پیشنهادهای مهدی خلیلزاده (٥٢)
بهترین واژه از نگرش بنده اسوار در پارسی باستان و میانه است هم چمانی یا معانی و ریشه شناسی هایی که دوستان کردند از روی احساسات و یا اشتباه بود در راست ...
با درودی دوباره میخواستم بدونم دقیقا کی به خانم به اصطلاح اوزرا این اطلاعات را دادن واقعا اگر کسی یه مقدار از پارسی سرش بشه میفهمه که واژگانی که ِ یا ...
نام میانی خانوادگی پسرانه در زبان روسی که نسبت فرزند نر و نام پدرش را نشان میدهد و برابر واژه پور در پارسی و اغلو در زبان های ترکی یا سون یا سان در ا ...
در پارسی واژه جوان خودش پارسیست پس راد نه جوانمرد هست و نه جوان بلکه به چم سخاوت و نجابت هست و رادا و رادان و رادمند به چم سخاوتمند و نجیب هستند
پیکار
مصرف کننده
گسار به چم مصرف است و می گسار به چم کسیست که شراب مصرف میکند
نگاه در راستی به چم توجه است نه دیدن یا نگرش یا بینش چرا که اینا واژگان دیگری ویژه خود دارند و هنگامی که کسی به دیگری میگوید نگاهم کن به چم این است ک ...
قنات در راستی از واژه قناة تازی و این واژه نیست از قَنیه آرامی یا سریانی و خود این واژه هم از قَنوم اکدی گرفته شده که از زبان های سامی نه پارسی و از ...
به نگرش بنده اگر به گونه اُردو نوشته بشه به چم است یک اُرد یا اَرد که در زبان های ایرانی به چم قدس است و با واژه آرتا از یک ریشه و پسوند او یا u که پ ...
سوران مانند سورا در پارسی کهن و میانه به چم زورمند و تهمتن است و از دو واژه سور یا به پارسی امروزی زور و پسوند آ که نسبت است مانند پایا مانا دانا دار ...
یک از چپان شیوا میتواند این باشد کسی که شیوه مدار و قانونمند است و این واژه ساخته از شیو یا شیوه و پسوند آ است همان پسوندی که در ته واژگانی چون دانا ...
حاکم یا فرماندار در پارسی میانه و زمانه ساسانیان برای نمونه نام و واژه کَنارَنگ از فرنام حاکمان ابرشهر از همین واژه و واژه آرنگ به چم حاکم است و به چ ...
کوبنده همچون واژگان دانا و مانا و پایا و کانا و پویا
این واژه نه پارسیست و نه اربی این ریشه راستین این واژه سغدی است که زبانی از خانواده زبانهای ایرانی بوده و گونه راستین واژه اش ناکَرتَ بوده و نقره گون ...
رادمان از دو واژه راد و مان ساخته شده که راد به چم سخاوت و نجابت هست و مان به چم مانده یا مانند پس رادمان به چم کسیست که در ویژگی سخاوت و نجابت مانده ...
به نگرش من رادمهر تنها به چم خورشید بخشنده نیست این نام در معنای واقعیش به چم سخاوت ایزد میترا یا مهر هست پس راد مهر به چم کسیست که سخاوت ایزد میترا ...
این نام به چم کسیست که ایزد میترا یا مهر بهش آزادی بخشیده و به مهر ایزد مهر است که آزاد است
این نام به چم کسیست که ایزد میترا یا مهر امروزی نگهبان یا مسئول و ولی اوست چرا که به گمان من گونه راستین این نام میتراپات بوده و اکنون مهربد شده و خو ...
مه یا مهتر به چم بزرگ است و راد به چم سخاوت در پارسی کهن یا باستان
در زبان اوستایی به چم می شکوهمند هست زیرا می در آیین زرتشتی ارتا بوده
برابر پارسی این واژه تاگ هست که واژه طاق عربی هم از همین میاد برای همین به طاق بستان میگن طاق بستان و به چم طاقی که امروزه مینگریم نیست چرا که چمش دگ ...
