پیشنهادهای یگانه (٢٤٣)
قانون خاص خود را داشتن
پرت و دورافتاده
به صورت قیدی به معنی: فوراً و صریح گفتن بی درنگ و صادقانه گفتن
از کسی عصبانی بودن با کسی لج افتادن
در مورد لباس، به کسی آمدن
درمورد دارو به معنی دارویی که بدون نسخه قابل فروش باشه
به هیچ قیمتی هرگز
clumsy, foolish, or inept دست و پاچلفتی بی کفایت
به خود واگذار شدن رها شدن و مجبور به تکیه به خود شدن
برخورد سرد
تربیت معلم تربیت مدرس
معذب بودگی
تا جایی که تا آنجا که
گُلسَنگ یک موجود تشکیل شده از جُلبَک و قارچ است. گلسنگ ها معمولاً بر روی تخته سنگ ها و همچنین دیوارها و تنه درختان به صورت ورقه های زرد یا خاکستری ما ...
تا حدی به لحاظ معنای کاربردی = دائم الخمر
در زبان عامیانه به معنی brain یا mind است ؛ در فارسی مخ یا کله می توان ترجمه کرد: مثلا در جمله زیر: after a time I'll get this through my noodle and ...
در بعضی کاربردها در واقع حالت محاوره ای kind of می باشد
دست به سینه در خدمت کسی بودن
من توی پارک دیدم که خود بچه ها اسم "بپر بپر" را روی این وسیله گذاشته اند که بنظرم معادل خوبیه
گیر انداختن
عقل کسی به جایی نرسیدن
be imposed on مورد سوء استفاده قرار گرفتن چیزی به کسی تحمیل شدن
فامیل دوست فامیل پرست
If you say that someone is in the picture, you mean that they are involved in the situation that you are talking about. If you say that they are out ...
تشویش
( گیاه ) برنجاسف جنوبی
در یک بنا یا ساختمان به معنی بخش فرعی یا بخش کناری است wing
کسی که شش میزند مشنگ شیرین عقل
سینه خود را صاف کردن مثلا میگوییم : او سینه اش را صاف کرد و گفت . . .
معنی استعاری: ( برای رسیدن به چیزی ) زجر و عذاب چیزی را متحمل شدن
نوعی کلاه زینتی زنانه
1. to begin speaking : to become able to speak. 2. : to be able to express oneself as a writer. به حرف آمدن لب به سخن گشودن
از انجام کاری دریغ کردن از انجام کاری ابا داشتن خود را برتر از انجام دادن کاری دیدن انجام کاری در شأن کسی نبودن
to tend to do something, especially something that you should not do
در برخی جاها مخصوصا متن های داستانی میشه به این شکل ترجمه کرد: به چشم خریدار مثلا به چشم خریدار نگاهی به چیزی یا کسی انداختن . . .
throw up your hands in horror/despair to show that you are shocked or that you disagree strongly with something نشان دهنده شوکه شدن؛ متعجب شدن؛ یا م ...
عاقبت بالاخره eventually
با کسی بد بودن با کسی خصومت داشتن
یعنی مثلا جاده یا خیابان یا مسیر یا . . . از دو طرف خانه یا درخت یا مغازه . . . باشد
با کسی در مورد تصمیم خود صحبت نکردن دیگران را در جریان قرار ندادن
در مورد گل ها و گیاهان: عرق ( مثلا عرق نعناع؛ عرق بیدمشک )
خبردار ( ایستادن یا نشستن )
بهسازی توان یعنی بالابردن کیفیت توان
منبع تغذیه سوئیچینگ منبع تغذیه با حالت کلیدزنی
دکتر معالج
در مثال زیر به معنی حرف زدن و گفتگو برای وقت گذرانی معنی میدهد you were all merely talking against time
از سر هیجان و غریزه هیجانی و غریزی
هست مندی به وضعیت احساسی هم اشاره داره برای همین همچنین میتوان گفت: خلق و خو حال و روز ؛ حال و هوا
دل چرکین
all that can or need be said اصطلاح، به معنی: تمام چیزی که لازم است گفته شود؛ تمام آنچه میتوان گفت؛ خلاصه مطلب این که
کاسکه سورتمه ای نوعی کالسکه یا درشکه که به جای چرخ سورتمه دارد و در زمستان به کار می رفته است و می تواند با اسب کشیده شود یا بدون اسب به کار رود
