تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

قانون خاص خود را داشتن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرت و دورافتاده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به صورت قیدی به معنی: فوراً و صریح گفتن بی درنگ و صادقانه گفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از کسی عصبانی بودن با کسی لج افتادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مورد لباس، به کسی آمدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درمورد دارو به معنی دارویی که بدون نسخه قابل فروش باشه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به هیچ قیمتی هرگز

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

clumsy, foolish, or inept دست و پاچلفتی بی کفایت

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به خود واگذار شدن رها شدن و مجبور به تکیه به خود شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برخورد سرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تربیت معلم تربیت مدرس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معذب بودگی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تا جایی که تا آنجا که

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گُلسَنگ یک موجود تشکیل شده از جُلبَک و قارچ است. گلسنگ ها معمولاً بر روی تخته سنگ ها و همچنین دیوارها و تنه درختان به صورت ورقه های زرد یا خاکستری ما ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا حدی به لحاظ معنای کاربردی = دائم الخمر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان عامیانه به معنی brain یا mind است ؛ در فارسی مخ یا کله می توان ترجمه کرد: مثلا در جمله زیر: after a time I'll get this through my noodle and ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی کاربردها در واقع حالت محاوره ای kind of می باشد

پیشنهاد
٠

دست به سینه در خدمت کسی بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

من توی پارک دیدم که خود بچه ها اسم "بپر بپر" را روی این وسیله گذاشته اند که بنظرم معادل خوبیه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیر انداختن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقل کسی به جایی نرسیدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be imposed on مورد سوء استفاده قرار گرفتن چیزی به کسی تحمیل شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فامیل دوست فامیل پرست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that someone is in the picture, you mean that they are involved in the situation that you are talking about. If you say that they are out ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشویش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( گیاه ) برنجاسف جنوبی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در یک بنا یا ساختمان به معنی بخش فرعی یا بخش کناری است wing

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که شش میزند مشنگ شیرین عقل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سینه خود را صاف کردن مثلا میگوییم : او سینه اش را صاف کرد و گفت . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی استعاری: ( برای رسیدن به چیزی ) زجر و عذاب چیزی را متحمل شدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی کلاه زینتی زنانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. to begin speaking : to become able to speak. 2. : to be able to express oneself as a writer. به حرف آمدن لب به سخن گشودن

پیشنهاد
٠

از انجام کاری دریغ کردن از انجام کاری ابا داشتن خود را برتر از انجام دادن کاری دیدن انجام کاری در شأن کسی نبودن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to tend to do something, especially something that you should not do

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی جاها مخصوصا متن های داستانی میشه به این شکل ترجمه کرد: به چشم خریدار مثلا به چشم خریدار نگاهی به چیزی یا کسی انداختن . . .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

throw up your hands in horror/despair to show that you are shocked or that you disagree strongly with something نشان دهنده شوکه شدن؛ متعجب شدن؛ یا م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاقبت بالاخره eventually

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی بد بودن با کسی خصومت داشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی مثلا جاده یا خیابان یا مسیر یا . . . از دو طرف خانه یا درخت یا مغازه . . . باشد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی در مورد تصمیم خود صحبت نکردن دیگران را در جریان قرار ندادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد گل ها و گیاهان: عرق ( مثلا عرق نعناع؛ عرق بیدمشک )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خبردار ( ایستادن یا نشستن )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهسازی توان یعنی بالابردن کیفیت توان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

منبع تغذیه سوئیچینگ منبع تغذیه با حالت کلیدزنی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دکتر معالج

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مثال زیر به معنی حرف زدن و گفتگو برای وقت گذرانی معنی میدهد you were all merely talking against time

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

از سر هیجان و غریزه هیجانی و غریزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هست مندی به وضعیت احساسی هم اشاره داره برای همین همچنین میتوان گفت: خلق و خو حال و روز ؛ حال و هوا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل چرکین

پیشنهاد
٠

all that can or need be said اصطلاح، به معنی: تمام چیزی که لازم است گفته شود؛ تمام آنچه میتوان گفت؛ خلاصه مطلب این که

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاسکه سورتمه ای نوعی کالسکه یا درشکه که به جای چرخ سورتمه دارد و در زمستان به کار می رفته است و می تواند با اسب کشیده شود یا بدون اسب به کار رود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسوده خاطر شدن خیال کسی از چیزی راحت شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی با دیده ی احترام و تحسین نگریستن کسی برای ما ابهت داشته باشد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