در پارسی و زبان های ایرانی باستان به حامله میگن زهاگومند که از زهار میاد به معنی رحم و مند پسوند نسبت مثل دانشمند
نزد همچون بیت هنر نزد ایرانیان است و بس
واژه قوطی و کوتو هر دو از زبان یونانی وارد پارسی و ترکی شدن و شکل اصلیشون از یونانی باستان میاد که میشه کوتیون
با اینکه از پانترکا متنفرم چون خیلی دروغ میگن ولی این بار واقعا راسته این واژه از زبان های ترکی میاد و برابرش توی پارسی دیگدان و آتشدان برزان هستن
آقای محسن شما اول برو واژه آذربایجان را درست یاد بگیر درست بنویسی نمیخواد نظر درباره اسمی بدی
از حق نگذریم این واژه از زبان های ترکی میاد
این واژه نه از زبان های ترکیه نه از زبان های ایرانی بلکه یه واژه یونانی هست و گونه راستین این واژه کِراسی هست و گیلاس گونه پارسیزه این واژه هست
نام زویا با نام زوئی از یک ریشه اند و به زبان یونانی به چم زندگی هست و با واژه زایش و زیستن و زندگی پارسی از یک ریشه اند بخاطر اینکه یونانی و پارسی ب ...
ابرمرد تاریخ و ناجی اروپا و دنیا از تروریست ها
گمان میکنم گونه ای از یکی از زبان های ترکی واژه سنقور باشد مانند گونه ترکی جغتایی
نام فریبا از دو واژه فریب و آ که پسوند صفتی هست میاد مثل دانا برا مانا کانا پایا دارا
برا در فارسی به چم قاطع یا برنده است و از دو واژه بُر به چم برش و آ که پسوند نسبت است مثل دانا پایا رانا جانا مانا پایا
چیرنده کسی که چیره یا مسلط میشود به کسی و آ اخر واژهبه چم نسبت هست و در آخر واژگانی مانند مانا پایا دانا کانا دارا هست
اصطلاحی که کمونیست ها بهم میگفتند
گیلاس در راستی نه پارسیس نه ترکیست گیلاس گونه دیگر از واژه کراس است که نام میوه گیلاس است
خانوم سما سخت در اشتباهید دیس به چم گونه ای از آوندی بزرگ است که در آن خوراک یا چیزی گذارند و از دیگر چمانی که دارد به چم گونه هست مانند سردیس که به ...
واژه آغاز یا شروع به زبان های ترکی استامبولی و ترکی آذری میشه Başlangı� میشه پس آغاز یه واژه سغدی از زبان های ایرانی شرقیه
جناب آرش واژه دباغ از دبغ میاد که میشه برنزه یا چرم در عربی و همانگونه که خودتون گفتید مدبغ هم با دباغ از یه ریشه و برابر پارسی میشه چرمگر
سنقر ریشه در زبان مغولی دارد و گونه راستین آن واژه سُنخُر بود که از واژه سینقُر میاد که از زبان های ترکی گرفته شده و باز به زبان های ترکی برگشته و گو ...
بونجیکت و بومجکث و بنجیکت در یک واژه از زبان سغدی باستان هست یک یکی از زبان های اریایی یا ایرانی بوده و به چم پنج شهر هست و ترکیبی از واژه های بونج س ...
اون اقایی که میگن پولاد کلمه ترکی هستن باید بگم پولاد به زبانهای ترکی میشه چلیک
کوچکیده نام خشایار
مینا گونه دیگر از نام اوستایی مینو به چم بهشت یا پردیس هست که به چم کسی است که بهشتیست و چون بهشت به گونه یک سرزمین آباد و خرم با آسمانی همیشه آبیست ...
من گمان میکنم تورج کوتاهیده توران ویج هست مانند نام ایرج که کوتاهیده ایران ویج هست و به چم سرزمین تور پور فریدون هست و با نام های تور و توران از یک ر ...
ابرمرد تاریخ ایران مردی از تیره تبریان کسی که میدونست چگونه با برابر تازیان باید سیاست داشت کسی که یاری بسیار به ایرانیان کرد و مهم نیست تندیسش توی ج ...
به دید بنده این واژه میتواند گونه ای دیگر از واژه خشتره یا خشایاسیه باشد در زبان پهلوی که به چم شاه هستند همگی یا همخانواده واژه شاه هستند همخانوادگی ...
نام قهرمان ایرانی با نام جعلی ابومسلم و نام راستین بهزادان