ثمد

لغت نامه دهخدا

ثمد. [ ث َ / ث َ م َ / ث َ م ِ ] ( ع اِ )آب اندک بی ماده یا آب باقی در زمین هموار و سخت یا آبی که در سرما ظاهر شود و در گرما خشک. ج ، ثِماد.

ثمد. [ ث َ ] ( ع مص ) تهی دست گردانیدن از کثرت سؤال سائلان مرد را. || برکشیدن آب مرد را از بس آرامش. || فربه گردیدن.

ثمد. [ ث َ ] ( اِخ ) موضعی است در بطن ملیحة که آن را روضةالثمد نامند. || بطنی است از تیم بنی جریرة. || ابرق الثمدین ، نام جائی است. ( مراصد الاطلاع ).

فرهنگ فارسی

موضعی است در بطن ملیحه که آنرا روضه الثمد نامند بطنی است از تیم بنی جزیره

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به آب کمِ بدون مادّه و همچنین به آب باران جمع شده در زیر ریگها ثمد گفته می شود و از آن به مناسبت در باب طهارت سخن رفته است.
کلمات اهل لغت در تعریف ثمد مختلف است. برخی آن را به معنای اوّل در شناسه، بعضی دیگر به معنای آب کمِ باقی مانده در زمین سخت (گودالهای موجود در آن)، گروه سوم به آب بارانی که در زیر ریگها جمع شده و با کنار زدن آنها، جاری می‏گردد و بالاخره دسته چهارم به آبی که تنها در زمستان جاری است تعریف کرده‏اند. البتّه برخی از این معانی مانند معنای چهارم با برخی دیگر مانند معنای دوم در شناسه قابل جمع است. به آب باران جمع شده بر روی زمین ثمد گفته نمی‏شود.
اختلاف احکام با تعاریف مختلف
بنابر تعریف اوّل و دوم، ثمد آب قلیل به شمار می‏رود و احکام آن را دارد. لیکن بنابر معنای سوم و چهارم، آیا ثمد، آب جاری به شمار می‏رود تا احکام آن را داشته باشد یا نه؟ اختلاف است. اختلاف فوق به اختلاف در مفهوم مادّه (معتبر در مفهوم آب جاری) برمی‏گردد؛ به این معنا که آیا مادّه تنها بر آبی که از زمین می‏جوشد، اطلاق می‏شود یا شامل آبی که تراوش می‏کند نیز می‏گردد.


پیشنهاد کاربران

بپرس