تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آستانه تحمل پایین

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Well being همه معانی قید شده توسط دوستان کامل بودند دلیل اینکه من هم یکبار دیگه معنی میکنم چون دوست دارم یک معنی نزدیک به فرهنگ لغت فارسی باشد که به ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شدت یافتن Tensions escalate between India and Pakistan

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شدت گرفتن Tensions escalate between India and Pakistan

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Scratch off یک slang می باشد به کاری گفته میشود که شما یک کارتی رو می خرید که مانند بخت آزمایی می باشد پشت کارت جایی هست که باید با خراشیدن لایه ناز ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اینجا معنی گروه تجسس رو میده وقطعا می تونه خیلی راحت توی ذهن بمونه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Double boiler همون روش بن ماری کردن شکلاتی هست که تو رسپی شیرینی پزی یاد گرفتیم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Back in the saddle به مسولیت هات برس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Do as you wish هر کاری که دلت میخواد بکن

پیشنهاد
٠

Scratching the bottom of barrel نزدیکترین معنی قابل فهم در زبان فارسی کفکیر ته دیگ خورده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Exempt

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pulling out بیرون کشیدن Pulling out relavent the subject بیرون کشیدن موضوع

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

String lights چراغانی کردن در اعیاد ومراسم که در ایران بسیار رایج است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Massive blast انفجار مهیب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Padded tongue زبانه کفش که در قسمت زیر بند کفش قرار دارد که در هنگام پوشیدن کفش باید آن زبانه رو بالا کشید که موجب آزار در قدم برداشتن نشود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Propping up به معنای حمایت می باشد The government is propping up of the ailing car industry دولت داره از صنعت خودروی بحران دیده حمایت میکنه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Grit اراده Grit and perseverance are two component that play crucial role in achieving the goals اراده وپشت کار دو مولفه ای هستند که نقش حیاتی در ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Certainness جدیت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Deafening silence سکوت کر کننده معنی میدهد ولی یکی از مولفه های مهم یادگیری لغت جدید این است که معنای آن لغت رو به شکل کاربردی و مصطلح فر گرفتن است ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Facilitator همون پشتیبان آموزشی خودمون l have been working as facilitator in an independent school for two mont من دو ماه که به عنوان پشتیبان توی یک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Diving point اگر بخواهیم تحت الفظی معنی کنیم میشه نقطه غوطه وری که معادلی در فارسی که بشه تفهیم کرد و به خاطر سپرد واز همه مهمتر در جای مناسب استفاده ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Mercy اختیار I have brilliant advice for you, never your at mercy of the life on the others یه توصیه ارزشمند برات دارم اختیار زندگیت رو به کسی نده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Perceived برداشت کردن، استنباط داشتن Kept thinking , no matter what people perceived of me

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Tapestry در واقع همون کوبلن دوزی خودمونه که در دهه ا۶۰و۷۰خیلی مرسوم بود یک نقشه آیی رنگی که روی الگویی توری مانند چاپ شده بود و بانوان هنر دوست با ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't bust my chops ایراد نگیر ، سرزنش نکن در اینجا یه جورایی معنی در هم شکستن لب ولوچه هم میده

پیشنهاد
٠

Was doomed محکوم به فنا I knew that it was doomed من میدونستم که اون محکوم به فناست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

Make nervous اعصبانی کردن یا اعصبانی شدن To be honest, you lying made me nervous اگر بخوام روراست باشم دروغ گویی شما منو ناراحت کرد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Persuasive تلقین هم معنی میدهد Some people have high persuasive power برخی از مردم از قدرت تلقین بالایی برخوردار هستند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Agnostic در مذهب و دین به کسی گفته میشود که حالت مردد در پذیرش ویا رد وجود خدا را دارددر این باره لغات مرتبط از نظر معنایی این چنین است Theist مومن A ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dementia is a commen disease between the old people

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لغاتی که بعضاً به دلیل تلفظ نزدیک بهم می تونه برای زبان آموز دردسر ساز باشه به این لغات توجه بفرمائید Hill تپه Hail تگرگ Hell جهنم Heel پاشنه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یعنی من آدم روزگار سختی هستم crisis یعنی بحران l'm good crisisیعنی من میتونم بحران رو پاس کنم واز عهده اش بر میام وبه نفع خودم در بیارمش به این جم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

I learn new slang term about scratch that is this من یک اصطلاح عامیانه جدید یاد گرفتم درباره اسکرچ اون اینه I want start from over scratch من میخوا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Fulfillment دو معنای مهم 1 - انجام دادن ، عملی کردن، تکمیل کردن 2 - حس رضایتمندی وخوشنودی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Decadence زوال ، اضحملال مترافشoverthrow , breakup

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Binoculars دوربین شکاری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

We're doomed with start of fight ما با شروع جنگ بیچاره شدیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

May you roll down the window of car here really stuffy میشه پنجره ماشین رو پایین بدید اینجا واقعا خفه ست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هر چی تو بگی if you say so

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

İ spilled the milked so l soaked it up very quickly

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرزنده پر شور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fell گذشته فعل fallبه معنی افتادن هست

١