پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٥,٦٦٢)

بازدید
١٥,٤٢٣
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اسم ) جراحی ( بر روی ) قلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازتاب قلبی: ( اسم ) رفلکسی که ضربان قلب را به طور خودکار کنترل می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضربان ساز قلبی: ( اسم ) وسیله ای الکترونیکی که روی قلب بیمار کاشته می شود یا بیمار آن را به قفسه سینه متصل می کند و این وسیله، ضربان قلب را تحریک و ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روزنه فم المعدی: ( اسم ) دریچه ای که مری به معده می پیوندد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اسم ) 1. بریدگی قلبی: نقطه ای در ریه چپ که دیواره داخلی سمت راست آن خم شده است. 2. بریدگی فم المعدی: بریدگی در نقطه ای که مری به انحنای بزرگ معده م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شاخص قلبی: ( اسم ) برون ده قلبی به ازاء هر متر مربع از سطح بدن ( معمولا بین 3. 1 تا 3. 8 لیتر در دقیقه به ازاء هر متر مربع )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تقلیل فشار قلبی: ( اسم ) رفع هماتوم یا انقباض قلب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرخه قلبی: ( اسم ) ضربان مکرر قلب که از دیاستول و سیستول تشکیل شده است.

پیشنهاد
٢

سیستم هدایت قلبی: ( اسم ) سیستم عصبی در قلب که دهلیز را به بطن متصل می کند، به طوری که این دو با سرعت یکسان، به ضربان در می آیند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فشردگی قلب: ( اسم ) فشرده شدن قلب توسط مایع در پریکارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سیروز قلبی: ( اسم ) سیروز کبدی ناشی از بیماری قلبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاتتریزاسیون ( سونداژ ) قلبی: ( اسم ) روشی که شامل عبور کاتتر به قلب است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاتتر قلبی: ( اسم ) کاتتری که از طریق ورید ( برای نمونه گیری خون، ثبت فشار یا بررسی داخل قلب قبل از عمل جراحی ) به داخل قلب عبور داده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آسم قلبی: ( اسم ) مشکل در تنفس ناشی از نارسایی قلبی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آشالازی فم المعدی: ( اسم ) حالتی که در آن بیمار نمی تواند کاردیا ( ماهیچه ورودی معده ) را شل کند و در نتیجه غذا وارد معده نمی شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فم المعده: ( اسم ) دریچه ای در بالای معده که آن را به مری می پیوندد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تومور کارسینوئید: ( اسم ) تومور روده ای به ویژه در آپاندیس که باعث اسهال می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کربوکسی هموگلوبینمی: ( اسم ) وجود کربوکسی هموگلوبین در خون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کربوکسی هموگلوبین: ( اسم ) ترکیبی از مونوکسید کربن و هموگلوبین که هنگام تنفس مونوکسید کربن ناشی از دود تنباکو یا دود اگزوز اتومبیل به وجود می آید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مونوکسید کربن: ( اسم ) گاز سمی که در دود ناشی از موتورهای اتومبیل، سوختن گاز و کشیدن سیگار یافت می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کربنیک انیدراز: ( اسم ) آنزیمی که به عنوان یک بافر عمل می کند و تعادل آب بدن از جمله ترشح اسید معده و تولید زلالیه را تنظیم می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برف دی اکسیدکربن: ( اسم ) دی اکسید کربن جامد که در درمان توده های پوستی مانند زگیل یا حفظ نمونه های بافتی استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کپسول بُری: ( اسم ) روشی جراحی شامل برش به داخل کپسول اطراف قسمتی از بدن، به عنوان مثال برش به داخل عدسی چشم در حین درمان آب مروارید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کپسولکتومی: ( اسم ) برداشتن کپسول دور مفصل با جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لقمه: ( اسم ) قسمت بزرگ گرد در انتهای استخوان، به ویژه این قسمت از استخوان بازو، هومروس، که مفصل آرنج را با یکی از استخوان های پایینی، یعنی زندزبرین، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

استخوان کله ای: ( اسم ) بزرگترین استخوان از هشت استخوان کوچک مچ دست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بانداژ کلاه خودی: ( اسم ) بانداژی به شکل کلاه برای سر یا برای پوشاندن انتهای عضو قطع شده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چشم گوشه ترمیمی: ( اسم ) 1. عمل جراحی برای ترمیم گوشه چشم 2. عمل بریدن گوشه چشم برای بزرگ کردن شیار پلک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاهدانه: ( اسم ) دارویی که از برگها یا گلهای خشک شده گیاه شاهدانه هندی تهیه می شود. استفاده تفریحی از شاهدانه غیرقانونی است و استفاده از آن برای تسکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سفیدمویی: ( اسم ) از بین رفتن رنگدانه ها که باعث سفید شدن موها می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تب کانیکولا: ( اسم ) نوعی لپتوسپیروز ( leptospirosis ) که تب شدید و یرقان ایجاد می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوما: ( اسم ) زخم های شدید در دهان که منجر به قانقاریا می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرطان هراسی: ( اسم ) ترس از سرطان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

استخوان اسفنجی: ( اسم ) بافت استخوانی اسفنجی سبک که هسته داخلی استخوان و همچنین انتهای استخوان های دراز را تشکیل می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ریزمجرا: ( اسم ) کانال کوچک، مثلاً کانال منتهی به سیستم هاورسی در استخوان متراکم یا کانالی که به مجرای اشکی منتهی می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اسم ) التهاب ریز مجرای اشکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ورزشهای بدون وسیله: ( اسم جمع ) تمرینات بدنی پرانرژی برای بهبود تناسب اندام و تون عضلانی، از جمله فشار، دراز و نشست و پرش ستاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) مربوط به callisthenics

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کالیکتازی: ( اسم ) تورم لگنچه های کلیه

پیشنهاد
٢

عمل کالدول - لوک: ( اسم ) عمل جراحی برای تخلیه سینوس فک بالا با ایجاد برشی در بالای دندان نیش.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلکولوز: ( اسم ) حالتی که در آن سنگ در اندامی وجود دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مسدود کننده کانال کلسیم: ( اسم ) دارویی که بر عضله صاف دستگاه قلبی عروقی تأثیر می گذارد و در درمان آنژین و فشار خون بالا استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آنتاگونیست ( پادکنشگر ) کلسیم: ( اسم ) دارویی که باعث گشاد شدن عروق و کاهش ضربان قلب می شود و در درمان آنژین به کار می رود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آهکی شدن مرضی: ( اسم ) وضعیت پزشکی که در آن رسوبات املاح کلسیم در مفاصل، ماهیچه ها و اندام ها تشکیل می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

استحاله آهکی: ( اسم ) تشکیل کلسیم روی استخوان ها یا مفاصل در سنین پیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کالکانئوس: ( اسم ) استخوان پاشنه که در زیر تالوس قرار دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلسمی: ( اسم ) وضعیتی که در آن خون مقدار زیاد ( غیرطبیعی ) کلسیم دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیماری کیسون/ بیماری کاهش فشار: ( اسم ) حالتی که در آن فرد درد مفاصل و معده و سرگیجه ناشی از نیتروژن خون را تجربه می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لکه های شیرقهوه ای: ( اسم جمع ) لکه های قهوه ای روی پوست که نشانه بیماری فون رکلینهاوزن ( von Recklinghausen ) است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نحیف: ( صفت ) ( مربوط به ) فردی که لاغر یا نزار و رنگ پریده است.