callisthenics

/ˌkælɪsˈθenɪks//ˌkælɪsˈθenɪks/

معنی: ورزش، ورزش سبک
معانی دیگر: رجوع شود به: calisthenics

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of calisthenics.

جمله های نمونه

1. The Chinese large group callisthenics, as a comprehensive collective performance, an integration of sports and arts, embodies the Chinese national features from various aspects.
[ترجمه گوگل]گروه بزرگ چینی callisthenics، به عنوان یک اجرای جمعی جامع، ادغام ورزش و هنر، مظهر ویژگی های ملی چین از جنبه های مختلف است
[ترجمه ترگمان]گروه بزرگ چینی callisthenics، به عنوان یک عملکرد جامع جمعی، یکپارچگی ورزش و هنر را در بر می گیرد و ویژگی های ملی چین را از جنبه های مختلف در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The callisthenics CAI courseware is a valid assistance to the callisthenics teaching.
[ترجمه گوگل]دوره آموزشی callisthenics CAI کمک معتبری برای آموزش callisthenics است
[ترجمه ترگمان]callisthenics cai courseware یک کمک معتبر برای تدریس callisthenics است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Callisthenics teaching in colleges and universities must focus on the cultivation of talents with creative ability.
[ترجمه گوگل]تدریس کالیستنیک در کالج ها و دانشگاه ها باید بر پرورش استعدادها با توانایی خلاق تمرکز کند
[ترجمه ترگمان]تدریس خصوصی در دانشکده ها و دانشگاه ها باید بر روی کشت استعدادها با قابلیت خلاق تمرکز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To study effect of aerobic callisthenics exercise on complements activities of university female students, and to provide the experimental basis for callisthenics exercise.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تأثیر تمرین هوازی کالیستنیک بر فعالیت های تکمیلی دانشجویان دختر دانشگاه و ارائه مبنای تجربی برای تمرین کالیستنیک است
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر ورزش هوازی هوازی در تکمیل فعالیت های دانشجویان دختر دانشگاه و ارائه مبنای تجربی برای ورزش callisthenics است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The group callisthenics of China have their own national characteristics and sport style.
[ترجمه گوگل]گروه کالیستنیک چین ویژگی های ملی و سبک ورزشی خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]گروه callisthenics از چین ویژگی های ملی خود و سبک ورزشی خود را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The instruction of Callisthenics has its own characteristics and complexity, different from the instruction in other areas of P.
[ترجمه گوگل]آموزش Callisthenics ویژگی ها و پیچیدگی های خاص خود را دارد که متفاوت از آموزش در سایر مناطق P
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل of خصوصیات و پیچیدگی خاص خود را دارد که متفاوت از دستورالعمل در دیگر مناطق P
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Callisthenics can improve joint flexibility and muscle tone.
[ترجمه گوگل]کالیستنیک می تواند انعطاف پذیری مفاصل و تون عضلات را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]Callisthenics می تواند انعطاف پذیری مفاصل و لحن ماهیچه را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Results: It was found that callisthenics had effects in varying degrees on body composition, figure and cardiopulmonary function of girl students.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: مشخص شد که کالیستنیک به درجات مختلف بر ترکیب بدن، اندام و عملکرد قلبی ریوی دانش‌آموزان دختر تأثیر دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج: مشخص شد که callisthenics در درجات مختلف بر روی ترکیب بدن، شکل و تابع cardiopulmonary دانش آموزان دختر تاثیر داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For a change, try dancing or doing callisthenics in time to your favourite tunes.
[ترجمه گوگل]برای تغییر، سعی کنید به موقع با آهنگ های مورد علاقه خود رقصید یا کالیستنیک انجام دهید
[ترجمه ترگمان]برای یک تغییر، رقص را امتحان کنید و یا به موقع با آهنگ های مورد علاقه خود بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At twenty, in Budapest, he suffered a complete nervous breakdown, which he conquered through a gruelling program of callisthenics.
[ترجمه گوگل]او در بیست سالگی در بوداپست دچار یک فروپاشی عصبی کامل شد که با یک برنامه طاقت فرسا کالیستنیک بر آن غلبه کرد
[ترجمه ترگمان]در بیست سالگی در بوداپست، از یک شکست کامل عصبی رنج برد که از طریق یک برنامه خسته کننده of شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: Changes in body composition and figure and body constitution were studied before and after training among girl students who took part in callisthenics.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: تغییرات ترکیب بدن، اندام و ساختار بدن قبل و بعد از تمرین در دانش‌آموزان دختر شرکت‌کننده در تمرین کالیستنیک بررسی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: تغییرات در ترکیب بدن و اندام و قانون اساسی بدن قبل و بعد از آموزش در میان دانشجویانی که در callisthenics شرکت داشتند، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The core of competitive martial arts routine and free callisthenics, both part of difficult and beautiful sports items, is the difficulty adding and innovation of body movement difficulty.
[ترجمه گوگل]هسته اصلی روتین ورزش های رزمی رقابتی و کالیستنیک رایگان، هر دو بخشی از آیتم های ورزشی دشوار و زیبا، دشواری اضافه کردن و نوآوری دشواری حرکت بدن است
[ترجمه ترگمان]هسته ورزش های رزمی رقابتی و callisthenics آزاد، هر دو بخش از موارد سخت و زیبا ورزشی، دشواری و نوآوری حرکات بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shall we go to the gym for a workout ? I like to do callisthenics.
[ترجمه گوگل]برای تمرین به باشگاه برویم؟ من دوست دارم کالیستنیک انجام دهم
[ترجمه ترگمان]بریم باشگاه برای تمرین؟ من دوست دارم \"callisthenics\" رو انجام بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion C3 or C4 quantities of university female students' sera, who took part in appropriate callisthenics exercise, were increased. And complement synthesis were enhanced in the students.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری میزان C3 یا C4 سرم‌های دانشجویان دختری که در تمرین مناسب کالیستنیکس شرکت کردند، افزایش یافت و سنتز مکمل در دانش آموزان افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری C۳ و C۴ دانشجویان زن دانشگاه که در تمرینات ورزشی مناسب شرکت کردند افزایش یافته است و تکمیل سنتز در دانش آموزان افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورزش (اسم)
practice, exercise, play, sport, pastime, callisthenics, exercitation

ورزش سبک (اسم)
callisthenics

انگلیسی به انگلیسی

• body strengthening exercises
callisthenics are simple light exercises that you do to keep fit and healthy.

پیشنهاد کاربران

ورزشهای بدون وسیله: ( اسم جمع ) تمرینات بدنی پرانرژی برای بهبود تناسب اندام و تون عضلانی، از جمله فشار، دراز و نشست و پرش ستاره

بپرس