تاریخ
٨ ماه پیش
متن
Chris gave a grunt and went back to sleep.
دیدگاه
٠

کریس صداهای نامفهومی از خودش در آورد و دوباره به خواب رفت

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He lifted the heavy box with a grunt.
دیدگاه
٠

او با زور زدن جعبه سنگین را از زمین بلند کرد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He gave a non-committal grunt in reply.
دیدگاه
٠

او در جواب، یک صدای مسخره از خودش در آورد

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
He would never talk at meals; he would just grunt "yes" or "no."
دیدگاه
٠

او هرگز موقع غذا خوردن حرف نمیزد؛ فقط با صدای "هوم" آره یا نه میگفت

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
It takes a while to get the knack of handling horses.
دیدگاه
٠

مدتی طول می کشد تا قلق تعامل با اسب را بدست آورید

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
My sister's the oracle on beauty matters.
دیدگاه
٠

خواهر من خدای امور آرایشی است

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
That was indeed a pretty kettle of fish.
دیدگاه
٠

این واقعا یک آشفتگی به تمام معنا بود

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The mendacious beggar told a different tale of woe at every house.
دیدگاه
٠

آن گدای قلابی، درِ هرخانه ای که می رفت، یک داستان متفاوت از بدبختی و بیچارگیش تعریف می کرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
They'd made her feel like a fifth wheel.
دیدگاه
٠

آنها باعث شدند که او احساس بیهودگی و پوچی و بی ارزشی کند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
That drunkard was the opprobrium of our community.
دیدگاه
٠

آن دائم الخمر مایه خفت و آبروریزی اجتماع ما بود

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Reagan later used those same broadcast skills when he ran for president, earning the encomium of "The Great Communicator" for his ability to inspire voters.
دیدگاه
٠

ریگان بعدها در زمان نامزدی ریاست جمهوری از همان مهارت در روابط عمومی که داشت استفاده کرد و بخاطر الهام بخش بودن برای رای دهندگان بعنوان"گفتگوگر بزرگ" ...