پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٥,٧٧٨)

[پزشکی] تخدیر: حالتی از بهت، بی هوشی و بی حسی که در اثر دارو ایجاد شده باشد

[پزشکی] سدیم ادراری: دفع سدیم در ادرار

[پزشکی] مخدر: فرآورده ای که باعث القای بهت و رخوت می گردد

[پزشکی] نارکولپسی: وضعیتی که با دوره های ناگهانی خواب مشخص می گردد

[پزشکی] ناخن: ساختار کراتینیزه و پوشاننده ی سطح پشتی قسمت انتهایی انگشتان

[پزشکی] تورم، ورم

[پزشکی] اسپاسم: انقباض ناگهانی و غیر ارادی

[پزشکی] پرده ی گوش، پرده ی صماخ=eardrum

[پزشکی] صماخ سنجی: اندازه گیری میزان انتقال صورت گرفته از طریق پرده ی صماخ و گوش میانی

[پزشکی] کوری، نابینایی

[پزشکی] میکسادنیت: التهاب ( هر ) غده ی ترشح کننده ی موکوس

[پزشکی] میلوئید، مغز استخوانی: شبیه ( یامربوط ) به مغزاستخوان

[پزشکی] مغززاد: تولید شده در ( منشاء گرفته از ) مغز استخوان

[پزشکی] صماخ بر: چاقوی مورد استفاده در جراحی پرده صماخ

[پزشکی] قارچی: مربوط به قارچ

[پزشکی] عضله شناسی: مطالعه ی عضلات

[پزشکی] میدریاز: اتساع و گشادشدگی مردمک چشم

[پزشکی] چندزا: زنی که دو یا چند زایمان داشته باشد

[پزشکی] عضله بندی: آرایش و ترکیب عضلات در یک قسمت یا تمام بدن

[پزشکی] ماهیچه، عضله: عضوی که از طریق انقباض به ایجاد حرکات ( بدن ) می انجامد

[پزشکی] جهش: تغییر ژنتیکی در DNA ( یک ) سلول

[پزشکی] موکوس، بلغم: مایع غلیظ ترشح شونده به وسیله ی سلولهای درون غشاها و غدد

[پزشکی] موکوسی شکل: شبیه به موکوس

[پزشکی] افزایش ترشحات موکوسی

[پزشکی] چند یاخته ای: متشکل از تعداد زیادی یاخته ( سلول )

[پزشکی] غشای مخاطی: غشای داخلی مجاری و حفرات بدن

[پزشکی] جلدی مخاطی: مربوط به غشای مخاطی و پوست

[پزشکی] تک چشمی: 1. دارای یک قطعه چشمی 2. موثر بر یک چشم

[پزشکی] 1. مهلک، کشنده 2. مردنی، رو به موت

[پزشکی] دهان: حفره ی در بردارنده ی دندان ها وزبان

[پزشکی] شیر: مایع مترشحه توسط پستانها جهت تغذیه ی نوزاد

[پزشکی] مقلد، تقلید ( کننده )

[پزشکی] میان مغز = mesencephalon

[پزشکی] ریزیاخته: سلول ( یاخته ) بسیار کوچک

[پزشکی] ریزبرُ: وسیله ای برای برش مقاطع نازک از بافت جهت مطالعه ی میکروسکوپیک

[پزشکی] متاتارس: قسمتی از پا بین مچ و انگشتان

[پزشکی] متروره: ترشح غیرطبیعی رحم

[پزشکی] میوز: انقباض و تنگ شدن مردمک چشم

[پزشکی] متاکارپ: استخوان های تشکیل دهنده ی کف دست

[روانپزشکی] فراروانشناسی: ماوراء روانشناسی

[پزشکی] کف دستی: مربوط به استخوان های کف دست

[پزشکی] کف پایی: مربوط به متاتارس

[پزشکی] متاپلازی: تغییر غیرطبیعی در ماهیت یک بافت

[پزشکی] مزانسفال، میان مغز: قسمتی از ساقه ی مغز مابین دیاسفال و پل مغزی

[پزشکی] حیض، قاعدگی: دفع دوره ای خون و بافت های موکوسی از مخاط رحم غیر حامله

[پزشکی] قاعدگی = menstruation

[پزشکی] مننگوسل: فتق ( بیرون زدگی ) شامه ها ( پرده های مغزی نخاعی )

[پزشکی] قطع جریان خون قاعدگی

[پزشکی] خونریزی بیش از حد قاعدگی

[پزشکی] مننژ، شامه ها، پرده های مغزی نخاعی: سه لایه ی غشایی که مغز و طناب نخاعی را می پوشانند