پیشنهادهای آرش کیانی (٨,٤٦٠)
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی قداره از ریشه ی واژه ی غدار ه فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی غدار از ریشه ی واژه ی غدار ه فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی کشیدنی از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی کشیدگی از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی کشیده از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی کشید از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی کشیک از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی کشیدگی از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی کشیده از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی کشید از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
واژه ی کشیک از ریشه ی واژه ی کشیدن فارسی هست
واژه آیین معادل ابجد 71 تعداد حروف 4 تلفظ 'āy ( ' ) in نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: āyīn, advēn, āyēn] ‹آئین› مختصات ( اِ. ) آواشناسی 'Ayi ...
اصطلاح سومری در حقیقت یک اصطلاحی همگانی بین اکدیان سامی زبان شرقی بود که به افراد غیرسامی ساکن بین النهرین داده می شد. سومریان خودشان را به عنوان اوگ ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی غو از ریشه ی واژه ی گو فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی واژه ی قو از ریشه ی واژه ی گو فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی گورستان از ریشه ی دو واژه ی فارسی گور و ستان هست.
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی قاره از ریشه ی واژه ی گور فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی قاش از ریشه ی واژه ی غاش فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی گجست از ریشه ی واژه ی گجسته فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی گجستک از ریشه ی واژه ی گجسته فارسی هست
واژه گجسته معادل ابجد 488 تعداد حروف 5 تلفظ [gojaste] ترکیب ( صفت ) [پهلوی: gajastak، مقابلِ خجسته] ‹گجستک› [قدیمی] منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی ...
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
گوز. [ گ َ / گُو ] ( اِ ) گردکان را گویند، و معرب آن جوزاست. ( برهان ) . پهلوی گوز �تاوادیا 161�، گوچ �اونوالا 101�، کردی گوز ، گویز �ژابا ص 369�، طب ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی فقل از ریشه ی واژه ی کول فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی جون از ریشه ی واژه ی گون فارسی هست.
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی گونه از ریشه ی واژه ی گون فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی دریغا از ریشه ی واژه ی دریغ فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی جوک از ریشه ی واژه ی جوکی است که ریشه ی سانسکریت دارد این واژه در فارسی هست این واژه ی بهترین جایگزین به جای واژه ی عرب ...
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی جوک از ریشه ی واژه ی جوکی است که ریشه ی سانسکریت دارد این واژه در فارسی هست بهترین واژه جایگزین برای واژه عربی لطیفه هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی گوجه از ریشه ی دو واژه ی گوی و جه فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی دالانه از ریشه ی واژه ی دالان و اژه ی از ریشه ی واژه ی دال فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه ی دالان از ریشه ی واژه ی دال فارسی هست دالان در معماری ایرانی، راهرویی است که وارد شونده را با پیچ و خم از ...
واژه ی دالان از ریشه ی واژه ی دال فارسی هست
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ واژه ی کامه از ریشه ی واژه ی کام فارسی هست