پیشنهادهای مهدی خلیلزاده (٨٤)
کسی که زنباره و از دیدن و خیره شدن به زنان و دختران به گونه بلند زمان کام میبرد
در پارسی به چم زهرآگین و کسی که زهر دارد هست و آ پسوند نسبته مانند دانا پایا مانا پویا و معنی خوبی نداره
در پارسی به چم کسی هست که چرکین و نجس هست و معنی خوبی نداره
درازان
دوستان اوننام دختر یک سوتفاهم نوشتاریه چون اون نام درستش اَردَک هست نه اُردَک که به معنی مقدسه و نه پرنده مرغابی
خانوم نازی اشتباه تلفظ نمیشه بلکه به لهجه ما پارسیزه یا پارسی مآب شده که بجای اِستِوا اُستُوا تلفظ میشه همانگونه که ما به اسم فاطِمَةُمیگیم فاطِمِه ن ...
نام دخترانه
دو قلو
آقای پارس در گذشته باستان این قومیت ها وجود نداشتن و پس از درنگ ها یا مدت های بسیار این اقوام با انشعاب از ریشه اصلیشون ساخته شدن لر و لاری و فارس هم ...
توی جهان پر از خائنین مانند شیرویه اسوار و سیاه اسوار و هرمزان و ماهویه سوری و کنارنگ توس و ابراهیم کلانتر و افشین و سلمان پارسی و ارجاسب میرزا و شهر ...
چند چم داره نخست عدل ایزد تیشتر که تیر از همان گرفته شده و دوم رهاورد ایزد تیشتر
برابر هووی پارسی
باز فرهنگربایی آغاز شد
لقبی که مسلمانان به دیگران میدادن ولی خودشان بودند مثل بدعتی و کافر و عجم و زندیق
دو نگرش درباره این واژه از نگرش بنده هست یکی رسته ای ناقص هست که به چم زنی که مانند هرزگان هست و یکی دیگر به چم زنیچک یا زنیزه بوده که به چم زن کوچک ...
نام دخترانه به چم مشتاق
شیردخت ایرانزمین کسی که نماد یک ایرانی واقعی به دور از جنسیت بود کسی که باید ایرانیان مسلمون بشناسند و ازش شرم کنن کسی که به دست هم دینی های کثیف اون ...
کانش واژه خوبی نیست و به چم تحمق و حماقت هست و کانا هم که پاد داناست از همین واژه برگرفته
نیاد
در گذشته در زبان پارسی و شاید دیگر زبان های ایرانی و آریایی واژه همیشه اینگونه نبود و درستش میشه یا میشَ یا میشا بود که به چم همیشه یا همیشگی هست و پ ...
بیشتر آدم یاد اتروسک ها میوفته که قومی باستانی در ایتالیا بودن
خانم منیژه با نام دلبخواهی زینب شما هرگز شایستگی نام مقدس منیژه را ندارید واقعا خوشحالم که دوره خودتون و دینتون رو به اتمامه
خانم منیژه با نام دل بخواهی زینب تو شایستگی این نام مقدس ایرانی را نداری چون یک خائن وطنفروشی
اگر این نام به گونه شِیدا یا sheyda گفته و نوشته شود به زبان آرامی یا سریانی است و پارسیزه واژه شِدا است که به چم دیوانه یا اهریمن است و اگر به گونه ...
جالبه که نام این واژه در پارسی و زبان های ایران قلیان است که از واژه عربی آمده که البته خود این واژه از لاتین آمده و همان گالون آمده و در عربی واژه ن ...
به باور بنده این واژه گونه عربیزه واژه گاردیز از زبان های ایرانی هست که همریشه واژه گاردن در زبان های ژرمنی هست که ایشان هم هندواروپایی هستند.
آقای جدیدی بایرام گونه ترکی یا شاید هم عربی واژهپدرام سغدی هست همان گونه که بخش دوم واژه آذربایجان یعنی بایجان گونه عربی واژه بادگان یا پادگان یا گون ...
کرته
کندیس در پارسی باستان
بوزَک
ژینا به چم زیباترین ژ تاریخ است دو ژینا بودند که بسیار دوستشان داشتم یکی عشقم بود که هرگز بهش نرسیدم و دیگری هم میهنم بود که نماد و درخشش آزادی شد که ...
