پیشنهادهای jalil sarpari (٤٤)
جلیل سرپری نکته ای که باید توجه کرد این است که minced meatیعنی گوشت چرخکرده که بین دو کلمه فاصله هم هست ولی کلمه mincemeatکه یک کلمه است همون تکه های ...
جلیل سرپری نوعی دکوراسیون منزل، محل کار، گالری ویا هر محیطی که فاقد چیدمانهایی مانند مبل ، میزوسایر لوازم مشابه باشد
جلیل سرپری اندامی، مثال:لباسهای اندامی که برجستگی های بدن رومشخص میکنهcurve clothes
جلیل سرپری هرسال دوبار معادل شش ماهه
جلیل سرپری پشت سرکسی بدگویی کردن، زیرآبشوزدن
جلیل سرپری معنی تحت اللفظی میشه رختکن مردانه ( دراماکن ورزشی واستخرو. . . ) ولی کنایه ازمحل کار ویاوضعیتی است که اکثریت قریب به اتفاق کارکنان یا حضار ...
جلیل سرپری تغییر محل کار ( مثلا به دلیل کم بودن حقوق یاسایردلایل )
جلیل سرپری برگزارکردن ( کلاس درس )
جلیل سرپری در پاسخ superSUکلمه همخانی اشتباهه وفارغ از صحیح یا غلط بودن معنیکلمه، همخوانی باید نوشته بشه چون ( خان ) معنی های دیگه مثل خان محلی، سفره ...
جلیل سرپری به معنی نوع آب وهوای یک منطقه یا شهر است مثلا گرم وشرجی یا خنک وغیره
جلیل سرپری نوع آب وهوای یک منطقه
جلیل سرپری تنوع، کیفیت وذائقه غذایی یه منطقه یا کشور
جلیل سرپری آسان ، راحت، معادل easy
جلیل سرپری حرف ربط ( این کلمات دوقسمت جمله روبه هم پیوند میدهند ) مثال:although ( همچنین ) whereas ( درحالیکه، از آنجاییکه )
جلیل سرپری مدفن
جلیل سرپری آگاهان به اهمیت حفظ محیط زیست،
جلیل سرپری نظر دادن ، اظهار عقیده
جلیل سرپری به معنی ( داغ ) در مورد بحث های روزمثل سیاسی، هنری وغیره هم استفاده میشه
جلیل سرپری باریک
جلیل سرپری پرداختن، تمرکزبرای انجام کاری مثال sticking to outdoor activitiesپرداختن ویا تمرکز بر کارهای بیرون
جلیل سرپری عرضه کردن، به اجراگذاشتن
جلیل سرپری بازیگر یا بازیگران اصلی ( در فیلم یا نمایشنامه )
جلیل سرپری بالا رفتن، به عنوان مثال curtain rose. . . . . بالارفتن پرده در صحنه تئاتر یا سینما
جلیل سرپری به ثروت رسیدن، دستیابی به ثروت، ثروتمندشدن معادلbecome rich
جلیل سرپری به معنی انتقال یافته، واگذارشده. مترادف transferred است
جلیل سرپری یک تکنیک وشگرد سخنرانی است که سخنران در آن با اشاره به سه عنوان یا موردیا مبحث که در ذهن شنونده باقی میماند، سخنان خود را تاثیرگذار وجذاب ...
جلیل سرپری بنا نهاده شده
جلیل سرپری to be dealt a bad hand در فرهنگ ورق بازی دست خوب نیاوردن، یعنی شانس نیاوردن در زندگی یاهر مورد دیگر، کنایه از بد شانس بودن
جلیل سرپری منفی نگر
جلیل سرپری تغییر رنگ چهره وشکل آن با استفاده ازوسایل آرایشی
جلیل سرپری جمع آوری ( به مفهوم حذف کالا یا هرمورد دیگر ) pull cigarettes off the marketsجمع آوری سیگاراز فروشگاهها ( ممنوع کردن فروش )
جلیل سرپری گیر کردن در. . . . . ، گیر افتادن در. . . . get stuck in trafficگیر کردن در ترافیک
جلیل سرپری put in harm's wayمترادف endangeredاست، به معنی به مخاطره انداختن، در معرض انقراض قرار داشتن
جلیل سرپری اسکی باز روی آب - ورزشکاری که اسکی روی آب میکنه
جلیل سرپری نظر وعقیده کسی را در موردی خواستن، اصطلاحآ:نظرت در این مورد چیه؟
جلیل سرپری ساخته شده ازگل، مثلfloral crownیعنی تاج گل که عروس برسر میگذاره
جلیل سرپری درسطح بالا، حرفه ای
جلیل سرپری دوستان هم اشاره کرده اندکه در قسمت معنی ( چیز بی ارزش ) کاملا متضاد با معانی دیگره، لطفا تصحیح بفرمایید
جلیل سرپری به معنی دوخت درسطح بالا است وریشه فرانسوی داره دوخت این گونه لباس فقط برای فرد مشخصی انجام میپذیره وباید در یک یا حداکثر دو بارپروتکمیل بش ...
جلیل سرپری برگزاری تظاهرات، انجام راهپیمایی
جلیل سرپری اشتباه پیش اومده، سوء تفاهم شده
جلیل سرپری بی انگیزه
جلیل سرپری انگیزه وعشق علاقه بین دونفر
آشنایی فرد باموقعیت جدید ( مثلاآشنایی با کاردر شغل جدید )