cardia

/ˈkɑːrdiə//ˈkɑːdiə/

-cardi : -cardio : کلمات پیشوندی بمعنی gt;دل lt; یا gt;قلب lt; است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: cardiae, cardias
• : تعریف: the opening from the esophagus into the stomach.

جمله های نمونه

1. Patients with a carcinoma of the cardia were excluded.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به کارسینوم کاردیا از مطالعه خارج شدند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی با a از the حذف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods: Twenty achalasia of cardia were given ballon dilation.
[ترجمه گوگل]روش کار: به 20 مورد آشالازی کاردیا اتساع بالون داده شد
[ترجمه ترگمان]روش های: بیست achalasia از cardia به ballon dilation داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods:Excision of inferior segmental esophagus and cardia of stomach and cardioplasty were performed in 72 cases of patients with achalasia.
[ترجمه گوگل]روش کار: 72 مورد از بیماران مبتلا به آشالازی، برداشتن قسمت تحتانی مری و کاردیای معده و کاردیوپلاستی انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: excision از مری segmental inferior و cardia شکم و cardioplasty در ۷۲ مورد بیمار با achalasia انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To explore cardiac function change in the cardia insufficiency patients " by Reconstructed Impedance Cardiogram. "
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تغییر عملکرد قلب در بیماران نارسایی قلبی با کاردیوگرام امپدانس بازسازی شده
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تغییر عملکرد قلب در بیماران insufficiency با امپدانس reconstructed (by Impedance Cardiogram)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Results:The types of the cardia diseases included carcinoma (2, esophageal varices, mesenchyme tissues neoplasm and esophagus hiatus hernia .
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: انواع بیماری‌های قلبی شامل کارسینوم (2، واریس مری، نئوپلاسم بافت مزانشیمی و فتق هیاتوس مری) بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: انواع بیماری های cardia شامل carcinoma (۲، esophageal varices، بافت های mesenchyme و مری hiatus فتق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Excuse me cardia is broken atony disease, if performing an operation, do cardia place to do dilate namely.
[ترجمه گوگل]ببخشید کاردیا بیماری آتونی شکسته است، در صورت انجام عمل، محل کاردیا را انجام دهید تا اتساع یعنی
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید که در صورت انجام یک عملیات، cardia شکسته شود، در صورتی که انجام یک عمل را انجام دهید، cardia را انجام دهید تا گشاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. AIM : To explore the impact of dilated cardia on gastric - esophageal acid reflux and esophageal motor function.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر کاردیای گشاد شده بر رفلاکس اسید معده - مری و عملکرد حرکتی مری
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی تاثیر of dilated روی برگشت اسید معده - esophageal و عملکرد موتور esophageal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A portion of the cardia is demonstrated above the diaphragm.
[ترجمه گوگل]بخشی از کاردیا در بالای دیافراگم نشان داده می شود
[ترجمه ترگمان]بخشی از the در بالای دیافراگم نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In many series, smoking and/or alcohol has been associated with gastric cancer, and especially with cancer of the cardia.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از سریال ها، سیگار کشیدن و/یا الکل با سرطان معده و به ویژه سرطان قلب مرتبط است
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد، سیگار کشیدن و یا الکل با سرطان معده و به ویژه با سرطان the مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These differences have led some investigators to consider cancer of the cardia as a separate entity.
[ترجمه گوگل]این تفاوت ها باعث شده است که برخی از محققان سرطان کاردیا را به عنوان یک موجود جداگانه در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]این تفاوت ها منجر به برخی بازرسان شده است تا سرطان of را به عنوان یک نهاد مجزا در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective : To investigate the conservative treatment in patients with intrathoracic esophageal and cardia anastomotic leak.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان محافظه کارانه در بیماران مبتلا به نشت آناستوموز داخل قفسه سینه مری و کاردیا
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رفتار محافظه کارانه در بیماران با intrathoracic esophageal و نشت cardia anastomotic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Aim: To explore the histological and histochemical features of intestinal metaplasia (IM) adjacent to gastric cardia adenocarcinoma (GCA) and its correlation with gastric cardia epithelial lesions.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ویژگی‌های بافت‌شناسی و هیستوشیمیایی متاپلازی روده (IM) در مجاورت آدنوکارسینوم کاردیای معده (GCA) و ارتباط آن با ضایعات اپیتلیال کاردیای معده
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی ویژگی های بافتی و histochemical بافت روده ای (IM)در مجاورت to cardia adenocarcinoma (GCA)و ارتباط آن با lesions gastric cardia epithelial
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Recurrent episodes occur in some oesophageal diseases includinghiatus hernia, stricture, achalasia of the cardia, and in patients with diverticula or pharyngeal pouch.
[ترجمه گوگل]دوره های مکرر در برخی از بیماری های مری از جمله فتق هیاتوس، تنگی، آشالازی کاردیا و در بیماران مبتلا به دیورتیکول یا کیسه حلقی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]Recurrent در برخی از بیماری های oesophageal فتق، فتق،، achalasia، cardia و در بیماران با کیسه حلقی یا حلقی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective:To evaluate the clinical application value of pedicled ileocecum interposition graft as gastric replacement during the operation for cardia carcinoma.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش کاربرد بالینی پیوند اینترپوزیشن ایلئوسکوم پدیکله به عنوان جایگزینی معده در حین عمل برای کارسینومای کاردیا
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ارزش کاربرد بالینی of ileocecum interposition به عنوان جایگزینی شکمی در طول عملیات برای carcinoma cardia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods 86 patients aged over 70 with lung cancer and carcinoma of esophagus and cardia were analyzed retrospectively.
[ترجمه گوگل]Methods86 بیمار بالای 70 سال مبتلا به سرطان ریه و کارسینوم مری و کاردیا به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش های ۸۶ بیمارانی که بیش از ۷۰ مبتلا به سرطان ریه و carcinoma از مری و مری بودند، مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] کاردیا ؛ اسفنگتری بین مری و معده .
[زمین شناسی] کلماتپیشوندیبمعنی<دل> یا <قلب> است

انگلیسی به انگلیسی

• opening which connects the stomach and esophagus (anatomy)

پیشنهاد کاربران

فم المعده: ( اسم ) دریچه ای در بالای معده که آن را به مری می پیوندد.

بپرس