تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم قانتین: واژه ای اربی ست برلبری اش در فارسی نیایشگران ست، مانند من القانتین در آیه 12 سوره تحریم که در باره حضرت مریم بود:. . . و از نیایشگران بو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم سجود: واژه ای اربی ست که از سجده می آید و برابری اش در فارسی پیشانی بر خاک نهادن برای نشان دادن فروتنی به خداوند جهانیان ست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ناظران: بینندگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم لذکره: واژه ای اربی ست که با بیاد داشتن یا یادآوری در فارسی برابری دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خازن: واژه ای اربی ست که در قدیم به خزانه دار می گفتند و برابری اش در فارسی انباره و نگهبان ست و هم اکنون تنها به یک قطعه الکتریکی گفته می شود ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم کرام: واژه ای اربی و جمع کریم، برابری اش در فارسی بزرگواران ست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اعتبارات: واژه ای اربی و جمع اعتبار ، برابری اش در فارسی ارزش ها ست که بیشتر در بانک ها استفاده می شود که همان ارزش ها یی ست که بانکدار به کسانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تنزیل: واژه ای اربی ست برابری اش در فارسی برون نمایی ست که همان آشکار گویی سخنان خداوندی برای پیامبران ست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تأویل: واژه ای اربی ست و برابری اش در فارسی درون نمایی ست، آشکار کردن مغز سخن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خاب: که این واژه را بگونه خواب می نویسند، دیدن رویدادها پس از بسته شدن چشم هایمان که معمولن ادامه کارهای روزمره ست که بیشتر هم فراموش می شود و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم سلام: واژه ای اربی ست و در فارسی برابری اش درود فرستادن ست به هنگام روبرو شدن با کسی نخستین واژه ای که از ما گفته می شود درود فرستادن به همان کس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ممرور: دیوانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم متنبی: واژه ای اربی ست با خاهان دروغین پیامبری در فارسی برابری دارد. کسی که خودش را به دروغ پیامبر خاند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم تصمیم گیری: گزینش جویی، مانند: تصمیم گیری نهایی با پدر ست یعنی گزینش جویی پایانی با پدر ست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم تصمیم: گزینش جو، مانند: من تصمیم خودم را گرفتم: من گزینش جویی ام را گرفتم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم تصمیم: گزینش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم الهام: واژه ای اربی ست برابر با انگیزه در فارسی مانند: الهام بخش یعنی انگیزه بخش، همچنین نداهایی که از سوی خداوند به پیامبران برای پیغام رسانی ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مدعی: خاهان دروغین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سلیم الوالعزم: واژه ای اربی ست که با � دارندگان پای برجا �در فارسی برابری دارد و بیشتر هم برای پنج تن از پیامبرای آسمانی می گویند: نوح، آورنده دستورا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم متقدّمان: واژه ای اربی ست با پیشینیان در فارسی برابری دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مجملاً: کوتاه شده، به گونه کوتاه.

پیشنهاد
٠

سلیم موالید سه گانه : واژه ترکیبی اربی فارسی ست، فرزندان سه گانه، که در قدیم از آن برای نام بردن بی جانها، جانوران، گیاهان استفاده می شده. موالید جم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اطلاق: بکار بردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ناظرین: واژه ای اربی و جمع ناظر ست برابری های زیادی دارد مانند بینندگان، نگرندگان، در جاهایی هم دلدادگان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم عاقله: واژه ای اربی ست و از آنجایی که مانند عربی مذکر و مؤنث نداریم می توانیم به خردمند هم برابری کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم خلیفه: واژه ای اربی ست برابر فارسی آن پادشاه، پیشوا می شود، از دیدگاه مسلمانان جانشین زیرا آنان خودشان را جانشینان پیامبر می دانند ولی از دید نا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم دل صاف: دل پاک، پاکدل.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم رحمت: واژه ای اربی ست برابری با مهرورزی در فارسی دارد، نه دید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم رحمت: واژه ای اربی ست برابر با دید در فارسی ست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم نظر: دید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم صافدل: همان دل صاف می باشد یعنی درون پاک، کسی که دلش از هر چیز پلیدی پاک و پاکیزه باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سلیم امان: واژه ای اربی ست با پناهندگی یا پناه خاهی در فارسی برابری دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم جُنُب: به کسی می گویند که پس ازکارهای زناشویی یا خاب شب آلوده شده باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم مشهور: واژه ای اربی ست و با �شناخته شده�در فارسی برابری دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم اقرار: باز گو.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم بر قرار: همیشگی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سلیم کبریا: با شکوه و معمولن برای خداوند بکار می برند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سلیم عُمر: روزشمار زندگی مانند اینکه بگوییم فرزندمان امروز یکساله شد یعنی فرزندمان امروز سیصد و شصت و ینج روزه شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ظاهر: واژه ای اربی ست و برای نام پسران هم بر می گزینند مانند نام هفتمین خلیفه فاطمی مصر یا آخرین پادشاه افغانستان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم شریعت: مراد همان نما و رویه بدنه آیین می باشد در برابر باطن یعنی درون آیین.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم ظاهریان: رویه بینان، نما بینان؛ کسانی که رویه و نمای چیزی را می بینند و از درون آن بی خبرند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم روزه: خودداری از نوشیدنی ها، خوراکی ها و مهمتر چشم و دل پاک داشتن از پلیدی ها که معمولن روزه را در خودداری کردن از نوشیدنی و خوردنی ها می دانند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حشر: واژه ای اربی ست که با برانگیته شدن در فارسی برابری دارد و دو گونه در فارسی کاربرد دارد: 1 ) برای روز واپسی که مردگان به پیشگاه خداوند برانگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم متأذّی: واژه ای اربی ست و با رنجیده، رنجیده یاد برابری در فارسی دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حجرات: واژه ای لربی و جمع حجره ست برابر با اطاق های کوچک در فارسی ست و هنوز در ایران کاربرد دارد و به دکان های قدیمی اطاق های کوچک در مسجد و حرم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سلیم مزبله: واژه ای اربی ست و از زباله می آید با آشغال و چیزهای بی ارزش در فارسی برابری دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سلیم ناموس: واژه ای اربی ست برابر با ارزش، ارزشهای خانوادگی در فارسی به ویژه در باره اخلاق خانوادگی کار برد دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم وحی: واژه ای اربی ست برابری با ندای آسمانی در فارسی دارد و معمولن در باره ی پیامبران بکار می رود. ندای پنهانی هم معنی می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم باطل بین: نادرست بین، بیننده پلیدی ها و نادرستی ها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سلیم حق بین: درست بین.