترد کردن
نصب مجدد
از مدت ها قبل
کسر از حقوق
در حقوق ، وقتی کشتی در خطر غرق شدن قرار دارد، کاپیتان می تواند برخی اموال را برای نجات کشتی به آب بیاندازد. پس از رسیدن به مقصد، قیمت آنچه در کشتی با ...
بستن قایق یا کشتی به جایی مثل درخت ، اسکله و. .
Keep - away. ( n ) بازی وسطی
کسی را دست انداختن
تا . . . By the end of the week. تا آخر هفته
با انرژی وارد جایی شدن
قوه مقننه
بیش از اندازه ، خیلی زیاد ( بار معنایی منفی داره )
ادبیات حقوقی
To go with the flow /Stream. همرنگ جماعت شدن To go against the flow/ Stream خلاف جریان آب شنا کردن
گوش به زنگ بودن
به معنای بریدن و به زمین انداختن است
به معنای دزدیدن هر وسیه نقلیه است اعم از کشی، هواپیما، ماشین، قطار و. . اما در ادبیات رسانه ای فقط برای هواپیما ربایی استفاده می شود