پیشنهادهای مهدی خلیلزاده (٧٣)
برابر هووی پارسی
باز فرهنگربایی آغاز شد
لقبی که مسلمانان به دیگران میدادن ولی خودشان بودند مثل بدعتی و کافر و عجم و زندیق
دو نگرش درباره این واژه از نگرش بنده هست یکی رسته ای ناقص هست که به چم زنی که مانند هرزگان هست و یکی دیگر به چم زنیچک یا زنیزه بوده که به چم زن کوچک ...
نام دخترانه به چم مشتاق
شیردخت ایرانزمین کسی که نماد یک ایرانی واقعی به دور از جنسیت بود کسی که باید ایرانیان مسلمون بشناسند و ازش شرم کنن کسی که به دست هم دینی های کثیف اون ...
کانش واژه خوبی نیست و به چم تحمق و حماقت هست و کانا هم که پاد داناست از همین واژه برگرفته
نیاد
در گذشته در زبان پارسی و شاید دیگر زبان های ایرانی و آریایی واژه همیشه اینگونه نبود و درستش میشه یا میشَ یا میشا بود که به چم همیشه یا همیشگی هست و پ ...
بیشتر آدم یاد اتروسک ها میوفته که قومی باستانی در ایتالیا بودن
خانم منیژه با نام دلبخواهی زینب شما هرگز شایستگی نام مقدس منیژه را ندارید واقعا خوشحالم که دوره خودتون و دینتون رو به اتمامه
خانم منیژه با نام دل بخواهی زینب تو شایستگی این نام مقدس ایرانی را نداری چون یک خائن وطنفروشی
اگر این نام به گونه شِیدا یا sheyda گفته و نوشته شود به زبان آرامی یا سریانی است و پارسیزه واژه شِدا است که به چم دیوانه یا اهریمن است و اگر به گونه ...
جالبه که نام این واژه در پارسی و زبان های ایران قلیان است که از واژه عربی آمده که البته خود این واژه از لاتین آمده و همان گالون آمده و در عربی واژه ن ...
به باور بنده این واژه گونه عربیزه واژه گاردیز از زبان های ایرانی هست که همریشه واژه گاردن در زبان های ژرمنی هست که ایشان هم هندواروپایی هستند.
آقای جدیدی بایرام گونه ترکی یا شاید هم عربی واژهپدرام سغدی هست همان گونه که بخش دوم واژه آذربایجان یعنی بایجان گونه عربی واژه بادگان یا پادگان یا گون ...
کرته
کندیس در پارسی باستان
بوزَک
ژینا به چم زیباترین ژ تاریخ است دو ژینا بودند که بسیار دوستشان داشتم یکی عشقم بود که هرگز بهش نرسیدم و دیگری هم میهنم بود که نماد و درخشش آزادی شد که ...
در وصفش تنها میتوان گفت یکی از بهترین بخش های تاریخ در کنار نبردهای آندلس و جنگ جهانی یکم
بهترین واژه از نگرش بنده اسوار در پارسی باستان و میانه است هم چمانی یا معانی و ریشه شناسی هایی که دوستان کردند از روی احساسات و یا اشتباه بود در راست ...
با درودی دوباره میخواستم بدونم دقیقا کی به خانم به اصطلاح اوزرا این اطلاعات را دادن واقعا اگر کسی یه مقدار از پارسی سرش بشه میفهمه که واژگانی که ِ یا ...
نام میانی خانوادگی پسرانه در زبان روسی که نسبت فرزند نر و نام پدرش را نشان میدهد و برابر واژه پور در پارسی و اغلو در زبان های ترکی یا سون یا سان در ا ...
در پارسی واژه جوان خودش پارسیست پس راد نه جوانمرد هست و نه جوان بلکه به چم سخاوت و نجابت هست و رادا و رادان و رادمند به چم سخاوتمند و نجیب هستند
پیکار
مصرف کننده
گسار به چم مصرف است و می گسار به چم کسیست که شراب مصرف میکند
نگاه در راستی به چم توجه است نه دیدن یا نگرش یا بینش چرا که اینا واژگان دیگری ویژه خود دارند و هنگامی که کسی به دیگری میگوید نگاهم کن به چم این است ک ...