پر از سوال سوال برانگیز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی جاها به معنی متقابلا است مثلا در she added with a returning smile به معنای متقابلا لبخند زدن است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی جاها همچنین به معنی: به طور موجه و متین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به عنوان صفت در توصیف انسان به معنی آرام، خونسرد و عدم بروز واکنش هیجانی است calmly and without strong emotion or variation

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ید طولایی داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی که اوایل قرن بیستم در اشاره به جوان های مد روز و پر انرژی و جذاب و . . باب شد شاید بشود اینطور ترجمه اش کرد: جوانک های خوش تیپ پرانرژی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعضی جاها به معنی: بارانی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ از رخسار کسی پریدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ای قدیمی است به معنی nevertheless

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نور ماه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرت و پلا گفتن پرت و پلا گویی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشار از پر از مملو از غرق

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشاعر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیال انگیز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( درخت ) سپیدار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ترکیبی مثل unhealed quarrel به معنای: ختم به خیر نشده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی جاها همچنین به معنی: کسی که مبادی آداب نیست کسی که آداب دان نیست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست روی نقطه حساس کسی / چیزی گذاشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوچه باغ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به این ترتیب از این رو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محلولی که در مراحل ظاهرکردن عکس برای تثبت عکس به کار می رود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گیر و دار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاملا از ذهن رفتن کاملا از ذهن پاک شدن فراموش کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حال کسی گرفته شدن حال کسی گرفته بودن he is in a bad way

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کت یا پالتوی پاییزه بهاره کت یا پالتویی که پارچه اش کلفت نیست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر در توصیف یک فرد و با بار معنایی مثبت به کار رود به معنی " آدم خودمانی" است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن جماعت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیرتخمیری بی مخمر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

به صورت صفت و در توصیف شخص به معنای: یک کلام ؛ آدمی که حرفش دوتا نمیشه قاطع؛ مصمم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای کسی ارزشی یا اهمیتی نداشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعضی جاها به شکل زیر میشود ترجمه اش کرد: در توصیف آدمی که انقدر پریشان و از خود بی خود است که انگار در لحظه و اینجا حضور نداره برای همین میشود آن را ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در بعضی متن ها میشه به این شکل ترجمه اش کرد: گفتنی است . . . . . لازم به ذکر است . . . . .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایدآل گرا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می خوارگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته مبهم نقطه مبهم مثلا مطلب یا موضوعی را مطالعه می کنید و جایی از آن برای شما ابهام داشته باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته مبهم نقطه مبهم مثلا مطلب یا موضوعی را مطالعه می کنید و جایی از آن برای شما ابهام دارد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خاستگاه عنوان خطاب MS برای خانم ها واژۀ Mistress است که سابقا به صورت عنوان خطاب برای همه ی خانم ها به کار می رفته است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در توصیف پوست و . . . به معنی: شادابی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجا که این خیابان مقر نخست وزیری است، این عبارت اشاره به دولتمردان انگلیس دارد. و معادل کاخ سفید در آمریکا یا خیابان پاستور در ایران است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی است که شما می تواند برای تشکر از کسی به جهت وقتی که به شما اختصاص داده است به کار ببرید. بسیار محترمانه و نشانه ادب و قدردانی شماست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پیِ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Waist و wrist تلفظ شان کاملا فرق داره، برای چی بعضی ها نوشتن یکسان یا مشابه!!!!!!!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محیط کاری به این معناست که کارمند جدید یا کارآموز بدون اینکه مزاحم کار دیگران باشه، فقط نظاره گر هست تا کار رو از اونها یاد بگیره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل= برانگیختن البته به طور معمول به صورت صفتی به کار میرود: amped up = هیجان زده، به هیجان آمده ؛ در این معنا بیشتر در انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفر کردن ( به جایی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوبر یک شرکت آمریکایی است که اپلیکیشن خدمات حمل و نقل و تاکسی ارائه کرده است به این ترتیب، اوبریزه کردن به معنی استفاده از اپلیکیشن برای ارائه خدمات ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Zeightgeber زمان دهنده زمان سنج در واقع نشانه های محیطی است که به تنظیم چرخه و ساعت زیستی در یک ارگانیسم کمک می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناشناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حکیمانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چاقوکشی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبانشناسی, دستور زبان = وجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Cooperation همکاری با دیگران برای کمک به آنها در رسیدن به هدفشان Collaboration همکاری افراد با یکدیگر در یک پروژه مشترک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه به معنی �از هر دری حرف زدن� است. زر زردن و دری وری گفتن در فارسی بار معنایی منفی دارد،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه بار معنایی منفی داره و معادل: لوس، خنک و . . . است اگه میخواهید از کسی تعریف کنید و بگید که آدم شوخ و بذله گویی هست نباید از این کلمه استف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر صفت برای دریا و آسمان بیاید به معنی " نیلگون" است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم ستیز متعارض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر علنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