آسوده خاطر شدن خیال کسی از چیزی راحت شدن
به کسی با دیده ی احترام و تحسین نگریستن کسی برای ما ابهت داشته باشد
پر از سوال سوال برانگیز
در برخی جاها به معنی متقابلا است مثلا در she added with a returning smile به معنای متقابلا لبخند زدن است
در بعضی جاها همچنین به معنی: به طور موجه و متین
به عنوان صفت در توصیف انسان به معنی آرام، خونسرد و عدم بروز واکنش هیجانی است calmly and without strong emotion or variation
ید طولایی داشتن
اصطلاحی که اوایل قرن بیستم در اشاره به جوان های مد روز و پر انرژی و جذاب و . . باب شد شاید بشود اینطور ترجمه اش کرد: جوانک های خوش تیپ پرانرژی
بعضی جاها به معنی: بارانی
رنگ از رخسار کسی پریدن
کلمه ای قدیمی است به معنی nevertheless
نور ماه
پرت و پلا گفتن پرت و پلا گویی
سرشار از پر از مملو از غرق
مشاعر
خیال انگیز
( درخت ) سپیدار
در ترکیبی مثل unhealed quarrel به معنای: ختم به خیر نشده
در برخی جاها همچنین به معنی: کسی که مبادی آداب نیست کسی که آداب دان نیست
دست روی نقطه حساس کسی / چیزی گذاشتن
کوچه باغ
به این ترتیب از این رو
محلولی که در مراحل ظاهرکردن عکس برای تثبت عکس به کار می رود
گیر و دار
کاملا از ذهن رفتن کاملا از ذهن پاک شدن فراموش کردن
حال کسی گرفته شدن حال کسی گرفته بودن he is in a bad way
کت یا پالتوی پاییزه بهاره کت یا پالتویی که پارچه اش کلفت نیست
اگر در توصیف یک فرد و با بار معنایی مثبت به کار رود به معنی " آدم خودمانی" است
زن جماعت
غیرتخمیری بی مخمر
به صورت صفت و در توصیف شخص به معنای: یک کلام ؛ آدمی که حرفش دوتا نمیشه قاطع؛ مصمم
برای کسی ارزشی یا اهمیتی نداشتن
بعضی جاها به شکل زیر میشود ترجمه اش کرد: در توصیف آدمی که انقدر پریشان و از خود بی خود است که انگار در لحظه و اینجا حضور نداره برای همین میشود آن را ...
در بعضی متن ها میشه به این شکل ترجمه اش کرد: گفتنی است . . . . . لازم به ذکر است . . . . .
ایدآل گرا
می خوارگی
نکته مبهم نقطه مبهم مثلا مطلب یا موضوعی را مطالعه می کنید و جایی از آن برای شما ابهام داشته باشد
نکته مبهم نقطه مبهم مثلا مطلب یا موضوعی را مطالعه می کنید و جایی از آن برای شما ابهام دارد
خاستگاه عنوان خطاب MS برای خانم ها واژۀ Mistress است که سابقا به صورت عنوان خطاب برای همه ی خانم ها به کار می رفته است
در توصیف پوست و . . . به معنی: شادابی
از آنجا که این خیابان مقر نخست وزیری است، این عبارت اشاره به دولتمردان انگلیس دارد. و معادل کاخ سفید در آمریکا یا خیابان پاستور در ایران است.
اصطلاحی است که شما می تواند برای تشکر از کسی به جهت وقتی که به شما اختصاص داده است به کار ببرید. بسیار محترمانه و نشانه ادب و قدردانی شماست
در پیِ
Waist و wrist تلفظ شان کاملا فرق داره، برای چی بعضی ها نوشتن یکسان یا مشابه!!!!!!!
در محیط کاری به این معناست که کارمند جدید یا کارآموز بدون اینکه مزاحم کار دیگران باشه، فقط نظاره گر هست تا کار رو از اونها یاد بگیره
فعل= برانگیختن البته به طور معمول به صورت صفتی به کار میرود: amped up = هیجان زده، به هیجان آمده ؛ در این معنا بیشتر در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد
سفر کردن ( به جایی )
اوبر یک شرکت آمریکایی است که اپلیکیشن خدمات حمل و نقل و تاکسی ارائه کرده است به این ترتیب، اوبریزه کردن به معنی استفاده از اپلیکیشن برای ارائه خدمات ...
