پیشنهادهای غزل (٣٣)
سوگند ( از طرف مرد ) نسبت به ترک رابطه زناشویی هست
Short talking or Short conversation
Glow=shine
Exhibit=show=disply=indicate=demonstrate
فرو ریختن
Abortion
ایستاده متحیر
آب باران مانده نامطبوع از زمستان
فریب دادن آدم احمق/نادان
شکسته نفسی کردن ( v ) فروتنی کردن ( v ) متواضع ( n )
Summarize=abstract خلاصه کردن
Monopolize=take over
Decline=deny=refuse Decline=decrease
Prohibit=forbid=ban ممنوع یا منع کردن
درخواست دادن استعمال کردن
برای خود برداشتن، تصاحب کردن، اختصاص دادن
Proper=suitable=appropriate
تنظیم کردن وفق دادن سازگار کردن
سر داور یا همون داور داوری کردن
ضربه زدن در زدن
Gadget ( Small things like handsfree )
پوزخند زدن
بدهکار بودن مدیون بودن قرض داشتن
محصول و کشت بریدن ( عکس )
منزوی کردن قرنطینه کردن
منطقی و معقول یا فهمیده
سیاسی کردن/جنبه سیاسی دادن
خالی کردن تخلیه کردن
قفل کردن
اخراج کردن آتش زدن
Hold on=wait
بورسیه تحصیلی