پیشنهادهای Bryan Fury (٩,٣٩٨)
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] حرکت برگشت سریع برای فاصله گرفتن از حریف، که معمولاً برای دفاع بهتر یا آماده شدن برای ضدحمله استفاده می شود.
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] یک کمبو که حریف را به دیوار می برد و باعث آسیب بیشتری می شود.
[بازی های ویدیویی مبارزه ای/ورزش، های مبارزه ای] زمانی که حریف با ضربه یا حرکت خاصی به زمین می افتد و از مبارزه خارج می شود.
[بازی های ویدیویی] مسابقه مجدد برای جبران باخت.
[بازی های ویدیویی] بازیکنی که پس از باخت ناراحت یا عصبی می شود.
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] بردن یک راند بدون دریافت هیچ آسیبی.
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] جدولی که قدرت نسبی شخصیت های بازی را رتبه بندی می کند.
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] انتخاب شخصیت خاص برای مقابله با شخصیت حریف.
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] شخصیت اصلی که یک بازیکن بیشتر از آن استفاده می کند.
[بازی های ویدیویی] فشار دادن تصادفی دکمه ها بدون برنامه ریزی ( معمولاً نشانه تازه کار بودن ) .
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] فریم هایی که در آن شخصیت به طور کامل از ضربات مصون است ( معمولاً در حرکات خاص ) .
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] دفع ضربه حریف با یک حرکت خاص که فرصت ضدحمله می دهد.
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] ضربه متقابل. ضربه ای که به حریف هنگام انجام یک حرکت دیگر وارد می شود، معمولاً آسیب بیشتری وارد می کند. "I landed a co ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] آسیب کم/آسیب تدریجی. آسیبی که به حریف حتی در حالت دفاعی وارد می شود اما اثر حمله ضعیف است. "Even though my attack did ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] در هوا نگه داشتن. ادامه دادن کمبو در هوا، به طوری که حریف فرصت فرود نداشته باشد. "I was able to juggle my opponent fo ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] حرکتی که حریف پس از برخاستن از زمین برای مقابله با حمله انجام می دهد. "He tried to wake up with a reversal move, but I ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] حمله پس از افتادن. استراتژی حمله به حریف در حالی که روی زمین افتاده است. "After knocking him down, I used an okizeme ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] مبارزه در فاصله نزدیک با حرکات کوچک و استفاده از ضربات دقیق. "I was able to win the match by playing footsies and cont ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] سبک دفاعی که بازیکن بیشتر تمرکز خود را روی بلاک کردن و ضدحمله می گذارد. "I had to use turtling to survive against his ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] کنترل فضا. کنترل فاصله با حریف با استفاده از حرکات دوربرد یا پرتابی ( Projectiles ) . "I kept zoning him out with pro ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] حمله سریع و مداوم. سبک بازی تهاجمی که هدف آن تحت فشار قرار دادن حریف است. "My rushdown strategy is all about keeping ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] تغییر جهت و حمله. حمله ای که بازیکن از سمت دیگر حریف ( پشت سر ) انجام می دهد. "He tried to block, but I hit him with ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] ضد پرواز/ضد هوا. حرکاتی که برای مقابله با حملات هوایی حریف طراحی شده اند. "I used an anti - air move to stop his jump ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] گرفتن و پرتاب . گرفتن و پرتاب کردن حریف برای آسیب زدن. "I grabbed my opponent and threw them into the corner for extr ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] حرکت سوپر/ضربه سوپر. حرکات قدرتمند و فوق العاده که معمولا با پر شدن یک نوار انرژی قابل اجرا هستن. مترادف: Ultra Move ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] حرکات ویژه/ضربات ویژه. حرکات خاص یا ویژه ای که با ترکیب دکمه ها و جهت ها با استفاده از گیم پد توسط گیمر اجرا میشه و ضرب ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] ضربات معمولی/حرکات معمولی . حرکات استاندارد که با فشار دادن دکمه های اصلی گیم پد اجرا میشه. "You should rely on norma ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] رویارویی/تقابل. ارزیابی نقاط قوت و ضعف بین دو شخصیت در یک مبارزه. "This matchup is tough for my character because the ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] تایید اصابت. بررسی موفقیت ضربه اول برای ادامه دادن به یک کمبو یا زنجیره ای از ضربات طولانی. "I waited to hit confirm ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] تنوع حرکتی/حرکات گمراه کننده. استفاده از حرکات غیرقابل پیش بینی برای گیج کردن حریف. مانند تغییر سریع بین ضربات بالا و پ ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] استفاده از فرصت، برای ضد حمله پس از حرکات اشتباه یا خطرناک حریف. "I punished his missed attack with a strong counter. ...
