پیشنهاد‌های اشکان موسی پور (٢٤)

بازدید
٧٢
تاریخ
١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

to work ( yourself ) up to ( doing ) sth این عبارت می تونه به صورت "خود را کم کم برای انجام کاری آماده کردن" ترجمه بشه. **به این معنی که طی یک فراین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فعل anticipate میتونه در موقعیت های مختلفی به کار بره: - یکی از کاربرد های anticipate زمانیست که شما انتظار وضعیتی رو داشته باشی یا پیش بینی کنی اوض ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

معادل "as it turned out" یا "actually" هست و میتونه به این صورت ترجمه بشه: در نهایت ( معلوم شد که ) /نهایتا/در واقع **توجه کنید که با عبارت in the e ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگر در حالت فعل و در قالب to pit sb/sth against sb/sth به کار بره می تونه به دو صورت ترجمه بشه: 1. ( قدرت، مهارت، توانایی، دانش، و. . . ) کسی رو در م ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

alongside در تمامی کاربردها می تونه بصورت " ( در ) کنارِ" ترجمه بشه: 1. ( در معنای حقیقی ) معادل next to و beside هست A car pulled up alongside ( our ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥

عبارت to take pride in sb/ ( doing ) sth در واقع زمانی بکار میره که: "شما به کسی یا چیزی می بالید یا افتخار می کنید" یا "از انجام کاری احساس غرور م ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to run away with the idea/impression that خیال نکنی . . . پیش خودت فکر نکنی . . . مثال: don't run away with the idea that you can become rich ove ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

predispose sb to sth به طور کلی در دو حوزه معنایی میتونه به کار بره: 1. در خصوص بیماری: کسی رو مستعد چیزی کردن / کسی رو در معرض چیزی قرار دادن / احتم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

to earn sth : یکی از کاربردهای earn زمانی است که شما به واسطه عملکردتون یا ویژگی که ازش بهره می برید لیاقت و شایستگی چیزی رو داشته باشید یا به دست بی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

to team ( up ) with sb to do sth در واقع به معنی همکاری کردن با کسی برای انجام کاری هست ( در قالب یک گروه ) ( معنای تحت اللفظی اش رو هم که دوستان ف ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اگر قبل از گروه اسمی ( بدون استفاده از فعل ) بعد از علامت "، " بیاد، میشه اون رو به صورت". . . به همین دلیله" یا ". . . به همین خاطره" ترجمه کرد : P ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای get the better of دو حوزه معنایی وجود داره: 1. وقتی در مورد احساسات و امیال بکار می ره، در این حالت اون شخص نمی تونه جلوی اون میل یا احساسش رو ب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فعل vindicate یا عمل vindication می تونه دو تا حوزه معنایی داشته باشه: 1. اثبات ( نشان دادن ) درستی صحبت، تصمیم، و یا عمل کسی 2. اثبات بی گناهی کسی د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to plug away at ( doing ) sth بمعنای چسبیدن به کاری هست If you plug away at what you truly love, You will pull ( it ) off اگر بچسبی به کاری که واقعا ...

پیشنهاد
١

زمانی استفاده می شود که شما، علیرغم تلاشی یا کاری که کرده اید، به نتیجه مطلوب یا ملموسی دست پیدا نکردید: Example: My friend has been working on his b ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

to lay bare sth: به معنی نمایان ساختن یا آشکار ساختن چیزی ( حقیقت، احساسات، منظره و. . . ) است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

یکی از معانی فعل stall وقت خریدن یا تلف کردن ( به دلیل عدم تصمیم گیری یا عدم آمادگی. . . ) هست to stall sth: ( بسته به موقعیت ) می تونه به معنی کش ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

- You should cut back on fast food باید فست فود رو کم کنی - It's not like I eat fast food all the time نیست که همیشه دارم فست فود می خورم!! نه که هم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

informal هست و در بسیاری از جملات میتونه به معنی "حالا که . . . " باشه. مثال: We can take a look around, seeing as you are all here حالا که همتون ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف hold out for sth هست: از چیزی ( خواسته ای ) کوتاه نیومدن پافشاری کردن روی ( یا اصرار داشتن به ) خواسته ای به کمتر از چیزی راضی نبودن یا روی خو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

You, of all people, should know better تو یه نفر دیگه باید بدونی…

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

احتمالات رو بر هم زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

در بسیاری از جملات میتونه به معنی". . . که فکرشو بکنی" خودمون باشه. I’ve tried everything under the sun to fix this lock, but I just can’t get it to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

override: ارجحیت داشتن، ارجح بودن، مهم تر بودن، از اهمیت بیشتری برخوردار بودن overriding: ارجح، ( از هر چیزی ) مهمتر