پیشنهادهای Sara (٣٢)
نکته Clue, tip
تأییدیه
لوازم یدکی
حمله کردن
خدمات بهداشتی درمانی
خدمات بهداشتی درمانی
روایت، فرم، ورژن A newspaper account of a scientific report روایت/ورژن روزنامه ای یه گزارش علمی
چند بعدی
عرضه شدن ارائه شدن
نمایندگان Deputies
مسابقه دو سرعت The crowd enjoyed the fat man's efforts to compete in the 100 meterst dash. جمعیت از تلاش های مرد چاق توی مسابقه دو ۱۰۰ متر لذت بردن .
قابلمه Stewpot
قرن پانزدهم Fifteenth century
هزینه گذاری
Password clearance مجوز رمز عبور
به حسابتون نوشته می شه
ایده آپشن option انتخاب
مهم دانستن Make your first impression count. برداشت اول از خودتونو مهم بدونین.
قیمت کالا رو اعلام کردن پیش فاکتور دادن
سرنخ ها
یا به هر شکل دیگه ای یا به هر نحو دیگه ای
مغازه جزئ فروشنده جزئ
پایین آمدن
پایین آوردن Let your voice drop at the end of a sentences.
دستگیره کیف It doesn't have a catch. . . . دستگیره نداره
اشک جرخوردگی، پارگی، چاک مترادف cut, rupture, slot
Stabbing pain درد منقطع و تناوبی دردی که میاد و میره
Shooting pain درد گزنده، دردی که تیر می کشه.
Tickly cough سرفه همراه با حس خارش گلو و غلغلک
عجله داشتن برای رفتن، باید سریع برم . Right, I must dash.
لگدمال کردن