دکتر احمد. ع. معینی - جزئیات مدال‌ها

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این بیت از مثنوی مولانا را معنی کنی ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

متارکه همان طلاق قانونی است که در ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این ابیات از مثنوی مولانا را معنی ک ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبوند: نباشند نیستند گفت رگهای من اند آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بازیسستند: بازیچه هستند سرگرمی هستند گفت تو ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر جهانم: به جنبش درآورم به تحرک وادار کنم به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقلیب: وارونه کردن قلب کردن واژگونه نمودن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اخصاء: اخته کردن قطع نمودن بیضه ها این ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خشم مند: خشمگین عصبانی تا همه زان خوش علف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موقنیم: معتقدیم اعتقاد داریم باورمندیم نا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستجیز: اجازه خو استن اجازه خواهنده چه عجب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسکیزه: جست و خیز کردن لگد پراندن لگد زدن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هازلان: مسخره کنندگان هزل کنندگان سخره کنند ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غوایت: اغوا کردن گمراه کردن گول زدن به بیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شجون: اندوهگین محزون ناراحت غمگین چون پی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوگرم: عادت دارم خو کرده ام آموخته ام پار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهب: شهاب می ربودند اندکی زان رازها تا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حبیس: محبوس زندانی حبس شده فرق بین و برگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفلسف: فلسفه دان فلسفه باف هم چو آن مرد م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کتیب: کتاب هم چو موسی نور کی یابد ز جیب ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی و مفهوم و کاربرد این بیت را بن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز کاو: جستجوکن بگرد کنکاش کن تفحص کن سوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ضجیع: همخوابه هم بالین هم بستر همسر یاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روذ: آمدن و رفتن چون در افکندت دریغ آل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استعاذت: پناه خواستن دوری گزیدن پناه بردن ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خامیاز: خمیازه دهن دره کردن آنچنان که از ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سحاره: ساحر اسباب لهو و لعب جادو کننده ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واعی: نگهدارنده شنونده حفظ کننده اذن مؤم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغتراب: به غربت رفتن از شهر و دیار خود دور ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطوق: دارای طوق یا گردن بند طوق دارشده ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

امتساک: چنگ زدن آویختن وصل شدن آن یکی نسبت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لدیغ: مار زده مار گزیده گزیده شده نیش خور ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ژیغ ژیغ: قطره قطره نفوذ کردن صد دریچه و در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غرها: راهها منافذ مسیرها زان همه غرها در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کفویت: هم شان بودن هم رتبه بودن در یک سطح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کابولی: کابلی منسوب به کابل یک سیه دیوی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکنف: نهان شده پنهان شده پوشاننده گرچه ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خصام: جمع خصم دشمنان در جدال و در خصام و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مگز: فعل نهی از مصدر گزیدن به معنی گاز ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیوث: باران ها جمع باران فلسفیی گفت چون ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رعیب: ترسان مرعوب هراسان ترسیده خوف زده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محصون: استوار ایمن در حصن نیل را بر قبطیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نسف: ازبین بردن ازبیخ برکندن ریشه کن کرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغارب: جمع مغرب سرزمین های غربی از مشارق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مشارق: جمع مشرق سرزمین های شرقی از مشارق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درانیدن: پاره کردن دریدن چاک دادن جر دادن د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شربا: شوربا سوپ آش از غضب شربای سوزان بر ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی واژه گردش را در بیت زیر بنویسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایسیه: آسیه باز گفت او این سخن با ایسیه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجشم: رنج کشیدن سختی بردن بزحمت افتادن آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

واقعاتی: وقایعی پیشامدهایی رخدادهایی واقعات ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واقعات: وقایع حوادث پیشامدها رخدادها واقعا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لمع: درخشیدن نورانی بودن درخشش وآن طبی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نتانی: نتوانی نمی توانی تو نتانی ابروی من ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدریده: پاره شده شکافته شده برش خورده که چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انتسال: نسل دار شدن فرزند دار شدن فرزند آور ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جادویان: جادوگران ساحران من به جادویان چه م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خربها: بیهوشی جهالت نادانی بی عقلی عقل ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کژباز: حیله گر متقلب نیرنگ باز منگر از خو ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی و مفهوم و کاربرد این بیت را بن ...