Zeightgeber زمان دهنده زمان سنج در واقع نشانه های محیطی است که به تنظیم چرخه و ساعت زیستی در یک ارگانیسم کمک می کند
ناشناس
حکیمانه
چاقوکشی کردن
در زبانشناسی, دستور زبان = وجه
Cooperation همکاری با دیگران برای کمک به آنها در رسیدن به هدفشان Collaboration همکاری افراد با یکدیگر در یک پروژه مشترک
این کلمه به معنی �از هر دری حرف زدن� است. زر زردن و دری وری گفتن در فارسی بار معنایی منفی دارد،
این کلمه بار معنایی منفی داره و معادل: لوس، خنک و . . . است اگه میخواهید از کسی تعریف کنید و بگید که آدم شوخ و بذله گویی هست نباید از این کلمه استف ...
اگر صفت برای دریا و آسمان بیاید به معنی " نیلگون" است
هم ستیز متعارض
غیر علنی
گمان نمی کنم تکرار همان معادل هایی که خود آبادیس یا کاربرهای دیگه ذکر کردند، کمکی به کسی بکنه. فقط موجب میشه اگه کسی پیشنهاد جدیدی داشته که میتونسته ...
یارانه ای
عرضه خدمات
تصدی سامان گری والی گری
گروه زدگی؛ گروه اندیشی، گروهفکری پدیده ای روانشناسانه است که در بین گروهی از مردم رخ می دهد، بدین شکل که میل به هارمونی و همگرایی در گروه، منجر به ی ...
حرف ( های ) دهن پُرکن
The term "old guard" often refers to the long - standing or more traditional members of a group or organization. اعضای قدیمی؛ قدیمی های یک مجموعه
مقابل هم قرار دادن رو در روی هم قرار دادن
کنشگری
شکل گیری ( یک ایده، فکر )
دو معنا داره: اول: ظاهر، آشکار، معلوم . . . . دوم: به ظاهر، ظاهراً ؛ مثلا به ظاهر درست ( نه الزاماً یا واقعاً درست )
توجه به این نکته مهم است که . . .
میزبانی فناوری سرور بودن
دسترسی همگانی
desalination plants = نیروگاه های نمک زدایی از آب یا آب شیرین کن
جالب توجه
instructions directions guidelines guidance
مشکلات مزمن مشکلات مداوم چالش ها ( یک موضوع خاص )
تصویب کردن تاید کردن مثلا تصویب یک طرح یا پروژه در یک کارگروه
به صورت سرنام BoP به معنی bottom of the pyramid یعنی "پایین هرم"
تخصیص ( منابع ) در آغاز ( پروژه )
Financing vs Funding When it comes to infrastructure investment, these are two separate concepts. Financing is defined as the act of obtaining or fur ...
بازگشت به چرخه
کم ارزش تلقی شده کم بها دیدن ارزش چیزی قدر دانسته نشده
منابع عمومی گونه ای از کالا، که شامل منابع طبیعی یا منابع ساخته شده توسط انسان و در مجموع، اموالی است، که متعلق به عموم می باشد و هیچ یک از افراد ن ...
نه کاملا معادل ولی: مستمع آزاد
adj = Extending over the entire area
آب شناختی
در موارد بسیاری
ناکامی
مجموعه ( اطلاعات )
Thinking backwards means going back through your life and reflecting on lessons learned and how they can positively influence your future. Thinking b ...
A log frame is a tool for improving the planning, implementation, management, monitor - ing and evaluation of projects. The log frame is a way of str ...
output vs outcome vs impact Outputs are things that are produced/exist, outcomes are the results of the outputs existing/used and impact is the broa ...
دامنه دار
مربوط به ( ویژگی های ) مربوط به . . . .
مفهومی که به این واقعیت اشاره دارد که افراد پس از انجام فعالیتهای حیاتی خود و نیز پرداختن به کار دستمزدی و کار بدون دستمزد، زمان کافی برای شرکت در فع ...
نماینده ای نداشتن
To make people embrace the ideas intended by the leader or agree to join a team or project is to bring them on board. متقاعد کردن جذب کردن
( فرد ) خیر
:The systemic approach refers to an analysis method; a way to handle a complex system with a global point of view without focalizing on details.
دلیل اینجاد چیزی را توجیه کردن توجیه کننده ی دلیل وجود چیزی بودن
a place or group regarded as a center for unproductive talk rather than action. از اونجایی که این اصطلاح در متن های رسمی هم به کار میره به نظر من ل ...
