پیشنهادهای مائده علی بیگی (١٥)
١٨
٥ ماه پیش
٠
آزادانه و بدون محدودیت Deep and freeform connection. . . . اتصال عمیق و بدون محدودیت/ آزادانه. . . .
٥ ماه پیش
٠
یه معنی دیگه هم داره: , مشکل یا فعالیت سخت
٥ ماه پیش
٠
Irregular objects اشکال غیرهندسی
٦ ماه پیش
٠
وقت محدود
٦ ماه پیش
٠
شانس، احتمال
٦ ماه پیش
٠
مداخله کردن در چیزی
٦ ماه پیش
٠
محاسبه کردن چیزی
٦ ماه پیش
٠
کنترل شده
٦ ماه پیش
٠
میشه گفت: آب از سرش گذشت، کار از کار گذشته
٦ ماه پیش
١
مولفه
٦ ماه پیش
٠
مستاصل
٧ ماه پیش
٠
با دقت به چیزی نگریستن
٩ ماه پیش
٠
از آخرین رویدادها خبر داشتن
٩ ماه پیش
٢
لذت بخش
١١ ماه پیش
١
به نفع