تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بدون فکر و برنامه قبلی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی به معنی ignore است یعنی چیزی را نادیده گرفتن، چشم پوشی کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نادیده گرفتن چیزی با کلمه ی ignore هم معنی است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارهای فنی کاری که نیاز به تکنسین دارد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در مباحث حقوقی به معنی : مخالفت کردن، اعتراض به رای دادگاه، قبول نداشتن رای دادگاه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

کم تر شدن کاهش یافتن افول کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رانش زمین

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زمینه ی کتاب و داستان به معنی : در، موضوع کتاب، موضوع داستان مثلا Jane *در کتابش* از مرز بین عشق و تنفر صحبت می کند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به اندازه یِ. . . . به همون اندازه. . . . مثلا: Online bullying has risen along with the popularity of social media زورگویی آنلاین به اندازه ی مح ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دعوت نامه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصابت کردن ضربه زدن The murder delivered 17 direct hits to her head

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

موضوع جنایی که توجه اکثریت مردم رو جلب میکنه مثل قتل بابک خرمدین توسط پدر و مادرش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

گفتن That's not a good thing to advertise خوب نیست اینو بگم، خوب نیست گفته بشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضولی کردن، کنجکاوی کردن، سرک کشیدن Her aunt always wants to know what's going on in their relationship. It's an absolute digged

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

مطرح کردن مثلا : . . . I came up with two question دوتا سوال مطرح کردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( در ورزش ) کسی که انتظار میره برنده باشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدیم تر ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهترین دوست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلاتکلیف پا در هوا وقتی نمیدونی چه کاری درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم قوی و مستقل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کسی مدیون بودن ( بخاطر لطفی که به ما کرده ) I owe to Mr. Brown, he helped me a lot when I was ill

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدیون بودن به کسی ( بخاطر لطفی که به ما کرده ) I owe something to Mr. Brown, he helped me a lot when I was ill من مدیون آقای Brown هستم، وقتی مری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نادیده گرفتن، نفهمیدن، درک نکردن She has perfect talent in cooking, but I don't know why she never makes it out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر با فعل Feel همراه شود : احساس انرژی زیاد داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اهل جایی بودن جایی که به دنیا می آییم France is where he is based فرانسه جاییست که او به دنیا آمده/ او اهل فرانسه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنای دیگری برای screenshot است. عکسی که حین برگزاری یک فیلم گرفته میشود. عکس از یکی از لحظه های یک فیلم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

اگر برای عکاسی به کار بره، یعنی *عکسی که شکار شده* * یهویی گرفته شده* *ماندگار کردن یک تصویر* He captured this beautiful frame in 1945

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نوار های حلقه ای دوربین های عکاسی ( قهوه ای رنگ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تغییر دادن عوض کردن ( نظر ) تاثیر گذاشتن فعل shape گاهی به معنای تغییر دادن، یا نظر عوض کردن هم هست. مثلا: I don't want anyone to shape my percep ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

وقتی در نقش اسم هست، برای هر دو شغلِ psychiatrist و psychologist ( روان پزشک و روانشناس ) استفاده می شود. پس اگر در نقش اسم بود هم می تواند به معنای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای آدم مصمم، کسی که توانایی تصمیم گیری برای خودش را دارد