پیشنهادهای حمید اشتری (٢٥)
به. نظر من بهترین معنی براش میشه: خودی سازی، حل کردن به پروسۀ جذب شدن درونِ یک فرهنگ یا ملت و کامل حل شدن و یکی شدن درونِ اون ملت میگن assimilation ...
بهترین معنی برای این کلمه تو فارسی "دیدن" هست چون دیدن به معنیِ متوجه شدن نیز هست. دومین معنیِ خوب "قلمداد کردن" است. Often what is perceived to be ...
خیلی جالبه که کسایی اومدن معنی پیشنهاد دادن که هنوز فارسی رو خوب یاد نگرفتن! "از خدا بی خبر" یعنی آدمِ ستمکار، آدمِ بی دین، اما "از همه جا بی خبر" یع ...
در خصوصِ" رزرو کردن و قرار گذاشتن" و اینجور مسائل هیچ ترجمه ای بهتر از "نهایی کردن" منظورو نمیرسونه، و عجیبه که هیچ کسی بش اشاره نکرده. "بسته شد" هم ...
امتیاز ویژه، حق انحصاری، حق مسلم It’s the manager’s prerogative to decide who will be employed. این امتیاز ویژۀ مدیره که تصمیم بگیره چه کسی استخدام ...
پر هیجان، پرشور، نقطه اوج the film's climactic scenes صحنه های پرهیجانِ فیلم It's a climactic moment اون یه لحظۀ پرهیجان بود 📍 دقت کنید که ( اقلیمی ...
همین دو تا معنی رو به ذهن بسپار و تمام: 🔴اگر این کلمه در وصف انسان بود میشه: "یکدنده" He was an inexorable doctor, and there was nothing to be done ...
معنی "حرکت" رو اکثرا بلدن، ولی معنی که به خاطرش به دیکشنری مراجعه میکنید احتمالا اینه: جنبش، نهضت، گروه، کَمپِین، ائتلاف civil rights/feminist/peace ...
جوز زدن یعنی توهم زدن و اوسکول شدن در اثر استفاده از بعضی مواد مخدر. مثلا طرف گربه محلشونو با باباش اشتباه میگیره! به این آدم میگن فلانی جوز زده
Vale شکل قدیمی تر واژۀValley هست، و دقیقا به همان معناست. این واژه در اصطلاح Vale of tears نیز به کار میره که کل عبارت به معنی" ماتم سرا" یا "غمگده ...
Observant علاوه بر نکته سنج و تیزبین یه معنی دیگه هم داره که به افرادی که خیلی دقیق از قوانین دینی پیروی میکنند گفته میشه. بهترین معادل فارسی برای ای ...
اون دوستی که نوشته: "تخمک گذاری"، Ovulation رو با evaluation اشتباه گرفته.
Savvy یعنی بهره مندی از دانش عملی در مورد موضوعی خاص، توانِ قضاوت و شناخت مردم و بیزینس ها. پس بهترین معانی میشه: شم، کاردان، کاربلد، کهنه کار، کار آ ...
فقط یه معنی داره: "خاطره" نمیدونم چرا دوستان اینقدر لفت و لعابش میدن. He told us all sorts of humorous anecdotes about his childhood. او انواع و اق ...
درون یافت یا شهود همون حسیه وقتی که میگی "یه حسی درونم میگه اون آدم یه کاسه ای زیر نیم کاسه شه" یکی از بهترین تعاریف از intuition رو فلورانس اسکاول ...
بهترین ترجمه :شیوه نامه، نظام رفتاری، نظام اخلاقی، مرام گروهی، اصول اخلاقی، اصول رفتاری community in which people lived according to an ethos of sh ...
بی جهت معنیشو بره خودتون دشوار میکنید. . معنی این کلمه میشه "است" Climate change constitutes a major threat to life. تغییرات آب و هوایی یک تهدید بزر ...
تذکر ، ذکر این نکته که، She will be�offered�radiation�treatment�– with the caveat that the� method �has only around a 30%�chance� of �success. او ت ...
پشون!
بُنگاه I'm an estate agent and I work in my real estate office من بنگاهی هستم و تو بنگاهم کار میکنم.
در زبان محاوره بهشون میگیم" بُنگاهی" I'm an estate agent and I work in my real estate office من بنگاهی هستم و تو بنگاهم کار میکنم.
آخرین تیر ترکش In a last - ditch attempt to save his party from electoral defeat, he resigned from the leadership. او به عنوان آخرین تیر ترکش برای ن ...
شیفت نبودن I shall be off - duty on Thursday پنجشنبه من شیفت نیستم
ما تو فارسی یه واژه داریم به اسم "هرجایی" که برای زن آواره و روسپی استفاده میشه، چون همه جا هست. به نظرم این واژه انتخاب خوبی برای معادل ubiquitous ه ...
لوله کشی، برق کشی