گمان نمی کنم تکرار همان معادل هایی که خود آبادیس یا کاربرهای دیگه ذکر کردند، کمکی به کسی بکنه. فقط موجب میشه اگه کسی پیشنهاد جدیدی داشته که میتونسته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یارانه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عرضه خدمات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تصدی سامان گری والی گری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گروه زدگی؛ گروه اندیشی، گروهفکری پدیده ای روانشناسانه است که در بین گروهی از مردم رخ می دهد، بدین شکل که میل به هارمونی و همگرایی در گروه، منجر به ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حرف ( های ) دهن پُرکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term "old guard" often refers to the long - standing or more traditional members of a group or organization. اعضای قدیمی؛ قدیمی های یک مجموعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مقابل هم قرار دادن رو در روی هم قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

کنشگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکل گیری ( یک ایده، فکر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دو معنا داره: اول: ظاهر، آشکار، معلوم . . . . دوم: به ظاهر، ظاهراً ؛ مثلا به ظاهر درست ( نه الزاماً یا واقعاً درست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توجه به این نکته مهم است که . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میزبانی فناوری سرور بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دسترسی همگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

desalination plants = نیروگاه های نمک زدایی از آب یا آب شیرین کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جالب توجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

instructions directions guidelines guidance

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشکلات مزمن مشکلات مداوم چالش ها ( یک موضوع خاص )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصویب کردن تاید کردن مثلا تصویب یک طرح یا پروژه در یک کارگروه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به صورت سرنام BoP به معنی bottom of the pyramid یعنی "پایین هرم"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخصیص ( منابع ) در آغاز ( پروژه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Financing vs Funding When it comes to infrastructure investment, these are two separate concepts. Financing is defined as the act of obtaining or fur ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازگشت به چرخه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کم ارزش تلقی شده کم بها دیدن ارزش چیزی قدر دانسته نشده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منابع عمومی گونه ای از کالا، که شامل منابع طبیعی یا منابع ساخته شده توسط انسان و در مجموع، اموالی است، که متعلق به عموم می باشد و هیچ یک از افراد ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نه کاملا معادل ولی: مستمع آزاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

adj = Extending over the entire area

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آب شناختی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در موارد بسیاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناکامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجموعه ( اطلاعات )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Thinking backwards means going back through your life and reflecting on lessons learned and how they can positively influence your future. Thinking b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A log frame is a tool for improving the planning, implementation, management, monitor - ing and evaluation of projects. The log frame is a way of str ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

output vs outcome vs impact Outputs are things that are produced/exist, outcomes are the results of the outputs existing/used and impact is the broa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دامنه دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به ( ویژگی های ) مربوط به . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفهومی که به این واقعیت اشاره دارد که افراد پس از انجام فعالیتهای حیاتی خود و نیز پرداختن به کار دستمزدی و کار بدون دستمزد، زمان کافی برای شرکت در فع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نماینده ای نداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To make people embrace the ideas intended by the leader or agree to join a team or project is to bring them on board. متقاعد کردن جذب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( فرد ) خیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

:The systemic approach refers to an analysis method; a way to handle a complex system with a global point of view without focalizing on details.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دلیل اینجاد چیزی را توجیه کردن توجیه کننده ی دلیل وجود چیزی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a place or group regarded as a center for unproductive talk rather than action. از اونجایی که این اصطلاح در متن های رسمی هم به کار میره به نظر من ل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

= building consensus collaborative problem solving = coming to an agreement = = collaboration