[بازی های ویدیویی مبارزه ای] ضربات ترکیبی. زنجیره ای از ضربات که بدون امکان دفاع برای حریف اجرا میشه. "I pulled off a 10 - hit combo in the fighti ...
[بازی های ویدیویی / اصطلاحات اسپیدران] رکورد طلایی. ثبت بهترین زمان برای یک بخش خاص از بازی. به بهترین عملکرد بازیکن در یک بخش خاص از یک بازی در م ...
[بازی های ویدیویی / اصطلاحات اسپیدران] شکستن ترتیب/ رد کردن ترتیب مراحل. انجام مراحل بازی، خارج از ترتیب عادی یا پیش بینی شده. "He performed a seq ...
[بازی های ویدیویی] قفل سخت. قفل شدن کامل بازی که نیاز به بازنشانی دستگاه داره. "The game hard locked when I tried to open the inventory. " "I los ...
[بازی های ویدیویی] گیر افتادن نرم/قفل نرم. وضعیتی که بازی به دلیل گلیچ یا خطا غیرقابل ادامه دادن میشه. "I triggered a soft lock because I moved th ...
[بازی های ویدیویی / اصطلاحات اسپیدران] خارج از محدوده/خارج از مرز. خارج شدن از محیط تعریف شده بازی با استفاده از گلیچ. "I went out of bounds and f ...
[بازی های ویدیویی/ اصطلاحات اسپیدران] مولد شانس. مخفف Random Number Generator به معنی عنصر شانس در بازی که بر نتیجه اتفاقات تاثیر می گذارد ( مثل ا ...
[بازی های ویدیویی/ اصطلاحات اسپیدران] ترفند عبور/ترفند رد شدن. استفاده از یک تکنیک یا گلیچ برای پرش یا رد شدن از بخشی از بازی. "He used a trick sk ...
[بازی های ویدیویی/اصطلاحات اسپیدران] زمان بندی فریمی/اجرای دقیق در یک فریم/زمان بندی بی نقص. زمانی که بازیکن بخواهد یک حرکت یا ورودی خاص را در یک ل ...
[بازی های ویدیویی] اجرای سریع بازی/دویدن سریع. تلاش برای تمام کردن یک بازی در کوتاه ترین زمان ممکن. به کسی که عمل اسپیدران رو انجام میده Speedrunne ...
[بازی های ویدیویی] شکاف مهارتی/فاصله مهارتی. تفاوت مهارت بین بازیکنان حرفه ای و معمولی "The skill gap between us and the top players is huge. ". ...
[بازی های ویدیویی] کمپ زدن. کمین کردن در یک نقطه و منتظر ماندن برای کشتن دشمن. "Stop camping in the corner, it's so annoying!" "I hate when peopl ...
[بازی های ویدیویی] غنیمت/دستبرد. آیتم هایی که پس از کشتن دشمن یا گشت و گذار به دست می آیند. "We need to find more loot before we go into the next ...
[بازی های ویدیویی] ژانری از بازی های ویدیویی که در آن بازیکنان تا آخرین نفر زنده می مانند ( رقابت بر سر زنده ماندن است ) . بازی های پابجی و فورتنایت ...
[بازی های ویدیویی] تاخیر یا کندی در بازی به دلیل مشکلات اینترنت یا سیستم. "I'm getting so much lag in this match, it's impossible to aim properly. ...
[بازی های ویدیویی] تاخیر زمانی بین ارسال و دریافت اطلاعات در بازی های آنلاین. "My ping is so high right now, I can't even play properly. " "You ne ...
[بازی های ویدیویی] بازیکن کم تجربه و تازه کار. "Stop playing like a noob and learn how to aim!" "Don't worry, you're still a noob. You'll get bett ...
[بازی های ویدیویی] مخفف Good Game. برای احترام به پایان یک بازی خوب به یک گیمر گفته میشه. "That was a tough match, but GG everyone!"
[بازی های ویدیویی] صفحه مرگ/صفحه توقف بازی/نقطه شکست بازی/صفحه ی خطای نهایی/صفحه ی غیرقابل بازی. در دنیای بازی های ویدیویی به وضعیتی گفته می شود که ...