پیشنهادهای Ghadery (٦٨)
تپق زدن در سخنرانی و تردید در اینکه چه کلمه ای باید بگویید
گرفتن ( تماس تلفنی )
لقمه را دور سر چرخوندن. از این شاخه به این شاخه پریدن. این کلمه یکم حاوی طعنه و کنایه با همراهی بعضی کلمات دیگه است
از ترس و وحشت و سرما دور همدیگه جمع شدن
اتفاق خوبی که برای کسانی که استحقاق ان را ندارند می افتد. شانس ادم احمق. یا به قول ما مشهدی کفتر ( کبوتر ) نصیب شغال میشه.
مرحله حواس پنجگانه شخص رو به ضعیف شدن میگذارد و انقدر ضعیف میشود که نه صد در صد ولی بسختی از پیرامون خود اگاه است. حالتی مابین خواب وبیداری
وکیل تسخیری
پشت سر گذاشتن. جدا شدن. بیرون کشیدن. از یک حادثه یا حالت روحی
به تازگی دوره ای را به پایان رسانده اید که اتفاقی بسیار موفق یا بسیار دشوار رخ داده است. ولی اون احساس غم ناشی از شکست یا احساس شادی ناشی از موفقیت ه ...
در پیش گرفتن
مجهز به ابزار. مثلا یک مکانیک یک نجار یک اشپز یک قصاب وغیره لباس ویا تجهیزات را استفاده میکنند که به شغل مربوط باشه. البته درباره ویژگی استفاده میشه
یکی از معانی درست همانطور که در ما بین خود ما فارسی زبانها رایج است. معنی پیچوندن. دست بسر کردن. دور زدن کسی.
دچار زاویه شدن با بعضی افراد که احتمالا باعث به وجود امدن تنش میشود. ولی صد در صد تضمینی نیست که منجر به گرفتاری شود.
توصینامه های که یک کاندیدای سیاسی یاغیره از اشخاص معتبر یا سازمانهای غیر انتفاعی که دارای اعتبار در بین مردم چه محل چه شهر و یا در سطح بزرگتر کشوری ه ...
تبانی کردن در امور سیاسی. با اصول مصالحه کردن. یعنی در پشت پرده کارهای را انجام داد که در معرض دید عموم حاضر به انجام نیستیم. یا منافع شخصی را به منا ...
ما مشهدی مگیم. ثانیه شم دیره. یعنی هیچ جای برای وقت تلف کردن نمونده. اصطلاح عمومی تر اب دستته بذار زمین بیا.
مسبوق سابقه
بدون اینکه احتیاج باشه تحقیق یا بررسی اضافه انجام دهید حقیقت یک مطلب میپذرید. مثلا یک چیزی برای شما اظهر من الشمس یعنی مثل اینکه وسط ظهر از کسی بپرسی ...