١ سال پیش

پرسش با حداقل ١,٠٠٠ بازدید

-

بپرس

-

معنی بیت (ز سم ستوران در آن پهن دشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جوسنگی: به وزن جو هم وزن جو وزن خیلی کم و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استنجا: طهارت گرفتن تطهیر کردن موضع بول و غ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسیس: نرم گذشتن کسی یا چیزی از کمی عقل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جوسنگ: به وزن یک دانه جو هم وزن یک جو خرده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشگرف: شگرف بزرگ عالی خوب قصهٔ آن آبگیرست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مقدرت: مقدرات توانایی قدرت داشتن گفت با ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حذور: حذر کننده احتیاط کننده ترسیده سینه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کتیم: مکتوم پنهان پوشیده مخفی بعد از آن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فضوح: رسوایی فضاحت مفتضح شدن رسوا شدن از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیاضیم: بخشندگی ام دست و دلبازیم عقل دشنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبع: جوشیدن آب از چشمه بر آمدن آب از چاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لاشک: بی شک به یقین بی گمان مطمئنا رو کس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حارسی: نگهبانی پاسبانی حراست کردن حارسی ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جامه کنی: دزدی راهزنی جیب بری غارت شهر پر دز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تاری تر: تاریک تر خاموش تر کو ز شب مظلم تر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مروض: رام کردن آموختن ریاضت دادن اصلاح کر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یرغا: یورتمه رفتن اسب سکسکانید از دمم یر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخرقه: دروغ گویی حیله گری نیرنگ بازی از ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بعر: پشگل فضولات حیوانات سرگین بعر را ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طفلکان: کودکان اطفال بچه ها هم چو فرعونی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قبه قبه: برآمده شده قلمبیده شده ورآمده شده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوب خد: خوب رو زیبا رخسا زیبا چهره خوشگل آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رقعه بر: نامه رسان نامه بر پیک پیام رسان ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مغژ: مرو مشو حرکت نکن باد بر تخت سلیمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چندل: نام درختی خوش بو است که صندل هم گفت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مطعون شدن: مورد سرزنش قرار گرفته طعنه زده شده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خارقان: نام یک مکان است بوی خوش آمد مر او ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یخابه: آب یخ آب سرد یخ آب کوزه ای کو از ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابتشار: بشارت دادن مژده دادن صد کراهت در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خو نداریم: عادت نداریم دوست نداریم خو نداریم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لاف کژ: لاف زدن بیهوده دروغ گفتن ادعای نادر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لافی: دروغزن دروغگو لاف زن بوی سر بد بیا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حیران کنی: شعبده بازی گیج کردن سرگشته نمودن گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کلک خوایی: جویدن نیشکر کنایه از کار کم اهمیت ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مفهوم کاربرد این ضرب المثل را بنویس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جرا: حقوق نفقه معاش مقرری گفت شاهنشه جر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هدمه: نابودی ویرانی خرابی پس که هدم مسجد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

برفراخت: بر افراخت برپا کرد نه بهانه کرد و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استبقا: ابقا کردن برجای گذاشتن زنده گذشتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صباغم: رنگرز هستم رنگ ساز هستم روشنی بخش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکرهی: مکروهی چیزی مورد اکراه آن چنان خوش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سباحی: شناگری بلد بودن فن شنا زیرکی سبا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جامه کن: دزد جیب بر راهزن در ره تاریک مردی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نابایست: نابایسته ناشایسته نامناسب غیر ضروری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعور: یک چشم کور یک چشم تا نباشی هم چو ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پایان بین: عاقبت نگر عاقبت اندیش عاقبت بین فض ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذمیم: نکوهیده بد ناپسند زشت هست موسی پیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجتذاب: جذب نمودن بخود کشیدن طلب کردن معده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غراره: غره مغرور غفلت زده غافل مغفول تو چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رستگی: خلاصی رهایی آراستگی خویش ابله کن ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بمگذار: مگذار نگذار هین بمگذار ای شفا رنجو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قاید: رهبر قائد زعیم امام پیشوا بزرگ نه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شعشعی: مشعشع تابان پرنور درخشان هین مشو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طرنب: خود نمایی طاق و طرنب ما ببوش و عار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

