پیشنهاد‌های هدی صارمی زاده (٢٤٣)

بازدید
٢٣٣
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

abduct: formal kidnap: informal

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

abduct: formal kidnap: informal

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

retribution= revenge/ payback

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

retribution= revenge/ payback

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

retribution= revenge/ payback

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

strip= deprive

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محروم شده اند They have been stripped of their finances and academic freedom آنها از آزادی مالی و تحصیلی محروم شده اند

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معنی وحشت زده و ترسیده به معنای سنگ شده هم هست، مانند مثال زیر: The Petrified Forest is home to some of the most impressive fossils ever fo ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متخصصان طب طبیعی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to follow a different direction, or to be or become different They walked along the road together until they reached the village, but then their pat ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازیابی recouping materials=بازیابی مواد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a way that feels warm, comfortable, and protected She's curled up snugly in the armchair, reading a book. She tucked patients snugly in their be ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fish out = پیدا کردن و بیرون آوردن fish their drugs out of the rubbish مواد مخدر خود را از زباله ها بیرون بیاورند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( زبان عامیانه ) به شدت ناتوان شده از الکل یا مواد مخدر. از نظر جسمی یا احساسی خسته شده اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حسابداران

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاد می شود ( یکی دیگه از معنی های اون هست ) They are often cited as the most intelligent of all domestic dogs

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

aestivation Vs. hibernation aestivation =helps animals avoid damage from high temperatures in summer hibernation=helps animals avoid damage from low ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

aestivation Vs. hibernation aestivation =helps animals avoid damage from high temperatures in summer hibernation=helps animals avoid damage from low ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برانگیختن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

is a colloquial way of saying "blended" or "mixed together quickly". یک روش محاوره ای برای گفتن �ترکیب� یا �به سرعت با هم مخلوط شدن� است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهیه کردند - جمع کردند No electricity was used as the fruit was whizzed up in a blender attached to the back of a bike pedaled by enthusiastic studen ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[v] to describe, draw or explain sth in detail

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a children's game in which a number of children bend down and another child jumps over them one at a time

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

غیرنشخوارکننده=nonruminant ruminant=نشخوار کننده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the ability to move objects without touching them, using mental powers

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

a person who molests ( = sexually attacks ) someone, especially a child

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the desire to be elsewhere, get me out of this place

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وظیفه نظارتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنیانگذاران

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[n] a member of a race of people from western Europe who settled in ancient Britain before the Romans came [n] a person whose ancestors were Celts , ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

از رشد ایستادن - بلا تغییر ماندن - به وضع ثابت رسیدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥

از رشد ایستادن - بلا تغییر ماندن - به وضع ثابت رسیدن

پیشنهاد
٠

To drive someone bananas means: to drive one crazy or to make someone feel stressed

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گراز دریایی ( خوک دریایی ) خیلی شبیه به دلفین هستند اما تفاوت های ظاهری دارند: دلفین ها منقار برجسته و کشیده و دندان های مخروطی شکل دارند، در حالی ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قول دادن I vowed to make a change من قول دادم که تغییری ایجاد کنم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be busting a gut از خنده روده بر شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پس از جفت گیری This post - copulatory growth spurt is actually an important part of the tick's whole blood - sucking lifestyle. این جهش رشد پس از جف ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هماهنگ شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکل گرفته است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لذت بردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

greed in eating; gluttony

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موقعیتی که در آن کسی چیزی را انجام می دهد یا می گوید، تا ثابت کند که از دیگری بهتر است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای شکستن چیزی [v] به طور ناگهانی وارد مکانی و جستجو در آن یا دستگیری کسی [v] برای تنبیه کردن درجه نظامی کسی [ن] مدل سنگی یا فلزی سر و شانه و سینه ش ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

overhead expense هزینه های غیر قابل پیش بینی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

indirect cost

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دخالت کردن - پا میان گذاردن - درگیر شدن عمدی در یک موقعیت دشوار به منظور بهبود آن یا جلوگیری از بدتر شدن آن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاول

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متخصص بینی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قانون مجازات - حقوق جزا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جلو منحرف شدن When ground shakes and the building tips forward, the computer would force the building to shift in the opposite direction هنگامی که ...