تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا میشه "دست و دل کسی لرزیدن" برای انجام کاری

پیشنهاد
٠

قصه تعریف کردن به جای رفتن سر اصل مطلب، داستان سرایی و حاشیه رفتن، قصه حسین کرد شبستری تعریف کردن. if someone is�going�round the houses, they keep�t ...

پیشنهاد
٠

جفتش یکیه، یا کچل حسن یا حسن کچل

پیشنهاد
٠

پشت این کارم یه مصلحتی هست، اصطلاحا یعنی من یه چیزی میدونم که این کارارو میکنم. you have a good �reason� for what you are doing, �although �you� se ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از نیت تو آگاهم، میدونم چی تو سرته

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاف دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قال گذاشتن کسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در معرض تغییر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح غیر مودبانه اش دقیقا همین معنی خودشه که تو کوچه بازار میگن، مخم گوزید یعنی هنگ کردم، یادم رفت و . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحش تو فارسی میشه"مگه چقدر قراره عمر کنیم" یعنی از چیزی که تو لحظه هست استفاده کن و حالشو ببر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ای داد، یا خدا، ما ترک ها خیلی تعجب کنیم و یه هشداری هم بخایم بدیم میگیم یا ابولفظل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خدا. . . این اصطلاح خیلی به این نزدیکتره I have seen a monkey in the street, no cap. یه میمون تو خیابون دیدم، به خدا. . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقیقا تو فارسی خودمون میشه کک چیزی به جونمون افتاده، مثلا میگیم کک مسافرت افتاده به جونم حتما عید میرم جایی.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

When we say happy days we are responding to some information that is good to hear. In short, it can mean 'good times اگه بخوایم دنبال یه مفهوم مناسب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیرون نگه داشتن، اجازه ورود نداشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی قاطی پاتی و درهم برهم، خیلی کر و کثیف و نامرتب ترک ها میگن عین آش سگ میمونه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح خودمانی، پیچاندن کسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیط کاشتن، سوتی دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفره دل خود را باز کردن، مشکل یا نگرانی را با کسی مطرح کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a phrase which means to keep a healthy body weight with no extra fat سر وزن بودن و وزن مناسب و خوش هیک بودن بدون چربی اضافه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

سمت یا وظیفه یا مسئولیت متفاوت دادن به کسی محول کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جریان ساز، کسی که دیگران رو تحت تاثیر قرار میده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a phrase referring to knowledge, philosophy and beliefs that existed before the arrival of Christianity in Europe.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرطرفدار و شایع شدن، مد شدن و همه گیر شدن Dr Leeming says that right now medicinal mushrooms are having a moment. if something is having a moment, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانیش متحمل شدن هست مثل متحمل شکست شدن در انتخابات . Conservatives suffer worst local election results in years محافظه کاران متحمل بدترین شک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

acronym for cutting off reflected failure. The opposite of BIRGing is CORFing, another acronym, this time of the words, Cutting off Reflected Fail ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Basking in reflected glory Basking in reflected glory ( BIRGing ) is a self - serving cognition whereby an individual associates themselves with kno ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قسمت یا بخشی از منفعت یا مزیتی که از یک فعالیت حاصل بشه a part of the profits or advantages that come from an activity: When it comes to lawsuits, e ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به دل افتادن، مثل اینکه بگی به دلم افتاده بازی رو می بریم.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

to give something to someone who is younger, less important, or at a lower level than you دادن لوازم و اشیا به یه نفر دیگه، مثل یه لباسی که برادر بز ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

someone who manages to avoid criticism and keep a good reputation, even after they have done something wrong: characterized by imperviousness to blam ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنکاش و جستجو برای پیدا کردن ارتباط نهانی پشت چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه استرالیایی به معنی، واقعا، به راستی، حقیقتا بیشتر برای تاکید و تایید گفته میشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاچه خوار کار، کسی که الکی سر کار باشه تا نشون بده دارم بیشتر کار می کنم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار سختی است، کار آسانی نیست، کاری که انجامش سخت باشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از غم آزاد شخص شاد و راضی و خشنود

پیشنهاد
١

از هفت دولت آزاد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار محتمل و در درسترس بودن، در چنگ بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دست یاری دراز کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تست کردن، آزمایش کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه چیز کاملا شانسی و الله بختکی، انگار شیر و خط بخوای بندازی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی نقل قولی که خودمم قبولش ندارم ولی اینجوری میگن، اصطلاحا میشه گفت: روایت ناموجه گفته های عامه غیر مستدل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی نقل قولی که خودمم قبولش ندارم ولی اینجوری میگن، اصطلاحا میشه گفت: روایت ناموجه گفته های عامه غیر مستدل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آهسته و آرام به سمت چیزی کردن کردن، the movement of something ( such as a person, animal, or object ) gradually approaching something else. For exa ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

با اشتیاق زیاد وارد کاری شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Noun. stage mom ( plural stage moms ) ( Canada, US ) A woman who aggressively manages her children's acting or performing career, often in what is co ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

خزانه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معتاد به جرم، دایم الجرم کسی که عادت کرده به جرم و نمیتونه جلوی خودشو بگیرهو حتی بعد زندان و تنبیه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

noun. an act that demonstrates or tests the strength of a person's convictions, as an important personal sacrifice. سنجش ایمان - عملی که قدرت اعتقاد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

extend or continue for a certain period of time امتداد یافتن Scotland's coastline runs for over 11, 000 km