پیشنهادهای آرش کیانی (٨,٥١٦)
واژه ( آقا ) آقا. ( ترکی ، اِ ) خواجه. کیا. مهتر. سراکار. سرکار. بزرگ. سَر. سَرور. میر. میره. خداوند. خداوندگار. سیّد. مولی. صاحب. و در صدر یا ذیل نا ...
واژه مینیاتور معادل ابجد 717 تعداد حروف 8 تلفظ min[i]yātor نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: miniature] ( هنر ) مختصات ( تُ ) [ فر. ] ( اِ. ) ...
البته قیچی. [ ق َ / ق ِ ] ( ترکی ، اِ ) قیچا. آلتی که بوسیله آن پارچه ، کاغذ و اشیای دیگر را برند. ( فرهنگ فارسی معین ) . مقراض. ( آنندراج ) ( ناظم ا ...
واژه قیچی در نهایت برگرفته از پروتو - مغولی *ka�c�، مغولی хайч ( xajč ) را مقایسه کنید. احتمالاً از طریق Chagatai یا ترکی قدیمی آناتولی. مغولی хайч ( ...
واژه جلواز سانسکریت ज्वलति ( jvalati ) ، از پروتو - هندوایرانی *ȷ́w�lHati، از پروتو - هند و اروپایی *ǵw�lHeti. منابع ها. , in Inam Ullah Torwali - ...
منبع که من در پایین گفتم اشتباه است فقط در لغت نامه دهخدا گفت شده ترکی است جلو. [ ج َ ] ( ص ) مردم شوخ و شنگ را گویند. ( برهان ) . مردم شوخ و شنگ و ...
واژه کوشک از پارسی میانه kwšk' ( kōšk، �غرفه، قصر، کیوسک� ) . آرامی קושקא ( qōšqāʾ ) / ܓܘܫܩܐ ( gawšāqāʾ ) ، وام های زبان دیگر از زبان پارسی را مقایسه ...
واژه کژ معادل ابجد 27 تعداد حروف 2 تلفظ [kaž] نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [مقابلِ راست] [قدیمی] مختصات ( کَ ) ( اِ. ) آواشناسی kaZ الگوی تکیه S ش ...
واژه کنج معادل ابجد 73 تعداد حروف 3 تلفظ [ke ( a ) nj] نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) ( زیست شناسی ) [قدیمی] مختصات ( فیل ) آواشناسی konj الگوی تکیه ...
نام این گیاه در زبان عربی ذرت و بلال است. در لغت نامه دهخدا آمده نام پارسی این گیاه در گویش خراسانی و پارسی افغانستان "جواری" است ولی واژهٔ عربی آن، ...
کیا معادل ابجد 31 تعداد حروف 3 تلفظ [kiyā] نقش دستوری اسم فامیل ترکیب ( اسم، صفت ) [قدیمی] مختصات ( اِ. ) آواشناسی kiyA الگوی تکیه WS شمارگان هجا ...
واژه کی به ارث رسیده از پارسی میانه ( کاد /کای/، �پادشاه باستانی افسانه ای ایران� ) ، وام گرفته از اوستایی 𐬐𐬀𐬎𐬎𐬌 ایرانی *k�wHiš، از پروتو - هن ...
واژه تبر. [ ت َ ب َ ] ( اِ ) محمد معین در حاشیه ٔبرهان آرد: پهلوی �تبرک � ، ارمنی �تپر� ، کردی �تفر� ، �تویر� ، بلوچی �تپر� ، �توار� ، �تفر� ، روسی � ...
واژه قرمز در پارسی امروزی نام دیگر این رنگ، �قرمز� است. واژه قرمز خود معرب شده واژه های �کرمست� و �کرمیر� ( سرخ، زرشکی ) است که در زبان پارسی میانه ( ...
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
واژه زنبور صد در صد نه هزار در صدپارسی است. منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع . کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
واژه آراستن معادل ابجد 712 تعداد حروف 6 تلفظ 'ārāstan ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: ārāstan] ‹آراییدن، آرستن› مختصات ( سپاه ) منبع لغت نامه دهخدا ف ...
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
واژه پرستو معادل ابجد 668 تعداد حروف 5 تلفظ parastu نقش دستوری اسم خاص اشخاص ترکیب ( اسم ) [پهلوی: parastuk] ‹پرستوک، پرستک، فرستوک، فراشتوک› ( زیست ...
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
واژه ناف معادل ابجد 131 تعداد حروف 3 تلفظ nāf نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: nāf] ‹ناخ› مختصات ( اِ. ) آواشناسی nAf الگوی تکیه S شمارگان هجا ...
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
واژه تره معادل ابجد 605 تعداد حروف 3 تلفظ tare نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: tarak] ( زیست شناسی ) مختصات ( تَ رِ ) ( اِ. ) آواشناسی tare ...
منبع. کتاب فرهنگ ریشه های هند و اروپایی زبان فارسی دکتر منوچهر آریان پور کاشانی
واژه باغ از پارسی میانه 𐭡𐭠𐭢 ( bāɣ ) ، از پارسی باستان *bāgah ( "باغ، باغ" ) ، از پروتوایرانی *bāg�h، از پیش هندی - ایرانی *bʰāg�s ( "بخش، سهم، تخص ...
واژهٔ چین سانسکریتِ �چیناس� ( Cīna ) به زبان پارسی میانه آمده و سپس به زبان مالایی رفته و بعدتر توسط زبان پرتغالی وام گرفته شده و در نهایت در سدهٔ شا ...
واژه دارچین از پارسی میانه *dār - i - čēnīk، در نهایت ترکیبی از پارسی باستان 𐎭𐎠𐎽𐎢𐎺 - v، � نام ( به معنای واقعی واژه "درخت چینی" ) سنسکریت चीन - ...