پیشنهاد
٠

نیمه پر و نیمه خالی لیوان ( سنجش یک موقعیت خاص است، این که آیا می توان موقعیت مذکور را با خوش بینی یا بدبینی ارزیابی کرد ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نکته انحرافی ( اطلاعاتی که گمراه کننده هست و برای حواس پرتی مخاطب استفاده میشه تا از موضوع اصلی دور بمونه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

میوه ی ممنوع ( درختی که آدم و حوا از خوردن میوه اون منع شدن ) .

پیشنهاد
٠

میوه ی درخت فاسد ( یک اصطلاح حقوقی برای شواهد و مدارکی که به طور غیرقانونی به دست آمده ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محاکمه قرن ( اصطلاحی که برای پرونده های معروف حقکقی به کار میره مثل محاکمه آدولف آیشمن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لغزش فرویدی ( یک خطای ناخواسته که احساسات ناخودآگاه شخص رو آشکار میکنه و پته ش رو میریزه روی آب ) . مترادف: parapraxis

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گوسفند سیاه ( عضوی از خانواده یا گروه که مایه ننگ و آبروبریه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

گلوله نقره ای. 1. تنها گلوله ای که میتونه یه گرگینه، جادوگر یا هیولا رو بکشه ( در افسانه ها ) . 2. یک راه حل ساده و به ظاهر جادویی برای یک مشکل پیچ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فیل سفید ( دارایی هایی که نقدینگی بسیار پایینی دارن و در عین حال میزان مفید و کاربردی بودنشون نسبت به هزینه نگه داریشون خیلی ناچیزه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

فیل در اتاق ( مشکل یا ریسک واضحی که هیچکس نمی خواد درباره ش صحبت کنه ) .

پیشنهاد
١

شیطان در جزئیات است ( جزئیات یک موضوع، مشکل سازترین جنبه ی اون موضوع هست ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شتر دیدی ندیدی ( ساکت ماندن و یک راز را برملا نکردن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

روحش شاد ( عبارتی برای تسلیت گفتن، روی سنگ قبر مسیحیان نوشته میشه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

1. قابلمه یا دیگی که توی اون مواد فلزی یا مواد دیگه ذوب میشه. 2. مکانی که در آن اقوام مختلف، سبک ها، نظریه ها و . . . مخلوط و ترکیب میشه ( مثل آمری ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دود و آینه ( پنهان کردن یک حقیقت با اطلاعات گمراه کننده ) .

پیشنهاد
١

خون، زحمت، اشک و عرق ( عبارتی که وینستون چرچیل در یک سخنرانی به کار برده, کنایه از کاری که بسیار سخته و تلاش بسیار زیادی میطلبه ) .

پیشنهاد
٠

عمل استفاده از محصولات یا خدمات خود. مترادف : Dogfooding

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چوپان دروغگو ( داستانی معروف که یه چوپان از دروغ فریاد گرگ گرگ سر میده اما روزی که واقعا گرگ به گله ش میزنه و فریاد میزنه دیگه کسی کمکش نمیکنه چون فک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رابطه خارج از ازدواج ( شخصی که ازدواج کرده و با یک شخصی به جز همسر خودش رابطه جنسی داره/رابطه ای که شخصی با یک فرد متاهل برقرار میکنه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

رابطه جنسی یک شبه ( سکس یک شبه بدون قصد ادامه رابطه ) . مترادف : one - night sex

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ازدواج باز ( زوج با هم توافق میکنن که خارج از ازدواج هم میتونن با بقیه سکس کنن و این خیانت تلقی نشه و همچنین توسط طرفین تحمل و پذیرفته میشه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رابطه باز ( گونه ای از رابطه که افراد میخوان با هم باشن ولی بر نوعی رابطه با بیش از یک شریک ( جنسی یا همسر ) توافق میکنن ) .

