تاریخ
٧ ماه پیش
متن
Chris gave a grunt and went back to sleep.
دیدگاه
٠

کریس صداهای نامفهومی از خودش در آورد و دوباره به خواب رفت

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He lifted the heavy box with a grunt.
دیدگاه
٠

او با زور زدن جعبه سنگین را از زمین بلند کرد

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He gave a non-committal grunt in reply.
دیدگاه
٠

او در جواب، یک صدای مسخره از خودش در آورد

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
He would never talk at meals; he would just grunt "yes" or "no."
دیدگاه
٠

او هرگز موقع غذا خوردن حرف نمیزد؛ فقط با صدای "هوم" آره یا نه میگفت

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
It takes a while to get the knack of handling horses.
دیدگاه
٠

مدتی طول می کشد تا قلق تعامل با اسب را بدست آورید

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
My sister's the oracle on beauty matters.
دیدگاه
٠

خواهر من خدای امور آرایشی است

تاریخ
٧ ماه پیش
متن
That was indeed a pretty kettle of fish.
دیدگاه
٠

این واقعا یک آشفتگی به تمام معنا بود

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
The mendacious beggar told a different tale of woe at every house.
دیدگاه
٠

آن گدای قلابی، درِ هرخانه ای که می رفت، یک داستان متفاوت از بدبختی و بیچارگیش تعریف می کرد

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
They'd made her feel like a fifth wheel.
دیدگاه
٠

آنها باعث شدند که او احساس بیهودگی و پوچی و بی ارزشی کند.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
That drunkard was the opprobrium of our community.
دیدگاه
٠

آن دائم الخمر مایه خفت و آبروریزی اجتماع ما بود

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Reagan later used those same broadcast skills when he ran for president, earning the encomium of "The Great Communicator" for his ability to inspire voters.
دیدگاه
٠

ریگان بعدها در زمان نامزدی ریاست جمهوری از همان مهارت در روابط عمومی که داشت استفاده کرد و بخاطر الهام بخش بودن برای رای دهندگان بعنوان"گفتگوگر بزرگ" ...