پیشنهادهای Sara Mogharrabi (٢٥)
وثیقه، در رهن بودن My car is held in pledge for loan ماشین تو رهنه ( بانکه ) بخاطر وام
به در خوردن، به کار اومدن, It avails you today امروز به کارت میاد
مشخص، محدود معادل: defined, limited You have bounded efforts تلاشت محدوده، مقدارش مشخصه
خوشبختانه معادل: luckily, fortunately
ترک کردن، ول کردن This strategy would suggest dropping Facebook این استراتژی پیشنهاد میکنه که فیسبوک رو ول بکنید و دیگه استفاده نکنین
گره خورده به… It’s tied to the outcome این به نتیجه گره خورده!
اگر به صورت فعل به کار برود یعنی ترسیم کردن، نشون دادن، مجسم کردن These activities should be specific enough to allow you to clearly picture doing th ...
تحلیل برنده , چیزی که رس آدم رو میکشه depleting There’s a lot of communication in my life that is impoverishing
آزادانه و بی پروا بیان کردن There was an unabashedly article in which David effused: …. . مقاله جسورانه ای بود که در آن دیوید بی پروا گفت:…
- واهی Illusory hopes امیدهای واهی - گمراه کننده
سطحی Lightweight friendships دوستیهای سطحی
غافلگیر کردن ?Do you know what strikes me about your reaction میدونی چی منو در مورد عکس العملت غافلگیر میکنه؟
کشش، جذبه، علاقه Entertainment is my initial draw to Instagram سرگرم شدن ، دلیل اولیه کشش و علاقه من به اینستاگرام هست
مشغول بودن ، چه کاره بودن What are you up to tonight امشب چه کاره ای؟ امشب چی کار داری؟
درآوردن یا خارج کردن از یک حالتی، فکری مثلا This rule attempts to break us out of this confusion این قانون سعی میکنه که مارو از این سردرگمی دربیاره
بدو بدو کردن!
کاهش یااُفت شدید پیدا کردن در زبان عامیانه I expect that your grades would crater من پیش بینی میکنم که نمره هات افت شدیدی پیدا میکنه
مقاومت و مقابله کرد ن Grid you should grid yourself and fight through this temptation with company of your thoughts! باید خودتو نگه داری و با این وسو ...
Equally
ترک دادن رها کردن از یک چیز با عادت بدمثلا wean your mind from dependence on distraction ذهنت رو از وابسته بودن به حواسپرتی رها کن، ترک بده Wean y ...
به عهده گرفتن He can take over that responsibility اون میتونه این مسولیت رو به عهده بگیره
رخنه کردن در چیزی ( نه به معنای مثبت ) Once your workday shuts down, you should not allow even the smallest incursion of professional concerns into ...
مثل اینکه تو فارسی بگیم چیز زیادی هم از دست ندادی By deferring your night work, you are not missing out on much of importance با به تاخیر انداختن کا ...
فرا خواندن ، طلبیدن These stimuli invoke full attention این محرکها توجه کامل رو میطلبن!
مصرف کردن کامل یک چیز مثلا If you exhaust all your attention resource, you will struggle to concentrate !