پیشنهادهای مائده علی بیگی (١٥)
٢٨
٧ ماه پیش
٠
آزادانه و بدون محدودیت Deep and freeform connection. . . . اتصال عمیق و بدون محدودیت/ آزادانه. . . .
٧ ماه پیش
٠
یه معنی دیگه هم داره: , مشکل یا فعالیت سخت
٧ ماه پیش
٠
Irregular objects اشکال غیرهندسی
٨ ماه پیش
٠
وقت محدود
٨ ماه پیش
٠
شانس، احتمال
٨ ماه پیش
٠
مداخله کردن در چیزی
٨ ماه پیش
٠
محاسبه کردن چیزی
٨ ماه پیش
٠
کنترل شده
٨ ماه پیش
٠
میشه گفت: آب از سرش گذشت، کار از کار گذشته
٨ ماه پیش
١
مولفه
٨ ماه پیش
٠
مستاصل
٩ ماه پیش
٠
با دقت به چیزی نگریستن
١١ ماه پیش
٠
از آخرین رویدادها خبر داشتن
١١ ماه پیش
٢
لذت بخش
١ سال پیش
١
به نفع