قنات در راستی از واژه قناة تازی و این واژه نیست از قَنیه آرامی یا سریانی و خود این واژه هم از قَنوم اکدی گرفته شده که از زبان های سامی نه پارسی و از ...
به نگرش بنده اگر به گونه اُردو نوشته بشه به چم است یک اُرد یا اَرد که در زبان های ایرانی به چم قدس است و با واژه آرتا از یک ریشه و پسوند او یا u که پ ...
سوران مانند سورا در پارسی کهن و میانه به چم زورمند و تهمتن است و از دو واژه سور یا به پارسی امروزی زور و پسوند آ که نسبت است مانند پایا مانا دانا دار ...
یک از چپان شیوا میتواند این باشد کسی که شیوه مدار و قانونمند است و این واژه ساخته از شیو یا شیوه و پسوند آ است همان پسوندی که در ته واژگانی چون دانا ...
حاکم یا فرماندار در پارسی میانه و زمانه ساسانیان برای نمونه نام و واژه کَنارَنگ از فرنام حاکمان ابرشهر از همین واژه و واژه آرنگ به چم حاکم است و به چ ...
کوبنده همچون واژگان دانا و مانا و پایا و کانا و پویا
این واژه نه پارسیست و نه اربی این ریشه راستین این واژه سغدی است که زبانی از خانواده زبانهای ایرانی بوده و گونه راستین واژه اش ناکَرتَ بوده و نقره گون ...
رادمان از دو واژه راد و مان ساخته شده که راد به چم سخاوت و نجابت هست و مان به چم مانده یا مانند پس رادمان به چم کسیست که در ویژگی سخاوت و نجابت مانده ...
به نگرش من رادمهر تنها به چم خورشید بخشنده نیست این نام در معنای واقعیش به چم سخاوت ایزد میترا یا مهر هست پس راد مهر به چم کسیست که سخاوت ایزد میترا ...
این نام به چم کسیست که ایزد میترا یا مهر بهش آزادی بخشیده و به مهر ایزد مهر است که آزاد است
این نام به چم کسیست که ایزد میترا یا مهر امروزی نگهبان یا مسئول و ولی اوست چرا که به گمان من گونه راستین این نام میتراپات بوده و اکنون مهربد شده و خو ...
مه یا مهتر به چم بزرگ است و راد به چم سخاوت در پارسی کهن یا باستان
در زبان اوستایی به چم می شکوهمند هست زیرا می در آیین زرتشتی ارتا بوده
برابر پارسی این واژه تاگ هست که واژه طاق عربی هم از همین میاد برای همین به طاق بستان میگن طاق بستان و به چم طاقی که امروزه مینگریم نیست چرا که چمش دگ ...
در پارسی و زبان های ایرانی باستان به حامله میگن زهاگومند که از زهار میاد به معنی رحم و مند پسوند نسبت مثل دانشمند
نزد همچون بیت هنر نزد ایرانیان است و بس
واژه قوطی و کوتو هر دو از زبان یونانی وارد پارسی و ترکی شدن و شکل اصلیشون از یونانی باستان میاد که میشه کوتیون
با اینکه از پانترکا متنفرم چون خیلی دروغ میگن ولی این بار واقعا راسته این واژه از زبان های ترکی میاد و برابرش توی پارسی دیگدان و آتشدان برزان هستن
آقای محسن شما اول برو واژه آذربایجان را درست یاد بگیر درست بنویسی نمیخواد نظر درباره اسمی بدی
از حق نگذریم این واژه از زبان های ترکی میاد
این واژه نه از زبان های ترکیه نه از زبان های ایرانی بلکه یه واژه یونانی هست و گونه راستین این واژه کِراسی هست و گیلاس گونه پارسیزه این واژه هست