در وصفش تنها میتوان گفت یکی از بهترین بخش های تاریخ در کنار نبردهای آندلس و جنگ جهانی یکم
بهترین واژه از نگرش بنده اسوار در پارسی باستان و میانه است هم چمانی یا معانی و ریشه شناسی هایی که دوستان کردند از روی احساسات و یا اشتباه بود در راست ...
با درودی دوباره میخواستم بدونم دقیقا کی به خانم به اصطلاح اوزرا این اطلاعات را دادن واقعا اگر کسی یه مقدار از پارسی سرش بشه میفهمه که واژگانی که ِ یا ...
نام میانی خانوادگی پسرانه در زبان روسی که نسبت فرزند نر و نام پدرش را نشان میدهد و برابر واژه پور در پارسی و اغلو در زبان های ترکی یا سون یا سان در ا ...
در پارسی واژه جوان خودش پارسیست پس راد نه جوانمرد هست و نه جوان بلکه به چم سخاوت و نجابت هست و رادا و رادان و رادمند به چم سخاوتمند و نجیب هستند
پیکار
مصرف کننده
گسار به چم مصرف است و می گسار به چم کسیست که شراب مصرف میکند
نگاه در راستی به چم توجه است نه دیدن یا نگرش یا بینش چرا که اینا واژگان دیگری ویژه خود دارند و هنگامی که کسی به دیگری میگوید نگاهم کن به چم این است ک ...
قنات در راستی از واژه قناة تازی و این واژه نیست از قَنیه آرامی یا سریانی و خود این واژه هم از قَنوم اکدی گرفته شده که از زبان های سامی نه پارسی و از ...
به نگرش بنده اگر به گونه اُردو نوشته بشه به چم است یک اُرد یا اَرد که در زبان های ایرانی به چم قدس است و با واژه آرتا از یک ریشه و پسوند او یا u که پ ...
سوران مانند سورا در پارسی کهن و میانه به چم زورمند و تهمتن است و از دو واژه سور یا به پارسی امروزی زور و پسوند آ که نسبت است مانند پایا مانا دانا دار ...
یک از چپان شیوا میتواند این باشد کسی که شیوه مدار و قانونمند است و این واژه ساخته از شیو یا شیوه و پسوند آ است همان پسوندی که در ته واژگانی چون دانا ...
حاکم یا فرماندار در پارسی میانه و زمانه ساسانیان برای نمونه نام و واژه کَنارَنگ از فرنام حاکمان ابرشهر از همین واژه و واژه آرنگ به چم حاکم است و به چ ...
کوبنده همچون واژگان دانا و مانا و پایا و کانا و پویا
این واژه نه پارسیست و نه اربی این ریشه راستین این واژه سغدی است که زبانی از خانواده زبانهای ایرانی بوده و گونه راستین واژه اش ناکَرتَ بوده و نقره گون ...
رادمان از دو واژه راد و مان ساخته شده که راد به چم سخاوت و نجابت هست و مان به چم مانده یا مانند پس رادمان به چم کسیست که در ویژگی سخاوت و نجابت مانده ...
به نگرش من رادمهر تنها به چم خورشید بخشنده نیست این نام در معنای واقعیش به چم سخاوت ایزد میترا یا مهر هست پس راد مهر به چم کسیست که سخاوت ایزد میترا ...
این نام به چم کسیست که ایزد میترا یا مهر بهش آزادی بخشیده و به مهر ایزد مهر است که آزاد است
این نام به چم کسیست که ایزد میترا یا مهر امروزی نگهبان یا مسئول و ولی اوست چرا که به گمان من گونه راستین این نام میتراپات بوده و اکنون مهربد شده و خو ...
مه یا مهتر به چم بزرگ است و راد به چم سخاوت در پارسی کهن یا باستان
در زبان اوستایی به چم می شکوهمند هست زیرا می در آیین زرتشتی ارتا بوده
برابر پارسی این واژه تاگ هست که واژه طاق عربی هم از همین میاد برای همین به طاق بستان میگن طاق بستان و به چم طاقی که امروزه مینگریم نیست چرا که چمش دگ ...