پیشنهاد
٠

نظریه مثلثی عشق ( روشی که عشق را با سه عنصر صمیمت، شهوت و تعهد نشان می دهد ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رابطه صمیمانه ( رابطهٔ بین فردی که متضمن صمیمیت عاطفی یا فیزیکی باشد ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعتیاد رفتاری ( انجام اجبارگونه و تکراری یک رفتار تا حدی که منجر به آسیب به سلامت بدنی، ذهنی یا مالی شود ) . در مقابل اعتیادشیمیایی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اعتیاد به پورنوگرافی ( یک مدل از اعتیاد به رفتارهای جنسی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودارضایی ممنوع. ( Fap از صدای خودارضایی میاد که وقتی جَلقو میزنه صدای فَپ فَپ فَپ میده ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیمان باکرگی ( تعهدی که جوانان و نوجوانان خود را ملزم به انجام هرگونه رابطه جنسی قبل از ازدواج میکنن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنبش آغوش رایگان ( عنوان حرکتی ست که افراد با گرفتن تابلویی تحت همین عنوان دیگران را دعوت می کنند که آنها را در آغوش بگیرند، نمادب از خیرخواهی نسبت ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بغل کردن شانه به شانه ( قرار دادن دست دور کمر یا روی شانه ها ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سکس تفننی ( رابطه جنسی خارج از ارتباطات عاشقانه، بدون مسئولیت، بدون احساسات یا آشنایی مابین شرکای جنسی ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شریک جنسی ( فرد یا افرادی که باهاشون وارد رابطه جنسی میشید ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گشت زنی جنسی ( پیاده روی یا رانندگی به منظور یافتن یک شریک جنسی معمولا ناشناس - همچنین شامل فضاب مجازی هم میشه ) . مترادف: cruising ground/cruising

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست خیالی ( یک پدیده روانی و اجتماعی که در آن یک دوستی یا سایر روابط بین فردی در تخیل اتفاق می افتد تا واقعیت فیزیکی ) . مترادف: pretend friend/ in ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مخفف Best friends forever به معنی بهترین دوستان برای همیشه ( بین افرادی که تماس نردیک با هم دارن و صمیمی هستن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رولت روسی ( نوعی شرط بندی بر روی زندگی یا مرگ، یه اسلحه هفت یا شش ظرفیتی فقط با یه دونه گلوله پُر میشه و رولت اسلحه رو میچرخونن و میزارن روی شقیقه شو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بن بست مکزیکی ( موقعیتی که هیچ استراتژی برای پیروزی هیچ کدام از طرفین وجود ندارد ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشک تمساح ( همدردی ظاهری/اشک های ریاکارانه/نمایش کاذب و غیرصادقانه از احساسات/اندوه ساختگی ) . مترادف: superficial sympathy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسکلت در گنجه ( یک واقعیت یا راز درباره کسی که اگر فاش بشه به اعتبار و آبروش آسیب میرسه ) . مترادف: skeleton in the cupboard

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تئاتر خیابانی ( گونه ای از تئاتر است که در اماکن باز مانند خیابان ها، پارک ها و میدان ها اجرا می شود ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجرای خیابانی ( گونه ای از هنر نمایشی که در خور فهم مردم در کوچه و بازار اجرا میشه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

میخ زنی ( عملی که یک زن به وسیله دیلدو یا کیر مصنوعی بنددار یک مرد رو از کون میکنه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از مقعد به دهان ( شخص مذکر هنگام سکس آلت خود را از مقعد بیرون کشیده و بلافاصله در دهان شریک جنسی قرار داده میشه ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آمیزش جنسی دهانی ( تحریک آلت شریک جنسی به وسیله ی اجزای دهان - خوردن، لیسیدن، بوسیدن ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیاست هویج و چماق ( سیاست ارائه تشویق و تنبیه برای گرفتن رفتار مطلوب از طرف مقابل. یا به عبارتی به معنی سیاست تهدید و تحبیب به کار می رود ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرمایه ی جنسی ( قدرت اجتماعی که یک فرد یا یک گروه در نتیجه جذابیت جنسی و جذابیت اجتماعی خود به دست می آورد ) . مترادف: erotic capital

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) برای توصیف یک مادر جذاب.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( عامیانه ) مخفف Dad I'd Like to Fuck. به معنی مردی هست که مسنه ( ۳۰ به بالا ) و از لحاظ جنسی جذابه و خیلی سکسیه. متضاد:Milf

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨١

( عامیانه ) مخفف Mother I'd Like to Fuck به معنی مادری که دوست دارم بُکُنم! میلف لزوما مادر نیست بلکه زن میانسال یا پیری میتونه باشه که از لحاظ جنسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کمتر بیشتر است ( سادگی بهترین تزیین مفصل است ) .