پیشنهادهای هانی (٣٠)
آرامش ( سکون )
آزاردهنده ( خسته کننده )
روبه رشد ( در حال بروز، در حال ظهور )
سنن و دانش بومی ( فرهنگ نژادی، دانش و اعتقادات سنتی )
غیرقابل درک ( غیر قابل فهم، فهم ناپذیر ) غیر قابل اندازه گیری ( بی کران )
طول کشیدن، زمان بردن
از نظر. .
همیشه ( معمولا، به طور منظم )
دسترسی ( اجازه برای داخل شدن ) ( n ) دسترسی داشتن ( دسترسی پیدا کردن، دست یافتن ) ( v )
احتراق ( سوختن ) The combustion of fossil fuels
بدرفتاری کردن example:she was mistreated
پنج دلاری ( اسکناس پنج دلاری )
ناچیز ( بسیار اندک )
بی طرفی ( بی غرضی، عدم تعصب ) عینیت ( واقعیت )
سفارشی ساختن ( سفارشی دوختن، سفارشی تهیه کردن )
آدم یا چیز محکوم به فنا
فرسوده ( قدیمی، کهنه )
بررسی دقیق وطولانی ( بررسی و تامل )
چوب ذرت
باستان شناسی
معما
جلد چرمی هفت تیر
سینک دستشویی
پیشخوان آشپزخانه
لباستان را در آوردن
فقیر کردن، بی خاصیت کردن، ورشکست کردن
Something is that very difficult or impossible to understand or grasp