پیشنهاد
٠

حکمرانی زیست محیطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Facilitation skills are the soft skills that allow you to facilitate cooperation and communication, such as conflict resolution and time management s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Power dynamics refers to the relationships between people in an organization. When we talk about power dynamics, we are usually talking about the way ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

از دور دستی بر آتش داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

do manual, menial, or other hard work. پای کار آمدن عملا به میدان آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همفکری جمعی همفکری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A “book sprint” is a method of writing a book collaboratively in only a short period of time, usually less than a week. شیوه ای برای تدوین یک کتاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کتاب راهنما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک دوره آموزشی که برای دریافت مدرک، دیپلم و غیره اخذ می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سر زیر برف کردن واقعیت ها را ندیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستاورد دستاورد نهایی نتیجه نهایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in a way that is not settled or stable, and is likely or able to change. "learning attitudes and styles are changing fluidly across different techno ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناشی شدن آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Along these lines, meaning "in this way" or "of this type, " is an overworked phrase and should be avoided, especially in formal writing. Replace wit ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وحی منزل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مربوط به نویسه نگاری مربوط به حروف چینی

پیشنهاد
٠

used to describe something that is known about or known to be true because there are many documents that describe it, prove it, etc. بر اساس مستندا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"at the risk of sounding" is correct and usable in written English. You can use it when you are introducing a statement that may seem negative or dif ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازپوشی کردن بازپوشی مثلا یک شلوار لی کهنه را تغییر دهید و به یک کوله یا شلوارک تبدیل کنید و دوباره استفاده نمایید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به خاطر کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانال مانش یا تنگه انگلیس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معانیش: in preference to; rather than instead of

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( idiomatic ) Having a hard, strong, and determined look about oneself. پولادی، مستحکم، سخت با اراده، سرسخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

indicating the opposite of or a contrast to something stated. در هر حال در هر صورت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

indicating the opposite of or a contrast to something stated. در هر صورت در هر حال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرخوشانه احمقانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

idiom. someone who is accepted as part of a social group, esp. a group of boys or men پذیرفتگی در یک گروه؛ یکی از مردها بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

INFORMAL insult ( someone ) in a particularly cutting way. نقره داغ شدن/کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "in full display" is a very common and valid expression in written English. You can use it to refer to something that is prominently visib ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سر و گوش ( کسی ) جنبیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

همدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The C3 classification became a figurative term for somebody of the lowest grade or of grossly inferior status or quality.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

very likely to happen If you say that something is in the cards, you mean that it is very likely to happen

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به خورد چیزی/ کسی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین به معنی: با عجله از کنار چیزی یا جایی گذشتن با عجله ترک کردن کنترل خود را از دست دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

denoting a category to which one belongs according to one's own description. دلالت بر دسته ای که شخص طبق توصیف خود به آن تعلق دارد. برای مثال: Self ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نقطه عطف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخاطب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارای مجوز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هویت فردی موجودیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به معنی وفادار، هوادار، هم به کار میره همینطور ماندگاری چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

people who possess wealth and use it to control a society's economic activity, considered collectively. سرمایه دار سرمایه داران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A life coach is someone who counsels and encourages clients through personal or career challenges. A life coach helps guide clients to reach their ul ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آدم هایی که شغلشون اینه که لباس شخصیت های کارتونی میپوشند و جلوی مثلا پیتزایی می ایستند SpongeBob mascot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

attractive or interesting enough to be suitable for photographing and posting on the social media service Instagram اینستاگرام پسندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقریبا معادل شیوه های مدیریت زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود آزاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ژیگول قرتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

be plugged in به شبکه وصل بودن به اینترنت وصل بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به شبکه وصل بودن به اینترنت وصل بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

time giver زمان دهنده زمان سنج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

شرکتی آمریکایی و عام المنفعه برای کمک به پروژه های نوآورانه در زندگی بشر است که از استارت آپ هایی با ایده های نوین و خلاقانه استقبال می کند. ایده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتوبوس کارکنان شرکت ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Laser focus is the mental ability to give 100 percent of your attention to the task you've prioritized in the present moment. It helps you put aside ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نظرم اصطلاحاتی مثل آدم ماشینی یا مکانیکی نمی تواند معنای فناوری رایانه ای را به هیچ وجه منتقل کند. پیشنهاد من: رایا اندامگان رایااندامگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خُردکاری: فرآیند تقسیم یک کار بزرگ به وظایف کوچک است که می تواند از طریق اینترنت بین افراد زیادی توزیع شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقسیم یک کار بزرگ به وظایف کوچکتر که می توان آنها را به صورت آنلاین به اشتراک گذاشت. انسان ها باید این وظایف را انجام دهند و در برخی موارد حتی به آنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

