پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٠٦٢)

[پزشکی] دستگاه اشکی: سیستم تولید اشک

[پزشکی] لابیرنتیت: التهاب لابیرنت ( حلزون ) labyrinth

[پزشکی] زایمان: خروج نوزاد از مهبل

[پزشکی] لابیرنت: ساختار مارپیچ گوش داخلی

[پزشکی] لب، ساختار لب شکل ( شبه لب )

"رویداد نگهبان " یا حادثه و خطای جبران ناپذیر: از وقوع غیرمنتظرة مرگ، آسیب شدید جسمی و یا روانی و مخاطرات ناشی از آنها. آسیب شدید و جدی به طور خاص شا ...

[پزشکی] دستگاه ثبت امواج ( نوسانات ) جریان خون

[پزشکی] کیفوز، گوژپشتی: افزایش تحدب ستون فقرات

[پزشکی] چروکیدگی و خشکی یک قسمت از بدن

[پزشکی] زانو

[پزشکی] ناخن قاشقی: رشد ناخن های نازک مقعر

[پزشکی] دزدی بیمارگون: انگیزه ی بیمارگونه ی قوی به سرقت

[پزشکی] حرکت، جنبش

[پزشکی] ( هرگونه ) رشد شاخی پوست

[پزشکی] کراتین: هر عضو از خانواده پروتوئین هایی که اجزاء اصلی ناخن ها، مو و لایه های خارجی پوست هستند

[پزشکی] کتواسیدوز: اسیدوز همراه با کتوز؛ اسیدوز ناشی از افزایش اجسام کتونی

[پزشکی] کلیه: عضو تصفیه ی خون و دفع مواد از طریق تشکیل ادرار

[پزشکی] زخم شدگی قرنیه

[پزشکی] پیوند قرنیه: جراحی پلاستیک و ترمیمی قرنیه

[پزشکی] کاریوژنز، هسته زایی: تشکیل ( یک ) هسته

[پزشکی] کاریوتایپ: تصویر کروموزومهای یاخته که براساس اندازه سازماندهی شده اند

[پزشکی] خردشدن و شکستن هسته

[پزشکی] جوریاخته: مرکب از یاخته های مشابه

[پزشکی] ایسکیورکتال، نیشمنگاهی راست روده ای: مربوط به استخوان نشیمن گاهی و راست روده

[پزشکی] استخوان نشیمن گاهی: قسمت تحتانی استخوان لگن

[پزشکی] بیماری ناشی از کنه

[پزشکی] عنبیه: حلقه ی رنگی عضلانی بین عدسی و قرنیه ی چشم

[پزشکی] شستشو: شستشوی یک لوله، حفره و یا یک ناحیه با یک مایع

[پزشکی] نامنظم، بی قاعده، نامرتب، غیرعادی، بی رویه

[پزشکی] همان طرفه: موثر بر همان سمت از بدن

[پزشکی] مسمومیت با یُد

[پزشکی] عنبیه ای مردمکی: مربوط به عنبیه و مردمک

[پزشکی] شکاف عنبیه

[پزشکی] داخل بطنی: ( واقع در ) درون بطن

[پزشکی] دخول: ورود یک قسمت به داخل بخش دیگر

[پزشکی] داخل مثانه ای: ( واقع در ) درون مثانه

[پزشکی] داخل رحمی، درون رحمی

[پزشکی] داخل بینی

[پزشکی] جزیره ای: مربوط به سلولهای جزایر

[پزشکی] بین دنده ای: ( واقع در ) بین دنده ها

[پزشکی] روده: قسمتی از دستگاه گوارش مابین معده و مقعد

[پزشکی] داخل شکمی: مربوط به درون شکم

[پزشکی] داخل شکمی: مربوط به درون شکم

[پزشکی] تحت مغزی، زیرمخ

[پزشکی] مغبنی: مربوط به کشاله ی ران

[پزشکی] التهاب، آماس: پاسخ موضعی به آسیب بافتی که با گرما، درد، قرمزی و تورم مشخص می گردد

[پزشکی] برش: 1. بریدن قسمتی ( مثلاٌ به منظور عمل جراحی ) 2. عمل بریدن

[پزشکی] زیرکتفی: ( واقع در ) زیر استخوان شانه ( کتف )

[پزشکی] تنفس و استنشاق ( کردن ) ، تو کشیدن

[پزشکی] چرخش به داخل، وارونگی