موی اشکاف: موی شکاف دقیق ریزبین گرچه اندر مکر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علم ناک: عالم دانشمند علم آموز دفن کردش پس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مازاغ: متمرکز بر چیزی دقیق شدن در کاری یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همی تانی: همی توانی می توانی زان همی تانی بد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غوله: نارس خام و نپخته بی عقل غوله ای را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مودعه: بودیعه سپرده شده به امانت داده شده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لقمه خای: جویدن لقمه خوائیدن لقمه چون روان ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نس: پوز دهان گرادگرد دهان از چنو شاعر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زهرمند: زهرآگین مسموم زهردار سمی لیک زین ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حطیم: موضعی در مسجدالحرام مابین در کعبه و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رضیعم: رضیع م شیر دادن به طفل دایه طفل ماد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اوصال: جمع وصل وصل کردن متصل نمودن پیوند د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خفریق: زشت پلید بدجنس بدهیکل تنفر کز کجا آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حلقه زن: کسی که دق الباب می کند کسی که حلقه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حلقه زنی: کسیکه حلقه در را بصدا در می آورد کس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چوبک زنان: پاسبانان نگهبانان گزمه ها مراقبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جوزبن: درخت جوز درخت گردو می فتاد از جوزب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تکیف: 1_کیف کردن لذت بردن حظ کردن 2_ناقص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان اشناس: جان شناس لیک گفتم ناس من نسناس نی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ممارات: جنگ و جدل کردن نزاع نمودن پیکار نمو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناحمولی: نابردباری بی تحملی ناشکیبایی ناحمو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشراط: شرط ها جمع شرط نشانه ها علائم کبک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میناگر: 1_شیشه گر سفال گر کسی که نقش و نگار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغصان: شاخه ها هیزمها چوبها در زمان هیزم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هلکتان: هلاکتان نابودی تان ازبین رفتن تان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یوسفانه: مانند یوسف همچون یوسف یوسف وار تا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منگید: غرغر کردن زیر لب سخن گفتن آهسته نجو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابلوج: قند سفید شکر سفید پیش عطاری یکی گِ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حادثات: حوادث رویدادها اتفاقات حادثات اغلب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شارق: برآمده از شرق تابان پرنور تابنده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماثری: آثار نیکی تاثیر خوبی کیمیایی که از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستعین: یاری خواه کمک خواه کسی که طلب یاری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ولاد: اولاد ولادت زائیدن تولید مثل پس به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفاز: فوز رستگاری بهروزی رستگار شدن نیست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

براقت: براق تو اسب تیز رو تو اسب تیز تک تو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ضجرتی: اندوهی ملالی سختی گرمیش را ضجرتی و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فسحتی: گشادی فراخی وسعتی گرمیش را ضجرتی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بذی: بیهوده گو حرف ناصواب زدن ناسزا گفتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکناس: جارو جاروب اسباب رفت و روب منزل فر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغلولا: در غل و زنجیر دربند با نیرنگ هایی ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این ابیات از امیر خسرو دهلوی را معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفتقد: فقدان یافته گم شده گم گشته مفقود شد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افتتاش: تجسس نمودن فحص کردن تفتیش نمودن جر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خروب: علف هرز یک نوع بوته و گیاه آن زما ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی واژه زله و ذله را در ابیات زیر ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این ابیات زیبا از صائب را معنی کنید ...

١ سال پیش

پرسش با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

این ابیات زیبا از صائب را معنی کنید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جزو باد: باد جزئی نسیم حرکت ملایم هوا جنبش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کهگل: کاه گل آن یکی دستش همی مالید و سر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مروع: ترسیده دچار بیم و هراس دل نگران بدخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نادانانه ای: ناگهانی جاهلانه در ببستم تا کسی بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زواج: ازدواج تزویج کی بود این کفو ایشان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انتصاح: پذیرفتن نصیحت و اندرز باز ستر و پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستزاد: افزون شده زیاد شده مر ترا ای هم به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ضریران: کوران نابینایان نادان ها ورنه تسخر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حیی: با شرم شرمگین یا علم باشد حیی نام ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شقا: شقاوت بدبختی من همی دانستمت پیش ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عمش: ضعف چشم کم بینایی چونک چشمم سرخ ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقا: 1_پاکیزگی تمیزی 2_توده ریگ تل ماسه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تونی ان: کارگران تون حمام کارگر گرمخانه حمام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بگردیدش سر: سر گیجه گرفت سرش گیج رفت بوی عطرش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تسخرکنان: مسخره کنندگان استهزاء کنندگان بر ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قاطعان راه: راهزان قطاع الطریق دزدان آن یکی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رحم ران: رحم کن ببخش دست برمی داشت یا رب رح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باز اورد می: مرا بازمی آوردند من را برمی گرداندن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشغر: خارپشت سیخ چوله جوجه تیغی هست حیوا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نامدبوغ: دباغی نشده پوست خام پوست از دارو ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدبوغ: پوست دباغی شده پوست از دارو بلاکش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هشیار سر: هوشیار باهوش با کیاست زرنگ گفت عیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چمین: 1_ادرار بول 2_مدفوع غایط چاره نبود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرتعه: مرتع چراگاه صحرا دشت و دمن او نمی د ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سقام: بیماری ناخوشی درد مرض غورهٔ تو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عدات: اعداد جمع عده دشمنان انبیا را امتح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلق ابی: مخلوقات آبزی مخلوقات دریایی جانوران ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خلق خاکی: مخلوقات خشکی زی جانوران خشکی زی خل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لقیه: دیدار ملاقات جز یکی لقیه که اول از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مرتجا: ارتجا امید داشته شده همت عالی تو ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صد تو ی: پنهان نهفته اندرون صد لایه بشنوی ا ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی واژه قلب در بیت زیر را بنویسید

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این دو بیت مثنوی را معنی کنید و مفه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجره: آسمان کهکشان چرخ بر خوانده قیامت ن ...

١ سال پیش

مدال‌های دکتر احمد. ع. معینی