= building consensus collaborative problem solving = coming to an agreement = = collaboration
حکمرانی زیست محیطی
Facilitation skills are the soft skills that allow you to facilitate cooperation and communication, such as conflict resolution and time management s ...
Power dynamics refers to the relationships between people in an organization. When we talk about power dynamics, we are usually talking about the way ...
از دور دستی بر آتش داشتن
do manual, menial, or other hard work. پای کار آمدن عملا به میدان آمدن
همفکری جمعی همفکری
A “book sprint” is a method of writing a book collaboratively in only a short period of time, usually less than a week. شیوه ای برای تدوین یک کتاب ...
کتاب راهنما
یک دوره آموزشی که برای دریافت مدرک، دیپلم و غیره اخذ می شود.
سر زیر برف کردن واقعیت ها را ندیدن
دستاورد دستاورد نهایی نتیجه نهایی
in a way that is not settled or stable, and is likely or able to change. "learning attitudes and styles are changing fluidly across different techno ...
ناشی شدن آمدن
Along these lines, meaning "in this way" or "of this type, " is an overworked phrase and should be avoided, especially in formal writing. Replace wit ...
وحی منزل
مربوط به نویسه نگاری مربوط به حروف چینی
used to describe something that is known about or known to be true because there are many documents that describe it, prove it, etc. بر اساس مستندا ...
"at the risk of sounding" is correct and usable in written English. You can use it when you are introducing a statement that may seem negative or dif ...
بازپوشی کردن بازپوشی مثلا یک شلوار لی کهنه را تغییر دهید و به یک کوله یا شلوارک تبدیل کنید و دوباره استفاده نمایید
به خاطر کسی
کانال مانش یا تنگه انگلیس
یکی از معانیش: in preference to; rather than instead of
( idiomatic ) Having a hard, strong, and determined look about oneself. پولادی، مستحکم، سخت با اراده، سرسخت
indicating the opposite of or a contrast to something stated. در هر حال در هر صورت
indicating the opposite of or a contrast to something stated. در هر صورت در هر حال
سرخوشانه احمقانه
idiom. someone who is accepted as part of a social group, esp. a group of boys or men پذیرفتگی در یک گروه؛ یکی از مردها بودن
INFORMAL insult ( someone ) in a particularly cutting way. نقره داغ شدن/کردن
The phrase "in full display" is a very common and valid expression in written English. You can use it to refer to something that is prominently visib ...
سر و گوش ( کسی ) جنبیدن
همدم
The C3 classification became a figurative term for somebody of the lowest grade or of grossly inferior status or quality.
very likely to happen If you say that something is in the cards, you mean that it is very likely to happen
به خورد چیزی/ کسی رفتن
همچنین به معنی: با عجله از کنار چیزی یا جایی گذشتن با عجله ترک کردن کنترل خود را از دست دادن
denoting a category to which one belongs according to one's own description. دلالت بر دسته ای که شخص طبق توصیف خود به آن تعلق دارد. برای مثال: Self ...
نقطه عطف
مخاطب
دارای مجوز
هویت فردی موجودیت
به معنی وفادار، هوادار، هم به کار میره همینطور ماندگاری چیزی
people who possess wealth and use it to control a society's economic activity, considered collectively. سرمایه دار سرمایه داران
A life coach is someone who counsels and encourages clients through personal or career challenges. A life coach helps guide clients to reach their ul ...
آدم هایی که شغلشون اینه که لباس شخصیت های کارتونی میپوشند و جلوی مثلا پیتزایی می ایستند SpongeBob mascot
attractive or interesting enough to be suitable for photographing and posting on the social media service Instagram اینستاگرام پسندی
تقریبا معادل شیوه های مدیریت زمان
خود آزاری
ژیگول قرتی
be plugged in به شبکه وصل بودن به اینترنت وصل بودن
به شبکه وصل بودن به اینترنت وصل بودن
time giver زمان دهنده زمان سنج
شرکتی آمریکایی و عام المنفعه برای کمک به پروژه های نوآورانه در زندگی بشر است که از استارت آپ هایی با ایده های نوین و خلاقانه استقبال می کند. ایده های ...
اتوبوس کارکنان شرکت ها
Laser focus is the mental ability to give 100 percent of your attention to the task you've prioritized in the present moment. It helps you put aside ...
