پیشنهادهای کاردۆ Kardo (١,٤٦٠)
آکرومِگالی، آکرُمِگالی: بیش - رویش، فرارُست، فراگوالش، فرابالندگی، فرا بزرگ - شدگی، بیش - استخوانی
آکروفوبیا، آکرُفُبیا: بلنداهراسی، بلندیهَراسی، فرازترسی، اوج - ترسی
آکروپولیس، آکرُپُلیس: ۱. فرازدژ، بلنددژ، تپه دژ ۲. ( در یونانِ باستان ) دژِ آتِن ۳. ( در یونانِ باستان ) دژ یا بخشِ سنگربندی شده یِ هرکدام از شهرهایِ ...
آکروپولیس، آکرُپُلیس: ۱. فرازدژ، بلنددژ، تپه دژ ۲. ( در یونانِ باستان ) دژِ آتِن ۳. ( در یونانِ باستان ) دژ یا بخشِ سنگربندیشده - یِ هرکدام از شهرهای ...
آکروباسی، آکرُباسی: ( انجامِ گونه - ای ورزشِ سختِ نمایشی ) بندبازی
آکروبات، آکرُبات: ( انجامدهنده - یِ گونه - ای ورزشِ سختِ نمایشی ) بندباز
آکروماتیک، آکرُماتیک: [چیهرشناسی ﴿فیزیک﴾] ۱. بیرنگ، بیفام، سپیدمانیک؛ رنگناپذیر ۲. یکنواخت، ساده
آکتیوِیشن: کنشوَری؛ کنشوَرسازی؛ کارسازی، کارایی، کارگری؛ کنانش؛ به - کارانداختن، به - کاراندازی، به - کاردرآوردن؛ به - کارواداری؛ برانگیختن
آکِرکِراهه: [گیاهی مانند بابونه] آکِرکرا، تاغَندَست، کژترخون، کج ترخون، ترخونِ رومی
آکتیویتور، آکتیویتُر: کنشوَرساز، کاراگر، کناننده؛ آغازگر
آکتیویزم: ۱. کوشایی، کوشندگی، کوششگری، کارآمدی، پرکاری، پرکنشی، کنشوَری، کنشگری، پویایی، تکاپوگری ۲. کارسازی، کارگری، کارآمدی، کارایی، به - کاری، هنا ...
آکتیویته: پرکاری، کنشوَری، پویایی، کارکرد، کار، تکاپو
آکتینومیکوز، آکتینُمیکُز: [یک گونه بیماریِ چرکی] پرتوقارچزَدگی، آرواره - یِ بادکرده، گَنده کُلَن
آکتیف: دارایی، داشته ، داشته - ها
آکتیو: ۱. کوشا، کوشان، کوشنده، کوششگر، کارآمد، کاری، پرکار، پرکنش، کنشوَر، کنشگر، پویا، تکاپوگر ۲. کارساز، کارگر، کارآمد، کارا، به - کار، هناینده، هن ...
آکتور، آکتُر: ( در سینما، تلویزیون و نمایشخانه ) با زیگر، هنرمند، هنرپیشه
آکتوآلیسم: کنونگرایی، به - روزگرایی
آکتوآلیته: به - روزبودن، به - روزبودگی، تازگی، روزداد
آکت، اَکت: ۱. ( در سینما، تلویزیون و نمایشخانه ) پرده ۲. کار، فرمان؛ رفتار ۳. پیمان ۴. قانون، دات، فردید
آکاهولی: ( نامِ دارویی هندی برایِ درمانِ سوزاک ) آکبَر
آکام: [گردآورده - یِ واژه - یِ "اُکُم"] ۱. تپه - ها؛ پشته - ها، توده - ها، تلها؛ سنگلاخها ۲. زمینهایِ بلند؛ سرزمینِ فرازمند
آکال، اَکال: [گردآورده - یِ واژه - یِ "اَکَل"] خوراکها، خوراکیها، خوردنیها، روزیها؛ میوه - ها؛ سبزیها؛ مزه - ها
آکاسیا کاچو: ( در گیاهشناسی ) کاد
مَحکوم: ۱. ( در قانونشناسی ) مشمولِ سزا، تاواندِه، تاواندَهنده، سزاکِش؛ بزەکارشناختەشده، دادباخته، ایراخته ۲. دستور دادەشده، فرمان دادەشده ۳. زیرِ دس ...
آکاروس: گریزا، گریزای، انگلِ تارتنکی
آکاژور: سرخه دار، بلادر
آکادِمیسیِن: فرهنگستانی، فرهنگوَند
آکادِمیک: دانشگاهی؛ دانشی، دانشورانه
آکادِمیست: فرهنگستانی، فرهیخته، دانشگرا، دانشوَر
آکادِمی: فرهنگستان؛ دانشگاه؛ آموزشگاه؛ انجمنِ ادیبان و دانشوران؛ اندیشگاهِ و روشِ آموزگاریِ پلاتُن ﴿افلاطُن﴾
آکاتالیپسی: کُودنی، کُندهوشی
آقطی: ( درختِ/گیاهِ ) بیل، بیلسان، بیلاسان، یاسِ کبود، پَلَم
آکا: برادرِ سالخورده تر، برادرِ مهتر، ابربرادر
آقشام: ۱. شامگاه، سرِ شب، آغازِ شب ۲. سرنای خواب
آقبانو: اِسپیده ۱. سفیدبانو، بانویِ سفید و زیبا ۲. گونه - ای پارچه یِ نازک و سفید و گُلدار
آقچه قیلین: کبرکو
آقاسی: ۱. بزرگ، مهتر ۲. پاسبانِ دیوانخانه
آقازادگی: بزرگزادگی، مهپوری
آقا: ۱. کدبان، کدیور، آستان، سرکار ۲. سر، سرور، مهتر، خداوند، خاوند، بان، پانا ۳. دارنده، داشتار، زمیندار، خانه - دار ۴. کارفرما، کاردهنده، کاردِه ۵. ...
آق - کَرَنگ: ( گیاه ) سفیدکرنگ، کرنگِ سفید، سپیدار
آق گُنبَد: سفیدگنبد، گنبدِ سفید
آق - سُنقُر: ۱. بازِ سفید، شاهینِ سفید، سنگار ۲. ( کنایه ) روز ۳. سرنامِ چند تن از فرمانروایانِ ترکیزبان در گذشته
آق خَزَک: ( گیاه ) تاغ
آق سَقَّل: ریش - سفید، سردسته
آق پَر: ۱. سفیدپَر، سپیدپَر ۲. [گونه - ای چایِ رنگ روشن و تلخ و خوشبو]
آق - تَپّه: سفیدتپه، سپیدتپه
آفیش: ( در سینِما، تلویزیون، و نمایش ) ۱. آگهینامه، آگاهینامه، فراخوان ۲. پذیرش ۳. سرکار بودن ۴. زمان کاری
آفلرمان: برون زد
آفِل: ۱. فرورونده، فروشونده؛ پایینرونده، اُفترونده ۲. ناپدیدشونده
آفلاین، اُفلاین: نِت - خاموش، بی - نِت، بدونِ - نِت، بیرون - از - نِت، سَمیرەگسسته، ناکنشور، ناپیوند، ناپیوسته، ناهمگاه،