دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
پخته، پخته شده، رسیده، رسیده شده، جاافتاده
مطلق، مسلم، بلامعارض، کامل، تام، بی بدیل، بی رقیب، بی کم و کاست، بی چون و چرا، بی برو برگرد
اجق وجق
خسارت
موانست، باهم بودن، مراوده، رفت وآمد، آمدوشد، نشست وبرخاست، هم خویی، خوگیری، خوگرفتگی، اختلاط
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
حول چیزی متحد شدن ، برای یک چیز متحد شدن به انگلیسی چی میشه؟
اگه کلمهشو میخواید: unite اینم جملهش: come together for a common purpose or action.
"عقل نداری، راحتی"
وقتی کسی از یه موقعیت سخت نجات داده میشه یا بخشیده/آزاد میشه از این عبارت استفاده میکنن؛ یعنی بیخیال کسی شدن، کسی رو از قید و بند چیزی آزاد کردن، یا به کسی زندگیِ دوباره بخشیدن. مثلاً شخصی از پشت به ماشینتون میزنه ولی شما ازش خسارت نمیگیرید و میذارید بره.
"توانایی پرداخت (مالیات)": یه اصل اقتصادیه که میگه یه فرد حقیقی یا حقوقی باید به نسبت درآمد یا ثروتش مالیات بده. مثلاً تو ایران از "مالیات بر درآمد" یا "مالیات عملکرد" استفاده میکنن
ترجمه " "Make hay while the sun shines."" به فارسی چی مشه ؟
یعنی فرصتطلب بودن یا فرصتطلبی کردن، و بیشترین استفاده رو از یه موقعیت مناسب بردن معادلش میشه: از آب، کره/روغن گرفتن سر بزنگاه، پیدا/آفتابی شدن