به نظرم اصطلاحاتی مثل آدم ماشینی یا مکانیکی نمی تواند معنای فناوری رایانه ای را به هیچ وجه منتقل کند. پیشنهاد من: رایا اندامگان رایااندامگانی
خُردکاری: فرآیند تقسیم یک کار بزرگ به وظایف کوچک است که می تواند از طریق اینترنت بین افراد زیادی توزیع شود
تقسیم یک کار بزرگ به وظایف کوچکتر که می توان آنها را به صورت آنلاین به اشتراک گذاشت. انسان ها باید این وظایف را انجام دهند و در برخی موارد حتی به آنه ...
What is Microtasking? Microtasking is the process of breaking down a large job into smaller tasks that can be shared. This is usually done online to ...
آشپزخانه مجهز بیشتر منظور آشپزخانه هایی است که همه تجهیزات مثل یخچال، ماشین لباسشویی، ظرف شویی و غیره داخل کابینت ها قرار می گیرد و ظاهر آشپزخانه یکد ...
در صنعت، یک تکنیک برش دقیق و ظریف فلزات است
the characters of a play, novel, or narrative. بازیگران یک نمایش، رمان، روایت و . . .
اصولاً باید این طور باشد که . . . .
Total Pool means the amount equal to the product of ( i ) 0. 25 and ( ii ) the Net Proceeds minus the Aggregate Minimum Price. مقداری برابر با درآمد ...
نظام سلطه استثمارگری استثمار
To screw up something that was a sure thing. گند زدن به همه چیز یک معنی دیگرش هم میشه: خیلی هیجانی شدن. ذوق مرگ شدن
شخص یا سازمانی که نقش مهم اما فرعی در ایجاد محتوای منبع داشته و نام آن ذکر نمیشود. شاید بشود "همکار" ترجمه اش کرد یا "کارمند" یا "شاغل" در جایی
در بافت اجتماعی و بیشتر به صورت جمع به نظرم میشود آن را "خیزش" یا "جوشش" ترجمه کرد
idiom. : to be unexpected. The news came as a ( complete/total ) surprise to everyone غافلگیرکننده
به گمانم شاید این طور هم بشه ترجمه ش کرد: به میزان قابل توجهی تحت تأثیر چیزی بودن / قرار داشتن چیزی چیز دیگری را به میزان قابل توجهی تحت تأثیر قرار ب ...
توجه: بوم سازگان و زیست بوم با هم تفاوت دارند و نباید به جای هم به کار روند
وضعیت بلاتکلیف بلاتکلیفی
being in a particular position and having your particular experience, beliefs, and responsibilities مثال: You can see why they refused her demand fo ...
"at least for now" is an acceptable and commonly used phrase in written English. It is typically used to convey that a particular situation is tempor ...
هر آنچه نتوان با قطعیت درباره اش صحبت کرد و یا نظر داد
غیرقطعی
خانه نشینی؛ قرنطینه
جزر و مد زمین که همچنین به نام های جزر و مد جامد زمین، جزر و مد پوسته، جزر و مد بدنه یا پیکر زمین نیز شناخته می شود - جابجایی سطح جامد زمین ناشی از گ ...
1. the gaseous envelope surrounding the earth or any other celestial body. See also troposphere, stratosphere, mesosphere, ionosphere. 2. the air or ...
دو به شک بودن
هیبت
phrasal verb. If you take to doing something, you begin to do it as a regular habit. عادت به انجام کاری کردن
to charge ahead literally means to move forward quickly or run forward. It implies running or moving with a lot of power or momentum به سرعت پیش رفت ...
جان کلام
پَرگَنه ی تاگی همزی گروهِ همسانه ای تعریف: گروهی از افراد یک جمعیت زیستی ( چون گیاهان، قارچ ها یا باکتری ها ) که ژنتیک همگون داشته و به شیوه ی رویشی ...
به ریزش میوه ی درختانی مثل بلوط و فندوق و . . . می گویند هم به صورت اسم و هم فعل به کار می رود
مهمترین یا قدرتمندترین عامل
منطقه گرایی زیستی: حمایت از این باور که فعالیت های انسانی باید تا حد زیادی توسط مرزهای بوم شناختی یا جغرافیایی به جای مرزهای سیاسی تعیین شود.
در میانه ی
شاه جزرومد: یک جزر و مد بلند است، به ویژه جزر و مد حضیض که سه یا چهار بار در سال رخ می دهد. یک اصطلاح علمی نیست و در بافت علمی استفاده نمی شود