پیشنهادهای EnglishKarizma (٦٥)
١٢٥
٦ ماه پیش
٠
برنامه ریزی میان مدت
٧ ماه پیش
٠
مستانه to laugh merrily خنده مستانه ای سر دادن
٨ ماه پیش
٠
از نظر لغوی
٨ ماه پیش
١
بی شائبه
٨ ماه پیش
٠
frustration
٩ ماه پیش
-١
عمدی
١٠ ماه پیش
٠
مجهول جعلی She had her bag stolen. کیفش مورد دستبرد واقع شد. He had his belongings taken away.
١١ ماه پیش
٠
می گویند، شهره است که،
١ سال پیش
٠
( بخصوص در دادگاه و وقتی که فرد قول می دهد ) به یاری خدا! با توکل به خدا! به امید خدا!
١ سال پیش
١
هماهنگی
١ سال پیش
٠
خودسازی ( در متون اسلامی )
١ سال پیش
٢
همچون، همانند این معنی هم گاهی در ترجمه به بنده کمک کرده است
١ سال پیش
١
در مقایسه با، قابل قیاس با، قابل سنجنش با، همتراز با، مشابه با
١ سال پیش
١
از قرار معلوم
١ سال پیش
٠
EnglishKarizma متصدی بلیط قطار
٢