ترجمههای کیمیا رستمی (٧)
٨٨
٤ ماه پیش
One thorn of experience is worth a whole wilderness of warning.
٠
یک خار تجربه، ارزش بیشتری از یک بیابان هشدار دارد.
٤ ماه پیش
He felt that his muse had deserted him .
٠
او احساس کرد خلاقیتش او را ترک کرده است. ( او احساس کرد که توانایی خلاقیت و ابتکار خود را از دست داده است )
١ سال پیش
The turtle hibernates in a shallow burrow for six months of the year.
٠
لاک پشت شش ماه از سال را در یک لانه ی کم عمق به خواب زمستانی می رود
١ سال پیش
It was a rather damp reception for the new president.
٠
این استقبال نسبتا سردی از رییس جمهور جدید بود