escalade

/eskəˈleɪd//ˌeskəˈleɪd/

معنی: صعود، نردبان، بالاروی
معانی دیگر: (حمله به و بالا رفتن از دیوار دژ به وسیله ی نردبان) بالاروی (از بارو)، باروتک، پله متحرک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the act of climbing a fortified wall by ladder.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: escalades, escalading, escaladed
• : تعریف: to climb up and enter by ladder.

جمله های نمونه

1. Since Tiger drives an Escalade, can he blame the accident on his caddy?
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تایگر اسکالا را می‌راند، آیا می‌تواند مقصر حادثه را به گردن خود بیاندازد؟
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تایگر an را هدایت می کند، آیا می تواند حادثه مربوط به کش را مقصر بداند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They had to escalade canyons to reach their destination.
[ترجمه گوگل]آنها مجبور بودند برای رسیدن به مقصد از دره ها عبور کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور بودند برای رسیدن به مقصد به دره های باریک برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why don't you bring me a Escalade or something to get back in my good graces?
[ترجمه گوگل]چرا برای من یک اسکالید یا چیزی نمی آورید تا به لطف من برگردم؟
[ترجمه ترگمان]چرا یه Escalade یا یه همچین چیزی برام نمیاری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Agent Hartmann gave a quick nod, pulled out the Escalade keys and headed for the door.
[ترجمه گوگل]مامور هارتمن سریع سری تکان داد، کلیدهای اسکالید را بیرون آورد و به سمت در رفت
[ترجمه ترگمان]مامور هارتمن به سرعت سری تکان داد و کلید Escalade را بیرون آورد و به طرف در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I am very tempted to trade in my old Escalade for a Navigator.
[ترجمه گوگل]من بسیار وسوسه می شوم که اسکالاید قدیمی خود را با یک ناوگر عوض کنم
[ترجمه ترگمان]من خیلی وسوسه شدم که Escalade my رو عوض کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Another area looks like Albert Einstein's chop shop, stuffed with half- disassembled Cadillac Escalade SUVs hooked up to exotic telemetry.
[ترجمه گوگل]منطقه دیگری شبیه مغازه خرده فروشی آلبرت انیشتین است که پر از شاسی بلندهای نیمه جدا شده کادیلاک اسکالا است که به تله متری عجیب و غریب متصل شده اند
[ترجمه ترگمان]یک قسمت دیگر شبیه به رستوران آلبرت انیشتین است که با یک کادیلاک half Escalade که به telemetry غریب وصل شده است، پر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صعود (اسم)
ascent, rise, mount, ascension, bulge, escalade

نردبان (اسم)
escalade, stair, ladder, stile, stairwell

بالاروی (اسم)
escalade, soar

انگلیسی به انگلیسی

• scaling or climbing walls using ladders (especially of a fortification)

پیشنهاد کاربران

بپرس