پیشنهادهای مائده علی بیگی (١٥)
٢١
٦ ماه پیش
٠
آزادانه و بدون محدودیت Deep and freeform connection. . . . اتصال عمیق و بدون محدودیت/ آزادانه. . . .
٦ ماه پیش
٠
یه معنی دیگه هم داره: , مشکل یا فعالیت سخت
٦ ماه پیش
٠
Irregular objects اشکال غیرهندسی
٦ ماه پیش
٠
وقت محدود
٦ ماه پیش
٠
شانس، احتمال
٦ ماه پیش
٠
مداخله کردن در چیزی
٦ ماه پیش
٠
محاسبه کردن چیزی
٦ ماه پیش
٠
کنترل شده
٧ ماه پیش
٠
میشه گفت: آب از سرش گذشت، کار از کار گذشته
٧ ماه پیش
١
مولفه
٧ ماه پیش
٠
مستاصل
٨ ماه پیش
٠
با دقت به چیزی نگریستن
١٠ ماه پیش
٠
از آخرین رویدادها خبر داشتن
١٠ ماه پیش
٢
لذت بخش
١ سال پیش
١
به نفع