در پارسی و زبان های ایرانی باستان به حامله میگن زهاگومند که از زهار میاد به معنی رحم و مند پسوند نسبت مثل دانشمند
نزد همچون بیت هنر نزد ایرانیان است و بس
واژه قوطی و کوتو هر دو از زبان یونانی وارد پارسی و ترکی شدن و شکل اصلیشون از یونانی باستان میاد که میشه کوتیون
با اینکه از پانترکا متنفرم چون خیلی دروغ میگن ولی این بار واقعا راسته این واژه از زبان های ترکی میاد و برابرش توی پارسی دیگدان و آتشدان برزان هستن
آقای محسن شما اول برو واژه آذربایجان را درست یاد بگیر درست بنویسی نمیخواد نظر درباره اسمی بدی
از حق نگذریم این واژه از زبان های ترکی میاد
این واژه نه از زبان های ترکیه نه از زبان های ایرانی بلکه یه واژه یونانی هست و گونه راستین این واژه کِراسی هست و گیلاس گونه پارسیزه این واژه هست
نام زویا با نام زوئی از یک ریشه اند و به زبان یونانی به چم زندگی هست و با واژه زایش و زیستن و زندگی پارسی از یک ریشه اند بخاطر اینکه یونانی و پارسی ب ...
ابرمرد تاریخ و ناجی اروپا و دنیا از تروریست ها
گمان میکنم گونه ای از یکی از زبان های ترکی واژه سنقور باشد مانند گونه ترکی جغتایی
نام فریبا از دو واژه فریب و آ که پسوند صفتی هست میاد مثل دانا برا مانا کانا پایا دارا
برا در فارسی به چم قاطع یا برنده است و از دو واژه بُر به چم برش و آ که پسوند نسبت است مثل دانا پایا رانا جانا مانا پایا
چیرنده کسی که چیره یا مسلط میشود به کسی و آ اخر واژهبه چم نسبت هست و در آخر واژگانی مانند مانا پایا دانا کانا دارا هست
اصطلاحی که کمونیست ها بهم میگفتند
گیلاس در راستی نه پارسیس نه ترکیست گیلاس گونه دیگر از واژه کراس است که نام میوه گیلاس است
خانوم سما سخت در اشتباهید دیس به چم گونه ای از آوندی بزرگ است که در آن خوراک یا چیزی گذارند و از دیگر چمانی که دارد به چم گونه هست مانند سردیس که به ...
واژه آغاز یا شروع به زبان های ترکی استامبولی و ترکی آذری میشه Başlangı� میشه پس آغاز یه واژه سغدی از زبان های ایرانی شرقیه
جناب آرش واژه دباغ از دبغ میاد که میشه برنزه یا چرم در عربی و همانگونه که خودتون گفتید مدبغ هم با دباغ از یه ریشه و برابر پارسی میشه چرمگر
سنقر ریشه در زبان مغولی دارد و گونه راستین آن واژه سُنخُر بود که از واژه سینقُر میاد که از زبان های ترکی گرفته شده و باز به زبان های ترکی برگشته و گو ...
بونجیکت و بومجکث و بنجیکت در یک واژه از زبان سغدی باستان هست یک یکی از زبان های اریایی یا ایرانی بوده و به چم پنج شهر هست و ترکیبی از واژه های بونج س ...
اون اقایی که میگن پولاد کلمه ترکی هستن باید بگم پولاد به زبانهای ترکی میشه چلیک
کوچکیده نام خشایار
مینا گونه دیگر از نام اوستایی مینو به چم بهشت یا پردیس هست که به چم کسی است که بهشتیست و چون بهشت به گونه یک سرزمین آباد و خرم با آسمانی همیشه آبیست ...
من گمان میکنم تورج کوتاهیده توران ویج هست مانند نام ایرج که کوتاهیده ایران ویج هست و به چم سرزمین تور پور فریدون هست و با نام های تور و توران از یک ر ...
ابرمرد تاریخ ایران مردی از تیره تبریان کسی که میدونست چگونه با برابر تازیان باید سیاست داشت کسی که یاری بسیار به ایرانیان کرد و مهم نیست تندیسش توی ج ...
به دید بنده این واژه میتواند گونه ای دیگر از واژه خشتره یا خشایاسیه باشد در زبان پهلوی که به چم شاه هستند همگی یا همخانواده واژه شاه هستند همخانوادگی ...
نام قهرمان ایرانی با نام جعلی ابومسلم و نام راستین بهزادان
جمله کره ای که توماس فوکینگ شلبی در زمانهای نزدیک شدن به مرگ میگفت.
جمله کره ای که توماس فوکینگ شلبی هنگام نزدیک شدن به مرگ میگفت