تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کروی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرخه ماهانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به لحاظ باستان شناختی از نظر باستان شناختی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عصب دیرین شناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حافظه سرگذشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حافظه پیش نگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنی advocating هم می ده مثلاً در این جمله: some linguists have touted recursion as the key to modern language touted به معنای advocating به کار رفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

translate into ( روانشناسی و مدیریت ) : تبدیل کردن، به صورت . . . درآمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از نظر صوتی، به لحاظ صدا با سر و صدا؛ بی پروا، با صراحت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حافظه موقت رویدادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

= Syntactic: ( زبان شناسی ) نحوی؛ ( مربوط به ) نحو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایثارگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرکات بازو، بازو پیمایی ( جابه جا شدن درمیان شاخه های درختان با استفاده از دست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( در پزشکی ) پیامد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیامد ( در پزشکی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت تاثیرِ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی این عبارت اشتباه ثبت شده است. معنی صحیح استدلال استقرایی است. معنی deductive reasoning : استدلال قیاسی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همه فن حریف کسی که قادر است کارهای مختلف را به بهترین نحو انجام دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کارورز در عبارت homo ergaster که یک گونه ی انسانی است به معنی انسان کارورز است.

٢