What is Microtasking? Microtasking is the process of breaking down a large job into smaller tasks that can be shared. This is usually done online to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آشپزخانه مجهز بیشتر منظور آشپزخانه هایی است که همه تجهیزات مثل یخچال، ماشین لباسشویی، ظرف شویی و غیره داخل کابینت ها قرار می گیرد و ظاهر آشپزخانه یکد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در صنعت، یک تکنیک برش دقیق و ظریف فلزات است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the characters of a play, novel, or narrative. بازیگران یک نمایش، رمان، روایت و . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصولاً باید این طور باشد که . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Total Pool means the amount equal to the product of ( i ) 0. 25 and ( ii ) the Net Proceeds minus the Aggregate Minimum Price. مقداری برابر با درآمد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نظام سلطه استثمارگری استثمار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To screw up something that was a sure thing. گند زدن به همه چیز یک معنی دیگرش هم میشه: خیلی هیجانی شدن. ذوق مرگ شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

شخص یا سازمانی که نقش مهم اما فرعی در ایجاد محتوای منبع داشته و نام آن ذکر نمیشود. شاید بشود "همکار" ترجمه اش کرد یا "کارمند" یا "شاغل" در جایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در بافت اجتماعی و بیشتر به صورت جمع به نظرم میشود آن را "خیزش" یا "جوشش" ترجمه کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

idiom. : to be unexpected. The news came as a ( complete/total ) surprise to everyone غافلگیرکننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به گمانم شاید این طور هم بشه ترجمه ش کرد: به میزان قابل توجهی تحت تأثیر چیزی بودن / قرار داشتن چیزی چیز دیگری را به میزان قابل توجهی تحت تأثیر قرار ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

توجه: بوم سازگان و زیست بوم با هم تفاوت دارند و نباید به جای هم به کار روند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وضعیت بلاتکلیف بلاتکلیفی

پیشنهاد
٠

being in a particular position and having your particular experience, beliefs, and responsibilities مثال: You can see why they refused her demand fo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"at least for now" is an acceptable and commonly used phrase in written English. It is typically used to convey that a particular situation is tempor ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هر آنچه نتوان با قطعیت درباره اش صحبت کرد و یا نظر داد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

غیرقطعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خانه نشینی؛ قرنطینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جزر و مد زمین که همچنین به نام های جزر و مد جامد زمین، جزر و مد پوسته، جزر و مد بدنه یا پیکر زمین نیز شناخته می شود - جابجایی سطح جامد زمین ناشی از گ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1. the gaseous envelope surrounding the earth or any other celestial body. See also troposphere, stratosphere, mesosphere, ionosphere. 2. the air or ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دو به شک بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

هیبت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

phrasal verb. If you take to doing something, you begin to do it as a regular habit. عادت به انجام کاری کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

to charge ahead literally means to move forward quickly or run forward. It implies running or moving with a lot of power or momentum به سرعت پیش رفت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

جان کلام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَرگَنه ی تاگی همزی گروهِ همسانه ای تعریف: گروهی از افراد یک جمعیت زیستی ( چون گیاهان، قارچ ها یا باکتری ها ) که ژنتیک همگون داشته و به شیوه ی رویشی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به ریزش میوه ی درختانی مثل بلوط و فندوق و . . . می گویند هم به صورت اسم و هم فعل به کار می رود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهمترین یا قدرتمندترین عامل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

منطقه گرایی زیستی: حمایت از این باور که فعالیت های انسانی باید تا حد زیادی توسط مرزهای بوم شناختی یا جغرافیایی به جای مرزهای سیاسی تعیین شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در میانه ی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاه جزرومد: یک جزر و مد بلند است، به ویژه جزر و مد حضیض که سه یا چهار بار در سال رخ می دهد. یک اصطلاح علمی نیست و در بافت علمی استفاده نمی شود